امامت موروثی نیست *در شریعت مقدس اسلام امامت موروثی نیست و تعیین آن بر اساس فرهنگ جامعه است که بر چه مبنایی حاضر به انتخاب امام شوند. میبینیم که به تصریح قرآن امامت موروثی نیست چنانچه اولین امام شیعیان که علی رضی الله عنه است آیا امامت را از چه کسی به ارث برد؟
خداوند در سوره بقره آیه ۱۲۴ چنین میفرماید: (وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)ترجمه: و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمىرسد.»
با توجه به آیه فوق چند نکته مهم قابل توجه است که نظر شما را به آن جلب میکنیم:
۱-امام می باید از ناحیه آیات قرآن و احکام الهی امتحان و آزمایش شود به دلیل (إِذِ ابْتَلَى)
۲-امام باید آزمون توحید را کامل و تمام عیار انجام دهد به دلیل (فَأَتَمَّهُنَّ)
۳-امامت موروثی نیست زیرا برای ذریه خود هم سئوال می کند که آیا وراثت نصیب آنها میشود که خداوند قاطعانه جواب منفی میدهد.
۴-امامت تعهد خدایی است امام باید با خداوند پیمان ببندد که می فرماید: (لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)
علی در نهج البلاغه خطبه ۱۷۲ چنین می فرماید:
۵-” أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ وَ لَعَمْرِی لَئِنْ کَانَتِ الْإِمَامَهُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى تَحْضُرَهَا عَامَّهُ النَّاسِ فَمَا إِلَى ذَلِکَ سَبِیلٌ وَ لَکِنْ أَهْلُهَا یحْکُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا ثُمَّ لَیسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ یرْجِعَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یخْتَارَ “
ترجمه: ای مردم، سزاوارترین اشخاص به خلافت آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومند تر و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد تا اگر آشوب گری به فتنه انگیزی برخیزد به حق باز گردانده شود و اگر سرباز زد با او مبارزه شود به جانم سوگند اگر شرط انتخاب رهبر حضور تمامی مردم باشد هرگز راهی برای تحقق آن وجود نخواهد داشت بلکه آگاهان دارای صلاحیت ورای و اهل حل و عقد رهبر و امام را انتخاب می کنند و عمل آنها نسبت به دیگر مسلمانان نافذ است آنگاه نه حاضران بیعت کنند ه حق تجدید نظر دارند و نه آنان که در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابی دیگر را خواهند داشت.
مطالب مستفاد از خطبه على رضى الله عنه:
۱-همه مردم حق انتخاب شدن دارند و شایسته ترین آنها از حق بیشتری برخوردارند به دلیل (أَحَقَّ النَّاسِ).
۲-امام و رهبر باید قویترین مردم باشد هم از نظر تدبیرو هم جسمی و اعلم به احکام الهی.
۳-اعضای شورای منتخب مردم امام را تعیین می کنند.
۴-کسانی که رأی نداده اند حق اعتراض ندارند.
۵-انتخاب کنندگان نباید به رای خود پشت کنند.
نتیجه: کسانیکه مسئله شورای تعیین امام را رد کنند در واقع با منطق علی مخالفت میکنند.
شرایط امامت
اینک شرایط انتخاب امام را از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهیم.
خداوند در سوره بقره آیه ۲۴۷ شرایط امامت را اینگونه بیان میدارد: ” قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّـهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ” (گفت: «در حقیقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نیروى] بدنى بر شما برترى بخشیده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر کس که بخواهد مىدهد، و خدا گشایشگر داناست.»).
قرآن کریم کسی را شایسته رهبری می داند که از نظر علمی و جسمی برتر از دیگران باشد.
در سوره نساء آیه ۳۴ می فرماید: ( الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء) و به امامت مردان بر زنان اشاره می کند. که این برتری در انجام مسئولیتهاست نه برتری ذاتی.
کسی که رهبری امت اسلام را به عهده دارد باید در همه شئون جلو دار باشد و این مهم به عهده مردان است.
هنگامی که حضرت سلیمان بارگاه قدرت ملکه سبأ را خواست و در سوره نمل آیه ۳۸ فرمود: (قَالَ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴿٣٨﴾ قَالَ عِفْرِیتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ ۖ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ) [سپس] گفت: «اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را -پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند- براى من مىآورد؟» (٣٨) عفریتى از جن گفت: «من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مىآورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم.»
و دو شاخصه مهم را در مورد خود ذکر می کند : ۱- امانتداری ۲- قدرت جسمی و فکری
حضرت علی در خطبه ۱۷۳ خصوصیات امام را اینگونه توضیح می دهد که این خطبه در بخش قبلی آورده شده.