الحمدلله،
پنج چیز غسل را واجب میکند:
اول: خارج شدن منی از روی شهوت در خواب یا بیداری، خواه مرد یا زن باشد، همهی فقهاء بر این مطلب اتفاق دارند، زیرا ابوسعید گفته است که پیامبر صلی الله علیه و سلم، فرمود: ” (الماء من الماء [آب از آب است = غسل بوسیلهی انزال واجب میشود]”. مسلم آنرا روایتکرده است. از ام سلمه رضی الله عنها روایت است:” أن أم سلیم قالت: یا رسول الله إن الله لا یستحی من الحق، فهل علی المرأه غسل إذا احتلمت؟ قال: (نعم، إذا رأت الماء) [ام سلیم گفت: ای رسول خدا دربارهی سوال حق نباید خجلت کشید، آیا اگر زن احتلام شود، غسل بر وی واجب است؟ فرمود: آری، هرگاه آب دید = هر وقت
منی بخود دید]”. شیخین و دیگران آنرا روایت کردهاند.
در بارهی خروج منی صورتهای متعددی پیش میآید، چون مورد نیاز همه است دوست داشتیم بدانها اشاره کنیم:
الف-هر گاه منی بدون شهوت خارج گردد، بعلت بیماری یا سرما خوردگی باشد، در آنصورت غسل واجب نیست، در حدیثی از علی رضی الله عنه روایت است:” ان رسول الله صلی الله علیه وسلم قال له: (فإذا فضخت الماء (۲) فاغتسل)، [هرگاه آب = منی، بشدت بیرون پرید غسل کنید]”. ابوداود آنرا روایت کرده است. مجاهد گفته است: “در حالیکه ما یاران ابن عباس – طاووس، و سعید بن جبیر و عکرمه – در مسجد بدور هم حلقه زده بودیم، ابن عباس مشغول نماز خواندن بود. ناگاه مردی به نزد ما ایستاد و گفت: آیا کسی هست فتوا دهد؟ ما گفتیم : بپرس،گفت: هرگاه ادرار میکنم بدنبال آن آبی جوشان بیرون میزند = منی بیرون میآید، گفتیم: از همان آبی که بچه از آن متولد میشود، گفت: آری، گفتیم: بر تو غسل واجب است. مجاهد گوید: آن مرد رفت و آنرا تکرار میکرد، مجاهد گوید: ابن عباس نمازش را به سرعت خواند سپس به عکرمه گفت: آن مرد را پیش من باز آرید، آنگاه به ما روی آورد وگفت: آیا دیدید که چه فتوائی برای آن مرد دادید؟ از روی کتاب خدا بود؟ گفتیم: نه، گفت: از روی سخن پیامبر بود؟ گفتیم: نه، گفت: از روی سخن اصحاب رسول الله بود، گفتیم: نه، گفت: پس از روی چه چیز چنین فتوائی دادید؟ گفتیم: برای خویش، گفت: برای اینست که پیامبر صلی الله و سلم فرمود: “(فقیه واحد أشد علی الشیطان من ألف عابد [یک فقیه سختتر است بر شیطان از یکهزار عابد]” مجاهد گوید: آن مرد برگشت، ابن عباس بدو روی آورد وگفت: آیا وقتی که این آب از تو بیرون میجهد، در آلت خود شهوتی مییابی؟ گفت: نه، ابن عباسگفت: آیا در تن خود بیحسی و رخوتی احساس میکنی؟ گفت: نه، ابن عباس گفت: این تنها در اثر سردی و برودت درونی است وکافی است که وضو بگیری.“
ب -هرگاه کسی احتلام شد - (خواب دید) و اثری از منی در خود ندید غسل بر وی واجب نیست. ابن المنذر گفته است: تمام کسانی که از اهل علم هستند و از آن روایت کردهام، بر این مطلب اجماع کردهاند. و حدیث ام سلیم نیز:” فهل علی المرأه غسل إذا احتلمت؟ قال: (نعم إذا رأت الماء) “که گذشت، دلیل است بر آنکه اگر کسی منی بخود ندید، غسل بر وی واجب نیست، لیکن اگر بعد از بیدار شدن، منی بیرون آمد، غسل واجب میشود.
ج -هرگاه از خواب بیدار شد و دید که لباسش تر شده است و بیاد نمیآورد که احتلام شده باشد، اگر یقین حاصل کرد که این تری منی است، غسل بر وی واجب میشود، زیرا چنان پیداست که خروج منی در اثر احتلامی بوده که فراموش کرده است. اگر شک پیدا کرد در اینکه آیا این تری منی است یا خیر؟ برای احتیاط غسل واجب است. مجاهد و قتاده گفتهاند: تا وقتی یقین حاصل نکند از آب جهنده، غسل واجب نمیشود. زیرا به بقای طهارت یقین هست، پس با شک این یقین از بین نمیرود.
د -هرگاه شخصی احساس کرد که منی از روی شهوت در حال انتقال و درآستانهی خروج است، آلت خود را نگه داشت و از خروج آن جلوگیری کرد، بر او غسل واجب نمیشود، زیرا قبلا گفتیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم غسل را به دیدن آب منی منوط کردهاند، تا زمانی که رویت منی نباشد غسل واجب نمیشود، لیکن اگر بعدا آن شخص راه رفت و منی بیرون زد، غسل واجب میشود.
ه –اگر انسان در لباس خود اثر منی دید و نمیدانست چه وقت این منی از وی خارج شده است و حال آنکه نماز را هم خوانده بود، باید از زمان آخرین خواب نمازش را اعاده نماید. مگر اینکه علامتی را ببیندکه دلالت کند بر اینکه منی قبل از آن خواب بوده است آنوقت از نزدیکترین خوابی که احتمال میدهد منی در آن از او خارج شده باشد، نماز را اعاده مینماید{ توضیح:این مسئله دو صورت دارد:اول-فرض می شود که آخرین خواب آن شخص دیشب بوده است و او بعد از نماز ظهر متوجه می شود که در لباس او اثر منی وجود دارد. بنا بر این باید نماز صبح و ظهر را بعد از غسل اعاده نماید. در صورت دوم آن شخص باز هم بعد از ظهر متوجه منی می شود ،لیکن علائمی دارد که مربوط به آخرین خواب دیشب نیست بلکه قبل از آن است ،بنابر این از نزدیکترین خوابی که گمان می کند منی در اثنای آن از او خارج شده است نمازها را اعاده می کند. ممکن است نزدیکترین خواب قبل از آخرین خوابش دیروز بعد از نماز عصر باشد. در این صورت باید نماز مغرب و عشا و صبح و ظهر را اعاده کند.”}
دوم: تلاقی و برخورد دو محل ختنه شدهی زن و مرد با هم:
ناپدید شدن سر ذکر مرد در شرمگاه زن، موجب غسل است اگر چه انزالی صورت نگیرد، زیرا خداوند میگوید:” (وإن کنتم جنبا فاطهروا) مائده
امام شافعی گفته است: در کلام عرب جنابت بحقیقت بر جماع و نزدیکی اطلاق میشود اگر چه انزالی هم صورت نگیرد، زیرا خطاب به هر کس بگوئی: فلانی از فلانی جنب شده است، میفهمد که با او نزدیکی کرده است اگر چه انزال هم صورت نگرفته باشد. و گفته است: کسی اختلاف ندارد، در اینکه: زنایی که موجب شلاق زدن است، جماع و نزدیکی است اگر چه در آن عمل انزال هم صورت نگرفته باشد. و ابوهریره هم گفته است: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:” (إذا جلس بین شعبها الاربع ثم جهدها فقد وجب الغسل أنزل أم لم ینزل) [هرگاه مرد در بین دستها و پاهای زن نشست و به وی دخول نمود، بیگمان غسل واجب میشود خواه انزال صورت گیرد یا انزال صورت نگیرد]”.
احمد و مسلم آنرا روایت کردهاند. از سعید بن المسیب روایت است که: “ابوموسی اشعری رضی الله عنه به عایشه رضی الله عنها گفت: من میخواهم دربارهی چیزی از شما سوال کنم و از تو خجلت میکشم، حضرت عایشه گفت: بپرس و خجلت مکش، زیرا من مادر توام. ابوموسی در بارهی مردی سوال کرد که نزدیکی کند و انزال ننماید؟ عایشه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کرد که:” (إذا أصاب الختان فقد وجب الغسل) [هر گاه آلت مرد با شرمگاه زن برخورد کرد، غسل واجب میشود]”. احمد ومالک با الفاظ مختلف آنرا روایت کردهاند. برای اینکه غسل واجب شود، حتما باید دخول صورتگیرد، اما مجرد برخورد آلتهای زن ومرد با هم بدون دخول با جماع فقهاء موجب غسل نیست برای هیچکدام از آنان.
سوم: انقطاع خون حیض و نفاس:
زیرا خداوند فرموده است: ”(ولا تقربوهن حتی یطهرن فإذا تطهرن فأتوهن من حیث أمرکم الله)بقره ۲۲۲٫
و پیغمبر صلی الله علیه و سلم نیز به فاطمه بنت ابی حبیش رضی الله عنها فرمود: “(دعی الصلاه قدر الایام التی کنت تحیضین فیها، اغتسلی وصلی) [در خلال روزهائی که خون قاعدگی دارید نماز را ترک کنید و بعد از آن غسل کنید و نماز بخوانید]”. این حدیث متفق علیه است. این حدیث اگر چه در بارهی حیض وارد شده است ولی نفاس را نیز شامل است، زیرا نفاس هم با جماع اصحاب پیامبر، حکم قاعدگی را دارد، اگر زنی زائید و همراه آن خونی در خود ندید، بعضی گفتهاند: غسل بر وی واجب است، و بعضی دیگر گفتهاند: غسل بر وی واجب نیست، بهرحال در این باره نصی وجود ندارد.
چهارم: مرگ:
هرگاه مسلمانی بمیرد، غسل و شستن وی باجماع واجب است. تفصیل آنرا در مبحث جنائز ذکر خواهیم کرد.
پنجم: کافر هر گاه اسلام آورد غسل بر وی واجب میشود:
هرگاه کافری مسلمان شود، غسل بر وی واجب است، زیرا از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که: “ثمامهی حنفی به اسارت در آمده بود و پیامبر صلی الله علیه و سلم، صبحگاهان پیش او میرفت و می فرمود: رای شما چیست ای ثمامه؟ ثمامه گفت: اگر مرا بکشی، کسی را کشتهای که صاحب خون است = انتقامش را میگیرند، و اگر منت بگذاری و مرا آزاد کنی بر کسی منت گذاشتهای که سپاسگزارست. و اگر مال دنیا میخواهی، آنقدر به شما میدهیم که میخواهی. و یاران پیامبر دوست داشتند که از او فدیه گرفته شود و میگفتند: کشتن او به چه درد ما میخورد؟ سپس پیامبر از کنار او گذشت و او اسلام آورد. پیامبر صلی الله علیه و سلم او را آزاد فرمود و به باغ ابوطلحه فرستاد و به وی دستور داد که غسل کند، او نیز غسل کرد و دو رکعت نماز بجای آورد. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:” (لقد حسن إسلام أخیکم) [خوب شد اسلام آوردن برادرتان]”. احمد آنرا روایت کرده است و اصل حدیث را شیخین روایت کردهاند.
غسل شرعی بدون دو چیز تحقق نمیپذیرد:
۱- نیت:
زیرا تا نیت نباشد عبادت از عادت مشخص نمی گردد، فرق بین عبادت و عادت نیت است). نیت صرفا یک عمل قلبی است. بنابر این قصد و اراده قلبی در هر عمل که محتاج نیت باشد کافی است و شرط بودن تصمیم و اراده قلبی بدینجهت است که اعمال عبادی هدفدار هستند وبمنظور عبادت بجای آورده می شوند. پس نیت و اراده قلبی لازم است تا ارزش عبادتی پیدا کند.”
و اما اینکه بسیاری از مردم عادت کردهاند به اینکه بدان تلفظ کنند و این عمل قلبی را بر زبان آورند، بهیچوجه یک عمل شرعی نیست و شایسته است که آنرا ترک نمایند و از آن اعراض کنند که در مبحث وضو از حقیقت آن حرف زدیم.
۲- شستن همه اندامهای بدن:
زیرا خداوند فرموده: ” وإن کنتم جنبا فاطهروا [یعنی، تمام بدن را بشوئید]. مائده
چون “اطهروا” در این آیه بمعنی “اغتسلوا است و همچنین در آیهی “(یسألونک عن المحیض قل هو أذی فاعتزلوا النساء فی المحیض ولا تقربوهن حتی یطهرن) بقره/۲۲۲” “اطهروا” و “یطهرن“ بمعنی غسل کردن و خود را شستن است. درآیهی ۴۳ سورهی نساء بصراحت کلمهی اغتسال آمده است که میفرماید:” یأیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاه وأنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون، ولا جنبا إلا عابری سبیل حتی تغتسلوا” . و حقیقت اغتسال بمعنی شستن تمام اندامهای بدن است.
سنتهای غسل:
برای کسی که غسل میکند، سنت است افعالی را مراعات کند که پیغمبر صلی الله علیه و سلم در غسل خود انجام داده است:
۱ -شستن هر دو دست سه بار
۲- سپس شستن شرمگاه
۳- بدنبال آن به همانگونه که برای نماز وضو میگیرد، وضوی کاملی بگیرد، در ضمن می تواند شستن پاها را بعد از اتمام غسل انجام دهد. این در صورتی است که در طشت و امثال آن خود را بشوید.
۴- بدنبال وضو، سه بار آب بر سر خود بریزد ولابلای موها را خلالکند تا آب به بن آنها برسد.
۵- بعد از آن آب را بر بقیهی بدنش بریزد از طرف راست شروع کند و بعد طرف چپ و همراه آن زیر بغلها و داخل گوشها و ناف و لای انگشتان پا را بشوید و بر اندامها دست کشد. همهی اینها از عایشه رضی الله عنها روایت شده است که: “پیامبر صلی الله علیه و سلم، هرگاه غسل جنابت میکرد اول دستها را میشست سپس با دست راست آب بر دست چپ میریخت و با آن شرمگاه خود را میشست، سپس بهمانگونه که برای نماز وضو میگرفت، وضو میگرفت، بعد از آن آب میگرفت و انگشتان را در لابلای موهای سر فرو میکرد و بن آنها را میشست تا اینکه میدید که آب به پوست سررسیده است، آنوقت سه بار بر سر خود آب میریخت و بعد از آن بر تمام اندامش آب میپاشید”. مسلم و بخاری آنرا روایت کردهاند.
در روایت دیگری از آنها آمده است که: “سپس با هر دو دست موهای خود را خلال میکرد، تا اینکه یقین پیدا میکرد که پوستش سیراب گشته، سه بار بر آن آب میریخت“. باز هم آنها از عایشه رضی الله عنها روایت کردهاند که گفته است: “پیامبر صلی الله علیه و سلم، هرگاه غسل جنابت میکرد، آب میخواست و با کف دست آب میگرفت و اول طرف راست سرش و بعد از آن طرف چپ آنرا میشست، سپس با کف هر دو دست آب میگرفت و بر سر میریخت“. و از میمونه رضی الله عنها روایت است کهگفته: “برای پیامبر آب گذاشتم که بدان غسل کند، آب بر هر دو دست خود ریخت دو بار یا سه بار، سپس با دست راست آب بر دست چپ خود ریخت و شرمگاههای خود را شست، سپس دست خود را بر زمین مالید، سپس مضمضه و استنشاق کرد و بعد از آن صورت ودستان خود را شست، سپس سرش را سه بار شست، سپس بر تمام بدنش آب ریخت. سپس از جای خود دور شد و پاهایش را شست. میمونهگفت: من خرقهای را برایش بردم (که بدان خود را خشک کند) آنرا نخواست و با دست خود آب را از خود میچلاند”. جماعت محدثین آنرا روایت کردهاند.
همچنین جواب این سوال در فتوای شماره (۲۴۹)،(۴۵۰) و (۸۰۶) و(۱۴۶۱) و(۱۴۶۲) آمده است.لطفا بر روی شماره فتوا کلیک کنید.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین