موضوع هدایت و گمراهی
این مسأله، موضوعی بسیار مهم است و سخن در این باره به درازا میکشد. به طور خلاصه، میتوان گفت: هدایت، گمراهی، اطاعت و نافرمانی مربوط به ارادۀ الله متعال بوده و انسان سبب وقوع آنهاست و در این زمینه، مسؤول است. این مطلب یکی از اصول قطعی و یقینی، از دیدگاه اهل سنّت به شمار میرود، و قاعدهای که تمامی عاقلان بر آن اتّفاق نظر دارند، این است که امور قطعی، به اعتبار اصل خود، هیچ تناقضی با یکدیگر ندارند، هر چند از دیدگاه ما متناقض دیده شوند، زیرا درک و فهم ما ناقص و قاصر است. بنابراین کافی است که امور قطعی و یقینی را بپذیریم و به تمامی آنها ایمان آوریم و هیچ یک از این امور را انکار نکنیم هر چند نسبت به آنها، آگاهی و علمی نداشته باشیم، چون موضوع قضا و قدر مربوط به صفات الهی است؛ قدر یعنی قدرت الله متعال و قدرت الهی همچون علم، حکمت، اراده و سایر صفات الله Uاست از این لحاظ که مفهومشان معلوم، ولی کیفیّتشان برای ما نامشخّص است. همان گونه که از صفات الهی کاملاً آگاه نیستیم، از برخی اسرار قدر الهی نیز ناآگاهیم؛ یکی از اسرار تقدیر این است که الله Iافرادی را گمراه یا هدایت و خوشبخت یا بدبخت میکند و اینکه میمیراند یا زنده میکند و …؛ آن هم بر اساس حکمتی که خودش میداند و ما از آن آگاه نیستیم، چرا که او بسیار دانا و حکیم است.
ناتوانی انسان از دسترسی به اسرار قدر، ضرری بر ایمانش ندارد، چون این کار در توان آدمی نیست و الله تعالی هر نفسی را فقط به اندازۀ توانش مکلّف مینماید.
آنچه مضر بوده و ناپسند به شمار میرود، این است که انسان بر پایۀ این ناتوانیاش، احکامی را صادر نماید و بدون دلیل و از روی گمراهی و ناآگاهی، کاری را انجام دهد و برخی از اصول قطعی را انکار و برخی را بوسیلۀ بعضی دیگر رد نماید.
عاقلان موافقند که مالک میتواند در ملکش هر گونه که بخواهد، تصرّف نماید و برای اینکه تصرّفش صحیح باشد، لازم نیست که دیگران دلیل و حکمت کارهایش را بفهمند و هیچ کس نمیتواند بر او اعتراض کند تا زمانی که دلیل تصرّفاتش را نمیداند.
همچنین اتّفاق نظر دارند که فرد ماهر در علمی از علوم یا فنّی از فنون یا یکی از حرفهها، گاهی اوقات، کارهایی را انجام میدهد که افراد ناآگاه به آن علم یا فن و حرفه، دلیلش را نمیدانند.
و ناآگاهی آنان دلیل نقصان و نادرستی آن علم یا فنّ و حرفه نیست.
امور بشر که دارای علم و حکمتی قاصر و ناقصند، این گونه است، پس افعال بهترینِ داوران و حاکمان و کسی که رحمت و علمش همه چیز را فرا گرفته است، چگونه خواهد بود؟!
اگر بخواهیم از اسرار قضا و قدر آگاه شویم؛ یعنی اسراری که الله تعالی آگاهی از آنها را به خودش اختصاص داده است، قطعاً این تلاش و رنجی بینتیجه خواهد بود و کسی که به دنبال آنچه در توانش نیست، باشد، تلاشش این گونه است:[۱]
کناطح ٍ صخره ً یوما ً لِیَفلِقَها ***** فَلم یَضِرها وأوهَی قرنَه الوعلُ[۲]
«مانند بزی کوهی که یک روز بر صخرهای شاخ میزد تا آن را بشکافد، امّا آسیبی به صخره نزد و [بیچاره] شاخ خودش را شکست».
به طور خلاصه، هدایت و گمراهی در اختیار الله یگانه بوده و او داناتر است که چه کسی را هدایت نماید، چنانچه داناتر است به اینکه رسالتش را به چه فردی بدهد.
مطالب فوق به معنای تعطیل و عدمکاربرد اسباب نیست، بلکه الله اسبابی را تعیین نموده و آنها را وسیلۀ رسیدن به هدایت قرار داده و انسان را از عوامل گمراهی بر حذر داشته و بیان نموده که آنها آدمی را به هلاکت میرسانند. در نتیجه، دوباره یادآوری میکنیم که تمامی این امور در اختیار الله متعال است و او از آنچه انجام میدهد، پرسیده نمیشود، ولی مخلوقات در برابر آنچه میکنند، مسؤول هستند.[۳]
[۱]– نک: العقل والنّقل عند ابن رشد، محمّد أمان، صص ۵۶- ۵۷٫
[۲]– دیوان اعشی کبیر، ص ۶۱٫
[۳]– نک: الإختلاف فی اللّفظ، ابن تیمیّه، ص ۳۵؛ الإبانه، ابن بطّه، ج ۱، ص ۳۹۰٫