ولله الأسماء الحسنی (۱۰)

الله تعالی، پیروان پیامبرش و وارثان آن حضرت صلی الله علیه و سلم که در مسیر سنت و روش پیامبر صلی الله علیه و سلم قرار دارند، را‌ از همه‌ی این الحاد‌ها مبرا داشته است. آنان خدا را تنها به صفاتی موصوف کرده‌اند که خودش را به آنها موصوف کرده است و صفات خدا را انکار نکرده و آن را به صفات مخلوق تشبیه نکرده‌اند و صفات خدا را چه از نظر لفظ و چه از نظر معنا، از آنچه که در قرآن و سنت صحیح آمده، منحرف نکرده‌اند بلکه اسماء و صفات را برای الله اثبات نموده و مشابهت و همانندی با مخلوقات را از خدا نفی کرده‌اند.

 پس اثبات اسماء و صفات برای خدا، دور از تشبیه است و منزه‌کردن خدا از صفات مخلوقات و آنچه که در شأن الله نیست، خالی از تعطیل است. نه مانند کسانی‌اند که الله را به مخلوقات تشبیه می‌کنند تا جایی که انگار بتی را می‌پرستند و نه مانند کسانی هستند که صفات خدا را تعطیل کرده و آنها را بی‌معنا و بی مفهوم گردانده‌اند تا جایی که انگار چیزی معدوم را می‌پرستند.

اهل سنت در میان تمامی مذاهب و فرقه‌ها، میانه‌روترند همان طور که اهل اسلام در میان تمامی ادیان و ملت‌ها میانه رو هستند. چراغ های معارف و دانش‌شان از ﴿شَجَرَهٖ مُّبَٰرَکَهٖ زَیۡتُونَهٖ لَّا شَرۡقِیَّهٖ وَلَا غَرۡبِیَّهٖ یَکَادُ زَیۡتُهَا یُضِیٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ یَهۡدِی ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن یَشَآءُ﴾ [النور: ۳۵]: «درخت پربرکت زیتونی که نه شرقی و نه غربی است (بلکه تک درختی است در سرزمین باز و بلندی که از هر سو آفتاب بدان می‌تابد. به گونه‌ای روغنش پالوده و خالص است) انگار روغن آن بدون تماس با آتش دارد شعله‌ور می‌شود. نوری است بر فراز نوری!  خدا هر که را بخواهد به نور خود رهنمود می‌کند». برافروخته می‌شوند.»[۱]

فرموده‌ی: ﴿سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ﴾ وعید و تهدید است.

[مؤلف می‌گوید: (ذکر ابن ابی حاتم عن ابن عباس: ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِ﴾ «یشرکون»، وعنه: «سموا اللات من الإله، والعزی من العزیز». وعن الأعمش: «یدخلون فیها ما لیس منها»)][۲]

 (ابن ابی حاتم از ابن عباس درباره‌ی آیه‌ی: ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦ﴾ روایت کرده که می‌گوید: «یعنی در اسماء خدا شرک می‌ورزند». از ابن عباس روایت شده که گفته است: «مشرکان، «لات» را از «إله» و «عزی» را از «عزیز» می‌گرفتند و بر بت‌ها می‌نهادند». از اعمش نقل است که در تفسیر آیه‌ی مذکور می‌گوید: «مشرکان در اسماء خدا، چیزهایی وارد می‌کنند که جزء اسماء خدا نیست»).

عبات: ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦ﴾ «یشرکون») [۳] یعنی مشرکان، غیر خدا را در اسماء و صفات خدا شریک می‌کردند، مانند اینکه بت را «إله» می‌نامیدند. احتمال دارد که منظور، شرک در عبادت باشد؛ چون اسماء خدای متعال بر توحید دلالت دارند. پس شریک کردن غیر خدا در اسماء و صفات خدا، الحاد در اسماء خداست به ویژه وقتی به اسماء خدا اقرار کنند؛ همان طور که مشرکان به وجود الله اعتراف می‌کردند و با این وجود غیر خدا را می‌پرستیدند؛ چون همین اسم «الله» به تنهایی عظیم‌ترین دلیل بر توحید خدا می‌باشد. پس هرکس غیر الله را بپرستد، در این اسم الحاد نموده است. بقیه‌ی اسماء و صفات خدا به همین صورت است.

باید دانست که ابن ابی حاتم این اثر را از ابن عباس روایت نکرده، بلکه از قتاده روایتش کرده است.[۴]

عبارت: (وعنه: «سموا اللات من الإله والعزی من العزیز»)، عطف بر ماقبلش می‌شود. یعنی ابن ابی حاتم این اثر را از ابن عباس روایت کرده است.[۵]

همچنین اثر دوم از اعمش، بر ماقبلش عطف می‌شود؛ یعنی ابن ابی حاتم این گفته را از اعمش روایت کرده است.[۶]

نام اعمش، سلیمان بن مهران، ابومحمد است. او اهل کوفه بود. اعمش فقیه، ثقه، حافظ و اهل ورع بود که در آغاز سال ۶۱ هجری متولد و به سال ۱۴۷ هجری درگذشت.[۷]

عبارت: (یدخلون فیها ما لیس منها) یعنی مانند نصارا که خدا را «أب» (پدر) می‌نامیدند. و مانند اسماء دیگری که ملحدان جزء اسماء خدا می‌دانستند ولی در حقیقت جزء اسماء خدا نیست.

 

 

 

 

(برگرفته از شرح تیسیر العزیز کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– بدائع الفوائد، ۱/۲۹۷- ۲۹۹، عالم الفوائد.

[۲]– عبارت داخل کروشه، از نسخه های خطی افتاده و من به متن افزوده‌ام، چون سیاق متن اقتضای آن را دارد.

[۳]– شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب رحمه الله این گفته را به این عباس نسبت داده، ولی من آن را جایی نیافتم. ابن جریر در تفسیرش، ۹/۱۳۴ و ابن ابی حاتم در تفسیرش، ۵/۱۶۲۳ از علی بن ابی طلحه از ابن عباسل درباره ی فرموده‌ی:  ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦ﴾  روایت کرده‌اند که می‌گوید: یعنی مشرکان اسماء و صفات خدا را تکذیب می‌کنند.

[۴]– عبدالرزاق در تفسیرش، ۲/۲۴۴؛ ابن جریر در تفسیرش، ۹/۱۳۴ و ابن ابی حاتم در تفسیرش، ۵/۱۶۲۳ این اثر را از قتاده روایت کرده‌اند و اسنادش صحیح است.

[۵]– ابن جریر در تفسیرش، ۹/۱۳۳ و ابن ابی حاتم در تفسیرش، ۵/۱۶۲۳ این اثر را با سندی متصل به عوفی‌ها از ابن عباس روایت کرده‌اند که گفته است: «إلحاد ملحدین این است که لات و عزی را در میان اسماء خدا به فریاد می‌خواندند». اسناد این روایت، خیلی ضعیف است. ابن جریر در تفسیرش، ۹/۱۳۳ با سندی صحیح از مجاهد درباره‌ی آیه‌ی: ﴿وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِ﴾ روایت کرده که می‌گوید: «مشرکان، «عزی» را از «عزیز» و «لات» را از «الله» مشتق کرده‌اند.»

[۶]– ابن ابی حاتم در تفسیرش، ۵/۱۶۲۳ این گفته را روایت کرده است. در اسنادش مبشر بن عبید قریشی وجود دارد که متروک است و امام احمد او را به وضع و جعل حدیث متهم کرده است.

[۷]– به شرح حالش در کتاب «سیر أعلام النبلاء»، ۶/۲۲۶ و تهذیب الکمال، ۱۲/۷۶ نگاه کنید.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …