نهی اسلام از تنبلی و بیکاری و گدایی از مردم (۲)
به همین سبب، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لَأَنْ یَأْخُذَ أَحَدُکُمْ أَحْبُلًا، فَیَأْخُذَ حُزْمَهً مِنْ حَطَبٍ، فَیَبِیعَ، فَیَکُفَّ اللَّهُ بِهِ وَجْهَهُ، خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَسْأَلَ النَّاسَ، أُعْطِیَ أَمْ مُنِعَ»[۱]؛ «اگر کسی از شما ریسمانهایی را برداشته و دستهای هیزم بردارد و آنها را بفروشد و الله متعال از این طریق، آبرویش را حفظ نماید، بهتر از این است که از مردم درخواست نماید [و چیزی به او] داده شود یا نه.»
همچنین فرمودند: «مَا جَاءَکَ مِنْ هَذَا الْمَالِ وَأَنْتَ غَیْرُ مُشْرِفٍ وَلَا سَائِلٍ فَخُذْهُ، وَمَا لَا، فَلَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ»[۲]؛ «آنچه از این مال برایت آمد درحالی که تو هیچ چشمداشتی نداشتی و درخواست نکردی، پس آن را بگیر و در غیر این صورت، برای [گرفتن] آن، از نفست پیروی مکن [به دنبالش مباش].»
و نیز میفرمایند: «مَنْ یَسْتَغْنِ یُغْنِهِ اللَّهُ، وَمَنْ یَسْتَعْفِفْ یُعِفَّهُ اللَّهُ، وَمَنْ یَتَصَبَّرْ یُصَبِّرْهُ اللَّهُ، وَمَا أُعْطِیَ أَحَدٌ عَطَاءً خَیْرًا وَأَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ»[۳]؛ «کسی که درخواست بینیازی کند، الله تعالی وی را بینیاز میگرداند و کسی که خواهان عفّت [و پاکدامنی] باشد، الله ﻷ او را عفیف میکند و کسی که خود را به صبر وا دارد، الله تعالی به وی توفیق صبر میدهد و برای هیچکس بخشش [و عطائی] بهتر و وسیعتر از صبر داده نشده است.»
رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرمایند: «مَنْ سَأَلَ النَّاسَ أَمْوَالَهُمْ تَکَثُّرًا، فَإِنَّمَا یَسْأَلُ جَمْرًا فَلْیَسْتَقِلَّ أَوْ لِیَسْتَکْثِرْ»[۴]؛ «هر کس به قصد زیادشدن [ثروتش] از مردم درخواست کند، قطعاً اخگر آتش را میطلبد، پس باید که خود را [از گدایی] نجات دهد یا اینکه درخواست افزونی کند.»
قبیصه بن مخارق هلالی میگوید: بار و قرضی [به منظور صلح میان افراد] بر دوش داشتم و نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدم تا از ایشان در این باره سؤال کنم. پیامبر صلی الله علیه وسلم به من فرمودند: «أَقِمْ حَتَّى تَأْتِیَنَا الصَّدَقَهُ، فَنَأْمُرَ لَکَ بِهَا»؛ «برخیز تا صدقهای به ما برسد و چیزی از آن را برایت اختصاص دهیم.»
قبیصه روایت میکند که سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «یَا قَبِیصَهُ! إِنَّ الْمَسْأَلَهَ لَا تَحِلُّ إِلَّا لِأَحَدِ ثَلَاثَهٍ: رَجُلٌ تَحَمَّلَ حَمَالَهً، فَحَلَّتْ لَهُ الْمَسْأَلَهُ حَتَّى یُصِیبَهَا، ثُمَّ یُمْسِکُ، وَرَجُلٌ أَصَابَتْهُ جَائِحَهٌ اجْتَاحَتْ مَالَهُ، فَحَلَّتْ لَهُ الْمَسْأَلَهُ حَتَّى یُصِیبَ قِوَامًا مِنْ عَیْشٍ – أَوْ قَالَ سِدَادًا مِنْ عَیْشٍ – وَرَجُلٌ أَصَابَتْهُ فَاقَهٌ حَتَّى یَقُومَ ثَلَاثَهٌ مِنْ ذَوِی الْحِجَا مِنْ قَوْمِهِ: لَقَدْ أَصَابَتْ فُلَانًا فَاقَهٌ، فَحَلَّتْ لَهُ الْمَسْأَلَهُ حَتَّى یُصِیبَ قِوَامًا مِنْ عَیْشٍ – أَوْ قَالَ سِدَادًا مِنْ عَیْشٍ – فَمَا سِوَاهُنَّ مِنَ الْمَسْأَلَهِ یَا قَبِیصَهُ سُحْتًا یَأْکُلُهَا صَاحِبُهَا سُحْتًا»[۵]؛ «ای قبیصه! بدون تردید درخواست از دیگران فقط برای یکی از این سه نفر جایز است: ۱٫ مردی که باری را بر دوش بردارد [یعنی جنگی میان دو گروه به وقوع پیوندد و این شخص میانشان طرح صلح افکنده و برای رفع خصومت، مالی را بر عهده گیرد]، پس سؤال برای وی رواست تا به آن رسد و باز خود را [ از تکدّی] نگه دارد؛ ۲٫ مردی که به او آفتی رسیده و مالش را نابود کند، درخواست از دیگران برایش جایز است تا به آنچه زندگیاش را با آن ادامه دهد، برسد – یا فرمودند: برای سدّ رمق و پایداری زندگی-؛ ۳٫ و مردی که به فقر مبتلا شود تا که ۳ تن از مردم فرزانه [و آبرومند] قومش بگویند: قطعاً فلانی به فقر و فاقه گرفتار شده است، پس سؤالگری برای او جائز است تا به آنچه زندگیش را با آن ادامه دهد، برسد – یا فرمود: برای سدّ رمق و پایداری زندگی-. و ای قبیصه! غیر از این موارد، سؤالکردن حرام است و صاحبش آن را به گونهای حرام میخورد.»
و حتّی به گروهی از یارانشان سفارش نمودند که چیزی را از مردم درخواست نکنند.
در صحیح مسلم، از عوف بن مالک س روایت شده که وقتی پیامبر ج با گروهی از یارانش بیعت نمودند، به طور آهسته فرمودند که: «لَا تَسْأَلُوا النَّاسَ شَیْئًا»[۶]؛ «از مردم چیزی نخواهید.» بنابراین وقتی تازیانۀ فردی از آنان میافتاد، از کسی درخواست نمیکرد که آن را به وی بدهد.
[۱]– صحیح بخاری، ج ۳، ص ۷۹؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۴۲٫
[۲]– صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۱۲؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۴۵٫
[۳]– صحیح بخاری، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۵۳٫
[۴]– صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۴۱٫
[۵]– صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۴۴٫
[۶]– صحیح سلم، شمارۀ حدیث: ۱۰۴۳٫