هر قولی که مخالف با دلیل از قرآن و سنت یا عمل سلف باشد، پس آن قول منکر است و انکار آن و بیان خطای آن و اظهار مخالفتش با دلیل، واجب است. هر چند منزلت گویندۀ آن قول والا و بلند باشد، تا مبادا شنوندهای به آن قول فریب بخورد، و این صفت از خصوصیتهای این امت است. امتی که الله تعالی با این قولش آن را بر سایر امتها برتری داده است: ﴿کُنتُمۡ خَیۡرَ أُمَّهٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنکَرِ﴾ [آل عمران: ۱۱۰]. «شما بهترین امتی هستید که به سوی مردم بیرون آورده شدهاید، امر میکنید به معروف و نهی میکنید از منکر».
قابل توجه است که در انکار قول کسیکه با دلیل مخالفت نموده است، کاستن از درجه گوینده یا احتقار و توهین به او نیست، و از رد قول او بی احترامی و ناسپاسی او دانسته نمیشود، بلکه این از نیکی و نصیحت و خیر خواهی به اوست، و از باب احسان به گوینده میباشد، و به همین دلیل صحابه و علما همیشه بعضیشان بر بعضی دیگر با دلیل از قرآن و سنت رد مینمودند، و این کار را با نهایت احترام و تقدیر انجام میدادند و کلمۀ حق در نزد آنها از اشخاص محبوبتر و دوست داشتنیتر بود.
و این مقوله که: «در مسایل خلافی انکار نیست» درست نیست، بلکه آن قول باطلی است که حتی یکی از ائمه اسلام هم آن را بر زبان نیاورده است، بلکه آن بر خلاف اجماع امت میباشد.