معنای قرآن همچون لفظش، محفوظ است

معلوم است که قرآن کریم به واسطه‌ی حفاظت خدای متعال از زیاده و کاستی محفوظ است، چنانچه می‌فرماید:

﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹].

«همانا ما قران را نازل کردیم و ما برای آن حافظ و نگهبان هستیم».

﴿وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ﴾ [الکهف: ۲۷].

«و آنچه را از کتاب پروردگارت به تو وحی شده است بخوان، کلمات او را تغییر دهنده‌ای نیست».

﴿وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ﴾ [یونس: ۳۷].

«چنان نیست که این قرآن از جانب غیر خدا و به دروغ ساخته شده باشد».

﴿وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ۴١ لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ۴٢﴾ [فصلت: ۴۱-۴۲].

و این به این دلیل است که خداوند نبوت را خاتمه داده و ضرورتاً برای حفظ دین باید منبع و سرچشمه‌ی آن را محفوظ بدارد. در غیر این صورت، نیازمند پیامبر جدیدی بودیم که نقاط انحراف را برای مردم به‌ نمایش بگذارد. چنانچه قبل از (پیامبر صلی الله علیه و سلم) چنین بود.

بدون شک هدف از حفظ و نگهداری الفاظ و مبانی، حفظ و نگهبانی مقاصد و معانی این الفاظ است؛ زیرا الفاظ وسیله‌ی بیان معانی هستند. پس باید لفظ محفوظ نگه داشته شود طوری که معنای مطلوبی از آن فهم شود بدون امکان تسلط علمای فاسد که بخواهند آن را تحریف کنند. در غیر این صورت، هدف از بین می‌رفت و حکمت حفظ لفظ محقق نمی‌شد.

چگونه ممکن است علمای سوء، بر معانی آن چیره شوند؟

دو وسیله یا دو راه برای تسلط این گونه علماء در لابه‌لای این آیات برای تحریف وجود دارد: تفسیر به رأی، یا به روایت.

بدون شک رأی و اجتهاد، و روایت نیز نتیجه‌ی تلاش بشری هستند و خداوند متعال متعهد پاکی و حفظ آن نشده، در نتیجه خطا و هوی بدان راه دارد. و لذا لفظ تفسیر می‌شود و روایاتی برای یاری مذهب ساخته می‌شوند. با توجه‌ به‌ این‌که‌ اساسیات دین قابل خطا و اشتباه نیست، زیرا در غیر این صورت دین جایگاهی برای عرضه‌ی مشکوکات می‌شد، از این‌رو حفظ نصوص دین از هر راهی که منجر به خطا و شک در معنایش شود، لازم و ضروری است. بنابراین، نصوص اصول باید از آراء علماء و دیدگاه‌هایشان در امان باشد تا این‌که‌ در لفظ و معنا بِکر و دست نخورده و معصوم و محفوظ بماند. در غیر این صورت، دین در معرض اشتباه و خطا قرار می‌گرفت.

و این بدان معناست که هر اصلی که نصوص قرآنی‌اش در تفسیر نیاز به رأی و روایت داشته باشند، اصل نیست.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …