نویسنده: مجاهد دین
همانطور که در قسمت های قبل نیز بیان کردیم، روافض (سگان نجس کانال ۱۴ ماه) ، با قیچی کردن روایات و یا استناد به روایات ضعیف، به اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم توهین می کنند، و نیز بیان کردیم که هدف از این توهیناتشان تنها نشانه گرفتن خود رسول خدا صلی الله علیه وسلم است و بس.
برای اینکه رسول خدا صلی الله علیه وسلم با خانواده ابوبکر صدیق و با عایشه ازدواج کرده است و اصحابی که رافضی آنها را نکوهش میکند، رسول خدا صلی الله علیه وسلم آنها را ستوده و به خود نزدیک کرده است.
در ادامه ی پاسخ به چرندیات ابن المتعه، باز سگان مجوسی توهینات و خیانت های علمی دیگری کرده اند که در ادامه پاسخ های دندان خورد کن به این ابن المتعه ها می دهیم تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
۱ رافضی خبیث چنین نوشته است:
عبدالله بن جدعان التیمی
رئیس قبیله تیم(یعنی همان طایفه عایشه)
او مردی شرور بود و زیاد جنایت می کرد به حدی که حتی خانواده اش او را مبغوض می داشتند و از او دوری می کردند
این را ما نمی گوییم بلکه ابن کثیر در
البدایه و النهایه ج۲ص۲۷۶ می گوید طبق مکتبه شامله
وکان شریرا یکثر من الجنایات حتى أبغضه قومه وعشیرته وأهله وقبیلته وأبغضوه حتى أبوه
پـــــــــــــاســــــــــــــــخ:
همانطور که گفته بودیم، روافض باز قیچی کرده اند و ادامه مطلب را نیاورده اند چون در ادامه سند رسوایی و بی ابرو شدن و آشکار شدن کذابی و حیله گری شان آمده است، اما ما بقیه مطالب را نیز ذکر می کنیم تا این قوم صیغه زاده را بیشتر از پیش به همگان بشناسانیم.
کل مطلب که رافضی آن را قیچی شده آورده است، چنین است:
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=59&ID=144
[ ص: ۲۶۵ ] ذکر شیء من أخبار عبد الله بن جدعانهو عبد الله بن جدعان بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مره سید بنی تیم ، وهو ابن عم والد أبی بکر الصدیق رضی الله عنه وکان من الکرماء الأجواد فی الجاهلیه المطعمین للمسنتین وکان فی بدء أمره فقیرا مملقا وکان شریرا یکثر من الجنایات حتى أبغضه قومه وعشیرته وأهله وقبیلته وأبغضوه حتى أبوه فخرج ذات یوم فی شعاب مکه حائرا بائرا فرأى شقا فی جبل فظن أن یکون به شیء یؤذی فقصده لعله یموت فیستریح مما هو فیه فلما اقترب منه إذا ثعبان یخرج إلیه ویثب علیه فجعل یحید عنه ویثب فلا یغنی شیئا فلما دنا منه إذا هو من ذهب وله عینان هما یاقوتتان فکسره وأخذه ودخل الغار فإذا فیه قبور لرجال من ملوک جرهم ، ومنهم الحارث بن مضاض ، الذی طالت غیبته فلا یدرى أین ذهب ، ووجد عند رءوسهم لوحا من ذهب فیه تاریخ وفاتهم ومدد ولایتهم ، وإذا عندهم من الجواهر واللآلئ والذهب والفضه شیء کثیر فأخذ منه حاجته ثم خرج وعلم باب الغار ، ثم انصرف إلى قومه فأعطاهم حتى أحبوه وسادهم ، وجعل یطعم الناس ، وکلما قل ما فی یده ذهب إلى ذلک الغار [ ص: ۲۶۶ ] فأخذ حاجته ثم رجع فممن ذکر هذا عبد الملک بن هشام فی کتاب التیجان ، وذکره أحمد بن عمار فی کتاب ری العاطش وأنس الواحش .
ترجمه:
ذکر بعضی از اخبار عبد الله بن جدعان
او عبد الله بن جدعان بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مره سید بنی تیم بود، و او پسر عموی پدر ابوبکر صدیق رضی الله عنه بود و او از بزرگواران و سخاوتمندان مردم زمان جاهلیت بود و بسیار به مردم سالمند غذا و اطعام می داد، و او در بدایت امرش، فقیر و مستمند بود، و (در همان بدایت امرش) شرور بود و جنایات زیادی می کرد تا اینکه قوم و عشیرت و اهل و قبیله او حتی پدرش نیز او را بغض ورزیدند؛ روزی از روزها در دره های مکه سرگردان بی هدف حرکت می کرد و شکافی در کوهی دید و با خود چنین گمان کرد که در آن چیزی وجود داشته باشد که او را اذیت کند ، پس قصد آنجا را کرد تا شاید در آنجا بمیرد، آنگاه که به آن نزدیک شد ماری دید و… و آنگاه که به آن نزدیک شد دید که جنس مار از طلا است و دو چشم دارد که از یاقوت ساخته شده است . پس آن را شکست و برداشت و داخل غار شد که متوجه شد در داخل آن قبر های مردمانی است از ملوک جرهم، از جمله آنان حارث بن مضاض، کسی که غیبت او در بین مردم طولانی شد و کسی ندانست کجا رفته است. و در نزد سر های (قبر های) آنان، لوح هایی از جنس طلا بود که تاریخ وفات و مدت پادشاهیشان نوشته شده بود و در نزد آنها جواهرات و مروارید ها و طلا و نقره بسیاری وجود داشت. پس از آنها برای حاجاتش بر میداشت سپس خارج می شد و محل غار را نیز یاد گرفت، سپس به سوی قوم خود باز گشته و به آنها ( از آن طلا و جواهرات) عطا می کرد تا اینکه او را دوست بداشتند و بر آنها سروریت یافت، و به مردم غذا و اطعام می داد و هرگاه آنچه در دست داشت کم می شد، به سوی غار می رفت و برای حاجت هایش از آن جواهرات بر می داشت و مجددا به سوی قوم خود باز می گشت…
همانطور که می بینید، رافضی خبیث، با قیچی کردن آنچه که ابن کثیر دباره ابن جدعان آورده است، خواسته است که به خواننده چنین القا کند، که ابن جدعان همواره در تمام زندگی خود، چنین شخصیتی بوده است، اما ما ثابت کردیم که این ابن المتعه ها کذاب و تدلیس گر و قیچی کن هستند و ابن کثیر به واضحی هرچه تمام تر می گوید که او در ابتدای زندگی اش چنین آدمی بوده است، اما بعدا اصلاح شده و با ثروتی که به دست آورد، به مردم بسیار غذا می داد و کمک می کرد و به همین خاطر سید و بزرگ قبیله خود شد و ابن کثیر با القابی مانند کریم و جواد او را یاد می کند، البته و علی ای حالف ابن جدعان همانند دیگر مردم جاهلیت (مانند پدر پیامبر صلی الله علیه وسلم و پدر علی بن ابی طالب) بر کفر و جاهلیت مرد و از اهل نجات نبود. اما المهم اینکه ابن جدعان شخصیتی مثبت در زمان جاهلیت برای قوم و قبیله خود بوده است.
و ابن جدعان در حلف الفضول (پیمان جوانمردان ) شرکت داشته و این پیمان در خانه ایشان منعقد گردید که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به خاطر اهمیت و خوبی و زیبایی این پیمان می گویند که اگر در اسلام به چنین پیمانی خوانده شوم آن را اجابت می نمایم، و در این باره قبلا در این لینک توضیح داده بودیم
https://telegram.me/islamnote/1200
و شما خود قضاوت کنید که آیا ابن جدعان آدم خوبی بوده است یا بد!!
اگر بد بوده است، چرا مردم را اطعام می نمود و به مردم بخشش می کرد و چرا ابن کثیر می گوید او کریم و جواد و سخاوت مند بوده است؟
و چرا در حلف الفضول شرکت داشته و این پیمان در خانه ایشان منعقد گشته است؟
(واقعا چرا روافض ملعون، اینگونه با نصوص بازی می کنند و حقایق را وارونه جلوه می دهند )
براستی که روافض هدفی جز گمراه کردن مردم ندارند و با قیچی کردن مطالب و نشان دادن نصف خالی لیوان، می خواهند مردم را با خود به جهنم ببرند، اما ما شما را با خبر می کنیم و دروغ آنها را به شما نشان می دهیم، پس مواظب باشید که فریب نخورید چراکه اینها دیگر قابل اعتماد نیستند.
رافضی خبیث کلی گشته است تا تهمتی دیگر برای ابن جدعان تیمی پیدا کند وچیزی پیدا نکرده است جز اینکه نوشته است:
وکان عبد الله بن جدعان نخاساً یبیع الجواری
عبدالله بن جدعان،برده فروش بود و کنیزان را می خرید
تحفه الحبیب على شرح الخطیب سلیمان بن محمد بن عمر البجیرمی الشافعی ج۵ص۲۳۳
پـــــــــــــاســــــــــــــــخ:
همانطور که می بینید، ابن جدعان چون برده خرید و فروش می کرده است پس انسان بدی بوده
تقریبا اکثر مادران ائمه شیعه کنیز بوده اند و امامان شیعه نیز نخاس بوده و جواری ها را می خریدند و از آنها امامان معصوم به دنیا می آوردند
شبهه دیگر رافضی کذاب چنین است:
به کنیزان دستور داده بود،دست هیچ کس را رد نکنند.کنایه از اینکه: هرکس تقاضای زنا کرد،بی درنگ قبول کنند لذا مردان قریش،همیشه با آنها زنا می کردند
امرهن ان لا تدفضن کف لامس ،فکانت رجالات قریش یقعن علیهن
مثالب العرب ابن هشام کلبی ص۳۹
پـــــــــــــاســــــــــــــــخ:
در پاسخ به این شبهه نیز می گوییم، ای کذاب رافضی، هشام کلبی نیز مثل خود کذاب و رافضی است. باز خاک تو سرت شد با این نحوه سند دادنت
بعد با کلی ادعا هم می گویند ما این مطالب را از کتب معتبر اهل سنت و روایات صحیح آنها (تنها و فقط) برایشان بیان می کنیم
آخر رافضی تو کی آدم می شوی؟
این نیز معلومات رافضی کذاب، هشام بن محمد بن السائب بن بشر الکلبی، صاحب کتاب مثالب العرب
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=33196
# العالم القول
۱ أبو حاتم الرازی هو أحب إلی من أبیه
۲ أبو حاتم بن حبان البستی یروی عن أبیه ومعروف مولى سلیمان والعراقیین العجائب والأخبار التی لا أصول لها وکان غالیا فی التشیع أخباره فی الأغلوطات أشهر من أن یحتاج إلى الإغراق فی وصفها
۳ أحمد بن حنبل من یحدث عنه إنما هو صاحب نسب وسمر وما ظننت أن أحدا یحدث عنه
۴ ابن حجر العسقلانی کان واسع الحفظ جدا ومع ذلک ینسب إلى غفله
۵ ابن عراق اتهم بالکذب
۶ ابن عساکر الدمشقی رافضی لیس بثقه
۷ الدارقطنی متروک
۸ الذهبی لا یوثق به
۹ عبد الملک بن قریب الأصمعی اتهمه
۱۰ محمد بن أبی السری العسقلانی حفظت ما لم یحفظه أحد ونسیت ما لم ینسه أحد
۱۱ محمد بن إسماعیل البخاری صاحب سمر ونسب
۱۲ یحیى بن معین غیر ثقه ولیس عن مثله یروى الحدیث
همانطور که می بینید، این شخص رافضی و متروک و دروغگو می باشد، و رافضی خبیث، دمش را به عنوان شاهد تکان می دهد و برای احتجاج به ما، از کتب و علما و هم کیشان خودش برای ما دلیل می آورد!!
شبهه دیگر رافضی کذاب:
۵ نفر هرکدام ادعا می کردند که پدر عمروعاص هستند
زمخشری عالم بزرگ اهل سنت، شرح حال مادر فاحشه عمروعاص را آورده و می نویسد:
کانت النابغه أم عمرو بن العاص أمه رجل من عنزه فسبیت، فاشتراها عبد الله بن جدعان، فکانت بغیاً ثم عتقت. ووقع علیها أبو لهب، وأمیه ابن خلف، وهشام بن المغیره، وأبو سفیان ابن حرب، والعاص بن وائل، فی طهر واحد، فولدت عمراً. فادعاه کلهم، فحکمت فیه أمه فقالت: هو للعاص لأن العاص کان ینفق علیها. وقالوا: کان أشبه بأبی سفیان. وفی ذلک یقول أبو سفیان بن الحارث بن عبد المطلب:
أبوک أبو سفیان لاشک قد بدت … لنا فیک منه بینات الشمائل
ربیع الابرار ج۱ص۳۶۳ طبق مکتبه شامله
برای اختصار متن,ترجمه نمی کنم
پـــــــــــــاســــــــــــــــخ:
زمخشری معتزلی متوفای ۵۳۸ برای آنچه که نوشته است، هیچ سندی ذکر نکرده است و زمخشری عالم اهل سنت نیست بلکه عالم معتزله است و تفسیر کشاف او گواه بر معتزلی بودن او دارد و گرچه شیعیان کوشیده اند تشیع او را نیز ثابت کنند، و به هر حال، سخن زمخشری متوفای ۵۳۸ هجری، بدون سند است و از کسی روایت نکرده و قبل از او نیز هیچ کسی در کتاب هایش به آن اشاره نکرده است.
پس اولا قول او ارزش علمی ندارد،
دوما روافض قبلا به روایتی ضعیف دیگر استناد کرده بودند ( ضعف آن را قبلا توضیح داده ایم) که در آن از زبان حسن بن علی رضی الله عنهما آمده بود که به عمرو بن عاص گفته بود: درباره تو، دو نفر بر سر پدر بودنت اختلاف دارند. پس چون این تناقض است و یک جا گفته شده دو نفر و یک جای دیگر بدون سند گفته شده پنج نفر، پس بر کذب بودن این چرندیات و خزعبلات پی می بریم و این چرت و پرت ها و اکاذیب را جز روافض ابن المتعه کسی دیگر باور نمی کند.
الحمد لله که روافض دستشان خالی است و با یک مشت روایت کذب و دروغ و بی سند، تنها توانستند رسوایی خود و زندیقی و کفر خود را ثابت کنند، و اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم بسیار بزرگ تر از آن هستند که با پارس کردن این سگان مجوسی، از شأنشان چیزی کم شود.
الحمد لله ثم الحمد لله باری دیگر نیز خیانت ها و رسوایی ها و مکر های روافض را برای همگان نشان دادیم و شبهاتشان را باطل کردیم و پاسخی دندان شکن به این ابن المتعه های مجوسی دادیم و چهره واقعی این قوم را باری دیگر به همگان نشان دادیم.
و ادامه دارد