اصل و قاعده هفتم
از قواعد اهل سنت و جماعت محبت و دوست داشتن اهل بیت رسول الله است، عمل به قول رسول اکرم (ص) که فرمودند:
((أذکرکم الله فی أهل بیتی)).
[مسلم وأحمد وغیره].
شما را در اهل بیت خود تذکر و یادآوری مى کنم، (یعنی به آنها محبت کنید، و به آنها احترام بگذارید، و به آن ها بد و بیراه نگویید).
و از اهل بیت رسول الله همسران او، امهات المؤمنین رضی الله عنهن وأرضاهن مى باشند،
چون خداوند هنگامی که آنها را مخاطب قرار داد فرمود: )یا نساء النبی(. [الأحزاب ۳۲]. [ای زنان پیغمبر].
آنها را نصیحت کرد و به آنها وعده اجر و پاداش بزرگ داده است،
آنگاه فرمود: )إنَّما یرید الله لیذهب عنکم الرجـس أهـل البیـت ویطهرکم تطهیـراً(. [الأحزاب ۳۳].
خدا مى خواهد ناپاکی و هر عیب را از شما همسران اهل بیت نبوت دور بدارد و شما را کاملاً پاک و پاکیزه گرداند.
اهل بیت اصلی و حقیقی همانا نزدیکان پیامبر خدا مى باشند، و مقصود در اینجا افراد صالح و نیک آنها، اما نزدیکان غیر صالح و نیک هیچ حقی در اهل بیت پیامبر خدا ندارند، مانند عموی (کاکا) پیامبر خدا أبی لهب، و امثال او، همان طوری که خداوند مى فرماید: )تبت یدا أبی لهب وتب(. [المسد ۱].
[ابو لهب نابود شد و دو دستش قطع گردید].
و به محض نزدیک بودن و خویشاوندی با رسول اکرم (ص) با عدم عمل و کردار نیک، صاحبش را هیچ نفعی از خدا نمى رساند،
چنان که رسول الله مى فرماید: ((یا معشر قریش اشتروا أنفسکم لا أغنی عنکم من الله شیئاً، یا عباس عم رسول الله لا أغنی عنک من الله شیئاً، یا صفیه عمه رسول الله لا أغنی عنک من الله شیئاً، یا فاطمه بنت محمد سلینی من مالی ما شئت لا أغنی عنک من الله شیئاً)). [متفق علیه].
ای معشر و جماعت قریش جان خود را از آتش جهنم بخرید و گردن خود را از آن آزاد نمایید، که نمى توانم از آنچه خدا از عذاب و ضرر برایتان خواسته شما را نجات دهم، ای عباس عموی رسول الله نمى توانم در مقابل خدا از تو دفاع کنم، ای صفیه عمه رسول الله نمى توانم در برابر خدا از تو دفاع کنم، ای فاطمه دختر پیامبر هر چه بخواهی از مال من طلب کن که نمى توانم در مقابل عذاب و ضررىکه خدا برایت خواسته از تو دفاع کنم.
و نزدیکان نیکوکار و صالح رسول الله بر ما حق مراعات و محبت و احترام دارند، و جایز نیست که در آنها غلو و زیاده روی کنیم، و چیزی از عبادت را به آنها اختصاص دهیم، یا این که معتقد باشیم که به غیر از خدا یکی از آنها نفع و ضرری به ما مى رساند، زیرا خداوند خطاب به
پیامبرمى فرماید: )قل إنّی لا أملک لکم ضراً ولا رشداً(. [الجن ۲۱].
[بگو من مالک و قادر بر خیر و شر شما نیستم].
و مى فرماید: )قل لا أملک لنفسی نفعاً ولا ضراً إلاَّ ما شاء الله ولو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر وما مسنی السوء(. [الأعراف ۱۸۸].
اگر رسول الله چنین باشد که نتواند به خود نفع و ضرری برساند مگر با اجازه خدا، پس چگونه غیر از او دیگری (مى تواند این کار را بکند) پس آن عقیده را که بعضی از مردم در باره کسانىکه به خویشان رسول الله (ص) نسبت داده مى شود، دارند، عقیده باطل است.