وجوب بیزاری از دشمنان اسلام

برأ یعنی دشمنی با غیر مسلمانان اصل دوم از اصول ایمان بوده که ما آنرا خدمت شما خوانندگان تقدیم میداریم حقیقت این اصل هما نا یکنوع موقف گیری هر مسلمان در برابر دشمنان اسلام بوده واین موقف گیری واجب است. پس بیائید ببینیم که این اصل چه معنی دارد؟ دلایل آن از قرآن کریم وسنت نبوی صلی الله علیه وسلم چیست؟ واحکام و حدود آن کدامست ؟
اول:ادله براء ( دشمنی با کفار ) از کتاب وسنت : الله تعالی در سوره ممتحنه که در باره حضرت حاطب ابن ابی بلتعه رضی الله عنه نازل شده است،حکم براء را بیان کرده است که بعد از تشریح قصه حضرت حاطب ابن بلتعه رضی الله عنه مطالعه خواهید کرد.
از حضرت علی بن ابی طالب کرم الله وجه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم من وزبیر ومقداد را فرستاد وگفت به ( روضه خاخ) بروید ودر آنجا زنی را خواهید یافت که به هودجی نشسته است وبهمراه او نامه یی است، نامه را از وی بگرید. حضرت علی کرم الله وجه می فرماید: ما سه تن در دویدن با همدیگرمسابقه می کردیم  تا آنکه به ( روضه خاخ) رسیدیم ،در آنجا زنی را دیدیم که در هود جی نشسته است،برایش گفتیم: نامه را بیرون کن،گفت با من نامه یی نیست،گفتیم: یانامه را بیرون آر ویا لباست را تلاشی خواهیم گرفت وی نامه را از بین موهایش برون کرد وبما داد وما آنرا به نبی اکرم صلی الله علیه وسلم آوردیم،رسول الله آنرا کشودند ومحتوای آن عبارت بود از : اطلاعی از طرف حاطب ابن ابی بلتعه برای اشخاص از مشرکین مکه در باره بعضی از اسرار رسو ل الله صلی الله علیه وسلم . رسول الله صلی الله علیه وسلم خطاب به حاطب فرمودند: ای حاطب! این چیست؟ حاطب گفت: یارسول الله صلی الله علیه وسلم در باره من عجله کار مگیر اینک موضوع را تشریح میدهم: من شخصی بودم که در بین قریش زندگی میکردم،ولی از جمله ایشان نبودم وبهمراه تو مهاجرینی هستند که در مکه اقاربی دارند وایشان اهل واموال مهاجرین مذکور را در مکه حفاظت می نمایند ومن که در آنجا حمایتگری ندارم ودر بین قریش صاحب نسب نیز نمی باشم خواستم که وسیله یی بیابم تا ایشان خویشاوندان مرا که در مکه اند حمایت کنند وآزار نرسانند،ومن هر گز این کار را از روی کفر وارتداد از دین انجام نداده ام. باشنیدن سخنان وی،رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: حاطب راست می گوید.

حضرت عمر رضی الله عنه فرمود: ای رسول خدا صلی الله علیه وسلم مرا بگذار که گردن اورا بزنم.
رسول الله علیه وسلم فرمودند: وی در غزوه بدر حضور یافته بود وتو خبر نداری که الله تعالی استقامت وثابت قدمی اهل بدر را در آینده نیز میدانست لذا برای ایشان گفت،هر چه می خواهید بکنید ،من شما را آمرزیدم.
عمرو بن دینار که از راویان این حدیث است میگوید آیه کریمه: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاء }[الممتحنه : ۱]. یعنی” ای مسلمانان دوست میگرید دشمنان مرا ودشمنان خود را “.
در باره حاطب رضی الله عنه نازل شده است وابن عباس رضی الله عنه نیز گفته است آیات ممتحنه در باره حاطب رضی الله عنه وراجع به همین حادثه نازل شده است، چنانچه حاکم با اسنادش که به حضرت عبد الله بن عباس رضی الله عنهما میرسد،در باره آیه کریمه :{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاء تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَاداً فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاء مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّهِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِیلِ َن تَنفَعَکُمْ أَرْحَامُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ } [الممتحنه : ۱-۳].
روایت می کند که آیه مذکور در باره مکاتبه حاطب ابن ابی بلتعه وکسانی با او بودند، وچنین مکاتبه میکردند نازل شده وایشانرا از این عمل بر حذر می دارد. معنی آیه کریمه فوق چنین است: ” ای مؤمنان،مگیرید دشمنان مرا ودشمنان خود را دوستان،پیغام میفریستید به ایشان به منظور دوستی ( حال آنکه) کافر شدند به آنچه آمده است بشما از دین راست میکشند رسول را وشما را برای آنکه ایمان آوردید به الله که پروردگار شما ست،اگر بر آمده اید( از اوطان خود) برای جهاد در راه من وبطلب رضامندی من ( دوست مگیرید آنها را) پنهان میکنید وآنچه را ظاهر مینمائید وهر که بکند این کار را از شما،پس به تحقیق غلط کرده است راه راست را،اگر ظفر( غالب شوند) بیابند برشما،باشند مر شما را دشمنان ودر از میکند بر شما دستهای خود را و زبانهای خود رابه بدی ودوست دارند که شما نیز کافر شوید،فائده نمیدهد شما را خویشاوندان شما ونه فرزندان شما،در روز قیامت،فیصله میکند خدا در میان شما ،والله به آنچه میکنید بیناست”.
حاکم در باره حدیث مذکور می گوید که صحیح است وشروط شیخین( بخاری ومسلم) بر آن تطبیق می شود ولی آن دو امام این حدیث را روایت نکرده اند،وامام ذهبی صحت حدیث را تایید کرده است. در آیات ممتحنه الله تعالی مسلمانان را از داز مردن دست دوستی به سوی کفار بر حذر میدارد،کفاری که به دشمنی رسول الله صلی الله علیه وسلم ومسلمانان پرداختند که گناهی جز ایمان به الله تعالی نداشتند. بناءً الله تعالی حکم موالات با کفار ودوستی با ایشان را در حالتی که چنین ظلم وتجاوز در حق مسلمانان روامی دارند،بیان کرده واین عمل را گمراهی وانحراف از صراط المستقیم ایمان نامید،به تعقیب آن الله تعالی حکمت این نهی را چنین بیان می دارد:{ إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاء وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ}[الممتحنه : ۲]. یعنی: ” اگر غالب بیایند بشما باشند مر شما را دشمنان ودر از میکنند بسوی شما دستهای خود را وزباهای خود را به بدی ودوست دارند شما نیز که کافر شوید”.
خلاصه مطلب آیه کریمه این است که هر  گاه کفار مذکور بر مسلمانان غالب آیند،هر گز مسمانان را معاف نخواهند کرد وبر احدی از ایشان رحم نخواهند نمود وعلاوه براین ایشان می کوشند مسلمانان را از دین شان بیرون کرده،دوباره کافر بسازند،پس چگونه برای مسلمانان موالات ونصرت ومحبت ایشان جواز دارد. بدنباله آیت،الله تعالی مسلمانان را از این موضوع نیز با خبر می سازد که اقارب و اولاد کافر نمی توانند در روز قیامت منفعتی برای اقارب مسلمانان خویش برسانند واین بدانجهت است که الله پاک در روز قیامت مسلمانان وکفار را از هم جدا می سازد ولو روابط دنیوی وقرابت خیلی نزدیک با هم داشته باشند.
سپس الله تعالی حضرت ابراهیم علیه السلام وآنانی را که با او بودند بر سبیل سر مشق واسوهء مسلمانان ذکر می کند ومی فرماید:{ قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إ} [الممتحنه : ۴]. (رفتار وکردار ابراهیم) “ابراهیم وکسانی که بدو گرویده بودند ،الگوی خوبی برای شما است،بدانگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما واز چیزهائی که بغیر از خدا می پرستید بیزار وگریزانیم،وشما را قبول نداریم ودر شما بی اعتنائیم،و دشمنانگی وکینه توزی همیشگی میان ماو شما پدیدار آمده است،تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید واو را به یگانگی می پرستید”.این آیه کریمه مؤمنان را دستور می دهد ای مؤمنان بر شماست که در امر بیزاری وبرائت از کفار واعلان عداوت ودشمنی با ایشان تا هنگامیکه بر کفر وشرک خود قایم اند،از حضرت ابراهیم علیه السلام ومؤمنانی که باوی بودند، پیروی کنید وایشان را در این مسئله سر مشق خود قرار دهید. اینها همه آیات واضح وروشن در وجوب بیزاری از کفار ووجوب اعلان دشمنی با ایشان وکراهیت از ایشان می باشد.
الله تعالی در آیات دیگری مسلمانان را از این امر بر حذر داشته وایشان را آگاه کرده است که موالات ودوستی با کفار بر ضرر اسلام ومسلمانان کفر وخروج از دین است چنانچه می فرماید: { یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ} [المائده : ۵۱].
ای مؤمنان! یهود وومسیحیان را به دوستی نگیرید،ایشان برخی دوست برخی دیگرند وهر کس از شما با ایشان دوستی ورزد بیگمان او از زمره ایشان بشمار است وشک نیست که خدواند افراد ستمگر را هدایت نمیکند .
در آیه مبارکه فوق جمله (وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ) . صراحتا به ک… کسی دلالت دارد که دشمنان دین را بخود دوست وولی میگیرد. ونیز خداوند پاک می فرماید: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْکُفْرَ عَلَى الإِیمَانِ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ }[التوبه : ۲۳].
ای مؤمنان پدران وبرادران را یاوران خود نگیرید واگر کفر را بر ایمان ترجیح دهند. کسانی که از شما ایشان را یاور ومددگار خود کنند مسلماً ستمگرند.
این آیات ونظایر آنها که در قران کریم بکثرت موجود است بطور آشکار وجوب برائت وبیزاری از کفار را بیان میدارد و موالات با ایشان  را ولو از اقارب وخویشاوندان بوده باشند ویا از ایشان امید نصرت وتاییدی برود منع می کند،چنانچه در جای دیگری الله تعالی می فرماید: { لَا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُوْلَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }[المجادله : ۲۲].
مردمانی را نخواهی یافت که به خداوند وروز قیامت ایمان داشته باشند،ولی کسانی را به دوستی بگیرند که با خدا وپیغمبرش دشمنی ورزیده باشند،هر چند که آنان پدران،یاپسران،یا برادران،ویا قوم وقبیله ایشان باشند،چرا که مؤمنان،خدا بر دلهایشان رقم ایمان زده است،وبا نفخه ربانی خود یاریشان داده است وتقویتشان کرده است ،وایشان را به باغهای بهشتی داخل میگرداند که از زیر آنها رود بارها روان است ،وجاودانه در آنجا میمانند. خدا از انان خوشنود،وایشان هم از خدا خوشنودند،اینان گروه یزدانند. هان! گروه یزدان،قطعاً پیروز ورستگار است.
اینها همه آیات صریح وروشنی است در بیان این امر که مودت ومحبت ویاری دادن وموالات با کسی که باخدا ورسولش مخالفت ودشمنی پیشه کرده است،جواز ندارد ولو چنین شخصی از نزدیکترین اقارب بوده باشد. واین مطلب نیز از آیات مذکور آشکار است که مؤمنان مخلص بر خوردار از یاری وتایید وتوفیق الهی بیائید ببینیم که مفهوم موالات منهیه با کفار در آیات چیست ودقیقاً برائت از ایشان چه معنی دارد؟.
دوم: بیزاری( برائت) از دشمنان خدا را چگونه در ساحه عمل پیاده میکنیم؟
۱ـ وجوب پابندی به همه احکام اسلام: واین بدانجهت که دین کفار باطل است چه در اصول وعقاید وچه در فروع از قبیل تحلیل،وتحریم،راه وروش واخلاق مگر آنچه که موافق با فطرت درست ومطابق باشرع الهی باشد واز همین سبب الله تعالی بما دستور داده است که به کفار هنگامیکه ما را به دین خود دعوت می کنند چنین بگوئیم:{ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ}[الکافرون : ۲] “بگو ای: کافران پرستش نمی کنم آنچه شما میپرستید…”الله پاک در آیات بسیاری رسولش را از اطاعت کفار ولو در بی اهمیت ترین چیزیکه به آن دعوت میکنند،بر حذر داشته است زیرا در این کار مخالفت با دستور الهی نهفته است،ونیز خداوند می فرماید: { وَأَنِ احْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَیْکَ} [المائده : ۴۹].ودر میان آنان طبق چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است،واز امیال وآرزوهای ایشان پیروی مکن،واز آنان بر حذر باش که تو را از برخی چیز هائی که خدا بر تو نازل کرده است بدور ومنحرف نکنند.
اینها همه آیاتی اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم را از اطاعت مشرکین وکفار ولو در چیزی کوچک منع می کنند،چه در اطاعت کفار ومشرکین مخالفت است با چیزیکه الله تعالی فرو فرستاده است،الله پاک در اینجا رسولش را در صورتیکه این عمل را انجام دهد،با انواع تهدید ها مواجه می سازد. وشکی نیست که فرمانبرداری از کفار در چیزی از قوانین شان از بزرگترین انواع موالات ودوستی وتابعیت به آنان است .
۲ـ وجوب بیزاری ( برائت) از کفار این امر لا.مئ امر اول ( وجوب پابندی به همه احکام اسلام) است، چه در حالیکه مسلمان دارای دین خاص ومشخص است،پس اگر پای بند این دین نباشد،از آن خارج می شود وطبعا هر کسیکه از دین راستین اسلام بعد از ثبوت حقانیت آن بنزد وی،از آن خارج می شود ،ودر ک… تردیدی نیست ودر این هم شکی نیست که کافر در زندگی خود دارای عقیده وروشی می باشد،وهر عقیده وراه وروشی که سوای عقیده اسلام است،باطل می باشد،چنانچه خداوند پاک می فرماید:{ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ} [البقره : ۲۵۶] پس هر که منکر بت شود وایمان آورد بخد پس هر آئینه چنگ زده است به دست آویزی محکم .
طاغوت عبارتست از هر کسیکه از حد خود تجاوز نموده ومردم را به پرستش خویش دعوت کند وحق پروردگار در پرستش وفرمانبرداری را از آن خود گرداند.
قران کریم از حضرت ابراهیم علیه السلام حکایت میکند که خطاب به قوم خود گفت:{ َقالَ أَفَرَأَیْتُم مَّا کُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ}[الشعراء : ۷۷].
آیا می بینید که چه چیز را می پرستید؟! هم شما وهم پدران پیشین شما . همه آنها دشمن من هستند بجز پروردگار جهانیان.
وهمینگونه ابراهیم با ایشان میگوید: { کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَالْبَغْضَاء أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ} [الممتحنه : ۴].
ملاحظه می فرمائید که الله تعالی در این گفتار حضرت ابرهیم را سر مشق ونمونه برای ما قرار داده است در روشنی این آیات می توان گفت که اعلان بیزاری از دشمنان اسلام واز کفر ایشان قدم دوم در جهت تحقق برائت از کافران ولازمه پابندی به دین خدای واحد  وپیروی صراط المستقیم اوست پس هر کسیکه از صراط المستقیم پیروی کند وراه وروش رسول پاکش صلی الله علیه وسلم را نمونه خود قرار دهد بروی واجب است که اعلان دوری وبیزاری از کفر کفار کند و کلا با راه ودین ایشان مخالفت نماید.
۳ـ عدم جواز کمک با کافر به ضرر مسلمان:
امر سومی که بیزاری وبرائت از کفار وعدم موالات با ایشان آنرا ایجاب می کند،عدم جواز همکاری با آنان در امریست که به ضرر مسلمانان باشد واین در هیچ حالتی جائز نیست،چه در صورتیکه ریختن خون وآبرو وعصب مال مسلمان بر برادر مسلمانش حرام است وفحش دادن مسلمان فسق وابطال واتلاف حقش موجب دخول در جهنم وریختن خونش ظلم وباعث با قیماندن در از مدت در دوزخ میباشد، پس همکاری با کافر علیه مسلمان مطلقا وسیله نا درست وخروج از دین است وآیاتی که در آغاز این بحث آوردیم خاص بهمین مطلب دلالت دارد.
۴ـ عدم جواز انتخاب مشاورین وهمکاران ازایشان:
موضوع چارمی که الله تعالی در رابطه با بیزاری از کفار ،ما را از آن منع کرده است وبما اطلاع داده که این کار نوعی موالات با ایشان است،برگزیدن مشاورین وهمکاران از آنان ومقرر کردن و ….. وکارمندان بلند پایه از جمله ایشان وخلاصه توظیف افراد بیگانه در کار های حساس می باشد.
از آنچه گفته آمد،آشکار می گردد که معنی بیزاری از کفار اینست که در امور دین اسلام هیچ نوع تنازلی برای ایشان نکنیم واینکه هر گز ایشان را دوست نداشته باشیم زیرا این کار بمعنی دوست داشتن دشمنان اسلام است واینکه آنها را در امری که به ضرر مسلمانی تمام میشود،کمک نکنیم.
آنانیکه اصول برائت وبیزاری از دشمنان اسلام را مطلقاً می پذیرند واستثنا اتی را که در این مورد است رعایت نمیکند احیانا مرتکب ظلم وجور می گردند.
ترتیب: محمد أمین

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …