زید بن وهب روایت می کند که سوید بن غفله به نزد علی رفت در دوران خلافتش، و گفت:من از چند نفری گذر کردم که از ابوبکر و عمر یاد میکردند و رای آنها بر این بود که تو هم مانند آنها نسبت به آن دو خلیفه چیز هایی در دل داری، و یکی از آنها عبدالله ابن سباء بود که این گفته هارا اظهار کرد.
علی رضی الله عنه گفت: من کجا و این خبیث(ابن سوداء)کجا ؟!
سپس فرمودند:(پناه بر خدا) از این که نسبت به آن دو نفر جز حسن ظن و خوبی، چیزی در دل داشته باشم،
سپس امر کرد که عبدالله ابن سباء را مداین تبعید کنند و فرمودند: هرگز با او در شهری سکونت نمیکنم
سپس بر منبر ایستاد تا مردم جمع شدند بعد مدح و ثنایی از ابوبکر و عمر با طول و تفصیل بیان کرد و در پایان فرمودند :
اگر به من ابلاغ گردد کسی مرا بر آن دو(ابوبکر و عمر رضی الله تعالی عنهم) برتری دهد. قطعا او را (به عنوان افترا کننده) حد میزنم.
لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی،چاپ بیروت( جلد ۳،ص ۲۹۰)-شیعه و شیعه گری،احسان اللهی ظهیر(ص ۷۹).