مفهوم امامت از دیدگاه قرآن، و اوهام شیعه(۴)

در خطبه امیر المومنین نکات دقیق و مهمی مطرح گردیده که به آنها اشاره میکنیم:
۱-امام انتخابی است.
۲-امام انتخاب را حق همه مردم می داند ” احق افعل التفضیل ” است همه حق دارند
۳-همه مردم حق کاندیداتوری دارند اما شایسته ترین آنها واجد شرایط ذکر شده امامت امت را دارد.
۴-آن کس که در خانه می نشیند و در خفا و عزلت زندگی می کند نمی تواند امام باشد. امام کسی است که در پیشاپیش مردم حضور عینی داشته باشد.
و باز هم تاکید علی رضی الله عنه بر انتخابی بودن امام و رهبر از طرف مردم است. خشنودی خداوند در انتخاب مردم است.
تعیین رهبر و امام فقط با انتخاب و بیعت مردم است.
پس آن کس که در طفولیت بسر می برد و به سن تکلیف نرسیده نمی تواند بر مردم امامت کند حتی پیغمبران الهی که از طرف خداوند مبعوث می شدند باید به حد کمال جسمی و علمی رسیده باشند.

خدواند در سوره قصص آیه ۱۴ میفرماید:
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَینَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ) ترجمه: چون به نهایت حد رشد رسید و برومند گردید به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکوکاران را اینگونه پاداش می دهیم.
خداوند در سوره احقاف آیه ۱۵ میفرماید: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً )
ترجمه: تا به نهایت حد رشد و کمال و به سن چهل سالگی رسید
خداوند همچنین در سوره یوسف آیه ۲۲ چنین میفرماید:
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَینَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ )
ترجمه: و چون به حد رشد رسید به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکو کاران را اینگونه پاداش می دهیم.
با توجه به آیات یاد شده در می یابیم حتی نبوت که انتصابی و از طرف خداوند است پیامبر نیز باید شرایطی را دارا باشد که از جمله بلوغ جسمی و فکری است.

نهم : وظایف امامت
شخصی که امامت را می پذیرد باید نخست به رهبری دارای ( شایستگی و صلاحیت ) باشد مانند کسی که پشت فرمان خودرویی قرار می گیرد باید اصول و آئین نامه رانندگی را بداند.
در قرآن کریم سوره نساء آیه ۵۸ میخوانیم:
(إِنَّ اللّهَ یأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَینَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا)
ترجمه : بدرستیکه خداوند امر می کند شما را که کار را به اهلش بسپارید و هر گاه حکمی بین مردم می کنید به عدالت حکم کنید.
چنانچه پیامبر اکرم فرمودند:” استعینوا فی کل صناعه باهلها ”  ترجمه: در هر کاری از اهلش کمک و یاری بخواهید.

پیامبر و امام باید از جنس خود مردم باشد یعنی همه مشخصات بشری را داشته و نیازهای مادی و معنوی ابناء بشر را دارا باشد. چنانچه بخواهد دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کند.
مثال: حب مال و شهوت در او باشد و خودداری کرده و مردم را نهی از منکر کند.
و به طور کلی همه شهوات انسانی در درونش باشد و خود را حفظ و حراست کند تا لایق رهبری باشد.
امام می باید شرایط زندگیش از نظر اقتصادی درحد ضعیف ترین طبقه مردم جامعه باشد.
علی رضی الله عنه می فرماید: امام نمی تواند شکم سیر بخوابد و فقیری در سرزمین تحت امر او سر گرسنه زمین بگذارد.
امام باید فرمانبردار و مطیع خالص خداوند بوده و سخنی ا زخود نگوید. خود را ارباب مردم نداند و خود را در درجه الوهیت قرار ندهد.
خداوند در سوره غاشیه آیه ۸۸ به پیامبر خود می فرماید:  ( لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ)ترجمه : ای پیامبر بر مردم سیطره و غلبه نداری و وکیل و وحی آنها هم نیستی. خداوند همچنین در سوره انعام آیه ۱۰۷ میفرماید: (وَمَا أَنتَ عَلَیهِم بِوَکِیلٍ) ترجمه: و تو بر آنها وکیل نیستی

مدعیان مهدویت از کلام پیامبر چه برداشتی دارند در حالی که نه امام را می شناسند و نه زمان را؟
در تفکر شیعی باور این است که فرزند امام حسن عسکری بنام مهدی پس از پدر از طرف خداوند به امامت منصوب گردیده و پس از مدت کوتاهی از دیده امت مخفی گردیده که به دوران غیبت مشهور است و میگویند در آینده مجهول ظهور خواهد نمود و جهان را از کفر و ظلم پاک خواهد کرد.
۱– مهمترین دلیلی که طرفداران این تفکر دارند و استناد به قرآن میکنند برخوردی ناقص و گزینه ای از آیه ۸۶ سوره هود است که خدا فرموده:
(بَقِیهُ اللّهِ خَیرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ) ترجمه: آنچه خدا باقى مى‌گذارد برایتان بهتر است.

در حالیکه آیات قبل و آیه بعد را سانسور کرده و آیه را تفسیر به رأی می کنند. و حال آنکه کامل آیات این چنین است:
(إِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا  قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَیْرُهُ  وَلَا تَنقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ ۚ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ * وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ  وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿٨۵﴾ بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ  وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ)
ترجمه: «و فرستادیم به سوی قوم مدین برادر ایشان شعیب را. گفت ای قوم من عبادت کنید خدا را و نیست شما را هیچ معبودی به جز خدا و در کیل و میزان کم وزنی نکنید هر آینه خیر شما را در این می بینم و میترسم بر شما از عذاب روز فراگیر و ای قوم من تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف و کم فروشی نکنید و بدانید همان سود باقیمانده خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید و من حافظ شما نیستم».
خوانندگان محترم بهتر است به قران رجوع کنید و دنباله آیه را مشاهده فرمایید که آنها در مقابل (بَقِیهُ اللّهِ خَیرٌ لَّکُمْ) چه پاسخی به شعیب می دهند. آنها چنین می گویند:(قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ  إِنَّکَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ) هود/۸۷
ترجمه: گفتند ای شعیب آیا نمازت تو را مأمور می کند که آنچه را پدرانمان عمل می کردند ما ترک کنیم و یا آنکه در اموالمان به طور دلخواه تصرف نکنیم تو که مردی بردبار و فهمیده هستی.

و باز هم مشاهده بفرمایید:
(قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَهٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا  وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ  إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ  وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّـهِ  عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ)
ترجمه: گفت ای قوم من، رأی شما چیست؟ اگر پروردگارم مرا حجتی پاکیزه عطا کرده باشد غرض من این نیست که در چیزی که شما را از آن نهی می کنم با شما مخالفت کنم بلکه تا آنجا که بتوانم تنها مقصودم اصلاح شماست توفیق من تنها با خدا است من بر او توکل کرده ام و به درگاه او باز میگردم.
در حالیکه موضوع آیات مربوط به گفتگوی شعیب با قوم خویش میباشد و آیا این خیانت و به بازی گرفتن آیات قرآن نیست؟
کلمه (بَقِیهُ اللّهِ) در قرآن، سود منصفانه از کسب و کار است و ربطی به شخص ندارد و همه آیات فوق سوال و جواب شعیب است با قومش و آیا چندهزار سال پیش، گفته شعیب این است که چند هزار سال دیگر فردی به دنیا می آید و در وجود او خیر برای شماست؟

در ادامه آیه (وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ) گفته شعیب است که اگر در معاملات اینگونه نباشید من نمی توانم شما را محافظت کنم. اگر بگویند آیه ((بَقِیهُ اللّهِ خَیرٌ لَّکُمْ) را خدا گفته همانگونه که (وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ) را حذف می کنند. پس به عقیده پیشوایان مذهب شیعه معلوم می شود که خدا نمی تواند قوم را حفاظت کند و به همین جهت آیه را تا آخر نمی خوانند. و می بینیم که بر روی تابلوها و همچنین مسجد جمکران و… حتی همین یک آیه را کامل نمی نویسند. در صورتی که شعیب به قوم می گوید من نمی توانم شما را حفاظت کنم. با مراجعه به قران خواهید فهمید که متولیان مذهب چگونه قرآن را دستاویزی برای عقاید باطل خودشان می آورند و امام تراشی می کنند.

منبع: اسلام تکس
 

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …