نزول عذاب بر اثر گناه و معصیت

از ابتدای خلقت انسان  سنت الهی  بر این منوال بوده که عده ای از گناهکاران را مجازات کرده تا درس عبرتی باشد برای آینده گان.
رانده شدن ابلیس از جمع فرشتگان با آن مقام و منزلتی که داشت، غرق شدن قوم نوح و هلاک شدن قوم عاد و ثمود. و نازل شدن عذاب بر قوم لوط و شعیب. غرق شدن فرعون با لشکریانش، به زمین رفتن قارون با گنجهایش.
همه این داستانها و قصه هایی که از امت های گذشته در قرآن بیان شده برای این است که ما پند و عبرت بگیریم تا به سرنوشت آنها دچار نشویم.
خداوند متعال پس از نازل کردن عذاب بر امتهای گذشته می فرماید: (فکلا اخذنا بذنبه فمنهم من ارسلنا علیه حاصباً و منهم من اخذته الصیحه و منهم من خسفنا به الارض و منهم من اغرقنا و ما کان الله لیظلمهم) ما هر یک از این امتها و گروهها را به سبب گناهی که انجام داده اند گرفتار و مواخذه کردیم. (فمنهم من ارسلنا علیه حاصبا) گروهی از آنان را با طوفان هلاک کردیم و گروهی را با باد مرگبار و گروهی را به زمین فرو بردیم. مانند قارون و گروهی را غرق کردیم، مثل فرعون و لشکریانش و در پایان آیه خداوند متعال می فرماید: ما نبودیم که بر آنها ظلم کردیم، بلکه آنان خودشان بر خویش ظلم کردند.
خداوند پس از پایان هر قصه عبرت آمیزی که در قرآن بیان کرده می فرماید: (و ما هی من الظالمین ببعید) این عذاب الهی برای  ستم گران  دورازانتظار نیست. یعنی در هر زمان و در هر مکان وقتی که انسان مرتکب گناه و معصیتی می شود، مورد مواخذه الهی قرار می گیرد. این سنت الهی است! (فلن تجد لسنه الله تبدیلا و لن تجد لسنه الله تحویلا)  سنت الهی که همان عذاب و مواخذه بعضی از گناهکاران است تا قیام قیامت تغییر ناپذیر است. پس گناه و معصیت عواقب بسیار بدی هم برای فرد دارد و هم برای جامعه.
فهرست وار به چند مورد اشاره می کنم یکی  از آثار و عواقب گناه این است که نورانیت ایمانی از چهره انسان دور می شود. قلب انسان بر اثر گناه و معصیت سیاه و کدر می شود و در نهایت این انسان، انسان بی رحم و سنگدلی می شود و همچنین گناه روزی انسان را کم و برکت را از مال و جان و اولاد انسان می گیرد.
گناه سبب گرفتاری ها و بیماریها و مشکلات در زندگی انسان می شود و در جامعه سبب ناامنی و تسلط دشمن می گردد و سبب گرانی و قحطی و خشکسالی می شود و همچنین سبب عدم اجابت دعاها می شود.
گناه عواقب بسیار وخیمی را به دنبال دارد، به همین خاطر خداوند متعال می فرماید: (و لو ان اهل القری آمنوا واتقو لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض)  اگر اهل آبادی ها وتمام انسان ها ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند و مرتکب گناه و معصیتی نشوند. ما دروازه های برکت خودمان را در آسمان و زمین بر روی آنها می گشاییم.
گناه در حقیقت نوعی ظلم به نفس است، اگر ضرر به خود انسان هم باشد باز هم ظلم است. ضرر رساندن به دیگران هم ظلم است. خداوند متعال در قرآن از گناه به عنوان ظلم به نفس نام می برد، چون در حقیقت عواقب وخیم گناه و معصیت به خود انسان برمی گردد.
(من یعمل سوء او یظلم نفسه و ما ظلمهم الله و لکن کانوا انفسهم یظلمون)  کسی که عمل زشت انجام می دهدف یا بر خودش ظلم می کند. خدا بر آنها ظلم نمی کند آنها خودشان هستند که بر خودشان ظلم می کنند.
خداوند متعال در این دنیا عده ای را از گناهکاران را مجازات می کند تا دیگران عبرت بگیرند (و لنذقنهم من العذاب الادنی دون العذاب الاکبر لعلهم یرجعون)  ما عذاب کمتر را در دنیا به آنها می چشانیم عذاب کمتر همان بیماری و گرفتاریها و مصیبت ها و بلاها است، ما این عذاب را به آنها می چشانیم، اما عذاب بزرگتر برای قیامت می ماند. چرا خدا این کار را می کند؟ برای اینکه انسانها به خود آیند و به خدا برگردند و دست از گناه و معصیت و ظلم و جور و ستم و کفر و نفاق بردارند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …