تعارض بین دو دلیل یعنی این که در مورد یک مساله دو آیه یا دو حدیث وجود دارد، اما هریک از دلایل مخالف هم هستند.
به عنوان مثال: ابن عباس روایت کرده است: ( رسول الله با میمونه ازدواج کرد در حالی که رسول الله برای حج احرام بسته بود) اما ابورافع و خود میمونه روایت کرده اند: (رسول الله با میمونه ازدواج کرد در حالی که احرام نداشت) حال بین این دو روایت تعارض وجود دارد، ابن عباس می گوید رسول الله هنگام ازدواج احرام داشت ( محرم بود)، ابورافع و میمونه می گویند رسول الله محرم نبود. زمانی که بین دو دلیل تعارض وجود داشت و هر یک از ادله هم صحیح بود، برای مجتهد ۴ راه وجود دارد:
دو دلیل را با یکدیگر جمع کند.
توضیح: جمع بین دو دلیل بهترین راه است زیرا در این صورت به هر دو دلیل عمل می شود و جایز نیست که قبل از جمع، یکی از دو دلیل را ترجیح داد و اصل هم بر این است که به دلیل عمل شود. جمع بین دو دلیل صورت های مختلفی دارد که از جمله ی آن صورت ها این است که یک دلیل در زمانی و دلیل دیگر در زمانی دیگر اتفاق افتاده باشد یا این که یک دلیل حمل بر حالتی و دلیل دیگر حمل بر حالتی دیگر شده باشد.
به عنوان مثال: رسول الله فرموده است: «إذا دبغ الإهاب فقد طهر»: (وقتی پوست دباغی (رنگ) شود، پاک می شود) و در روایتی دیگر می فرماید: «أیما إهاب دبغ فقد طهر»: (هر پوستی دباغی شود، پاک می شود)
اما در حدیث دیگری رسول الله فرموده است: «لا تنتفعوا من المیته بإهاب ولا عَصَبٍ»: ( از پوست حیوان خود مرده استفاده نکنید).
حدیث سوم با دو حدیث اول در تعارض است اما جمع بین آنها امکان دارد؛ به این صورت که (إهاب) به پوستی گفته می شود که دباغی نشده است و بعد از دباغی به آن (شَنٌّ وقِرْبهٌ ) گفته می شود به این ترتیب نهی که در حدیث آمده است منظور پوستی است که دباغی نشده است یعنی (إهاب) و پوستی که دباغی می شود دیگر به آن (إهاب) گفته نمی شود. به این ترتیب به هر دو حدیث عمل می شود.
نویسنده: امید خزاعی