محکم و متشابه (۶)

من (حسنین مخلوف) می‌گویم: قسم دوم (متشابهات) خود به دو نوع دیگر قابل تقسیم است:

الف) آن‌هایی که علم و دانستن آن‌ها را خداوند تا مدت زمانی به خود مختص نموده، سپس هر کس را که بخواهد از بندگانش، به او الهام می‌کند مثل: خروج دجال و نزول عیسی علیه السلام یا اعجاز علمی در قرآن مانند این فرموده خداوند:

﴿مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ١٩ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ٢٠﴾ [الرحمن: ۱۹-۲۰].

«دو دریای (مختلف شیرین و شور، و گرم و سرد) را در کنار هم روان کرده است و مجاور یکدیگر قرار داده است. اما در میان آن دو حاجز و مانعی است که نمی‌گذارد یکی با دیگری بیامیزد و سرکشی کند».

علمای گذشته معانی متعددی را برای برزخ برگزیده بودند اما باز به حقیقت معنای آیه نرسیدند، لذا این آیه در گذشته متشابه بود تا این‌که‌ اکتشاف علمی در نیمه‌ی قرن بیستم پدید آمد و وجود یک مانع مادی نامرئی در بین هر دو دریا را ثابت کرد که هر کدام از این دو دریاها با حفظ ویژگی‌های خود بر همدیگر تجاوز نمی‌کنند. قبل از این اکتشاف، برزخ شامل چند معنا و لذا متشابه بود. اما اکنون این معانی همه کنار زده شده و تنها یک معنی از آن‌ها اراده می‌شود که آن را در بحث اکتشافات علمی دانشمندان ذکر کردیم.

جایز نیست که کسی از این گونه متشابهات پیروی کند و درباره‌ی معنای آن نظر قطعی دهد قبل از این‌که‌ خداوند از باب فضل و بزرگواری خود آن را بخاطر حفظ اصل دین کشف کند، زیرا تأویل و معنای آن را جز خداوند کسی نمی‌داند.

ب) دسته‌ای از این متشابهات را تا روز قیامت، خداوند محصور به علم خود نموده و بدون وقوع یا مشاهده‌ی آن، راهی برای فهم معنایش نیست. مانند: زمان برپا شدن روز قیامت، هرگاه که اتفاق افتد علم بدان پیدا می‌شود، یا حقیقت معنای صراط و میزان و حوض کوثر و زمین محشر که ما معنای لغوی آن‌ها را می‌دانیم و تا زمانی که آن را مشاهده نکنیم نسبت به صفات و چگونگی آن‌ها بی‌خبریم. همچنین حقیقت اسماء و صفات الهی که خداوند آن را در انحصار علم خود قرار داده، لذا در زمان حاضر راهی برای شناخت آن‌ها وجود ندارد. از این‌رو پیامبر  صلی الله علیه و سلم فرمود: «لا أحصی ثناء علیک أنت کما أثنیت علی نفسک».

«آن گونه که تو ثنای خودت را می‌کنی من نمی‌توانم ثنای تو را بکنم».

ابو جعفر طوسی در کتابش (التبیان فی تفسیر القرآن) در ذیل تفسیر این آیه می‌گوید: محکم آن است که بدون احتیاج به هیچ قرینه‌ای که همراه آن باشد، از ظاهرش مراد و منظور، روشن و معلوم باشد مانند آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا﴾ [یونس: ۴۴] «خداوند هیچ به مردم ستم نمی‌کند». زیرا که فهم آن نیاز به قرینه و دلیلى ندارد. ﴿هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ﴾ یعنی: اساس قرآن که برای متشابهات و دیگر امور دین بدان استدلال می‌شود.

متشابه آن است که بدون قرینه و دلیل، مراد و مقصود از ظاهر آن معلوم نیست‏.

محمد حسین طباطبائی در کتاب «القرآن فی الاسلام»[۱] می‌گوید:

محکم آن است که در دلالت بر معنا ثابت باشد طوری که معنای آن با معنای دیگری آمیخته نشود. متشابه در مقابل آن است[۲].

باز می‌گوید: محکم آیاتی است که معنای مورد نظر آن‌ها روشن و غیر شبیه به معنای غیر مورد نظر است. لذا ایمان به این گونه آیات و عمل بدان‌ها واجب می‌شود. متشابه آیاتی هستند که معنی مورد نظر آن‌ها، معنای ظاهری‌شان نیست.

می‌گوید: در قرآن آیه‌ای وجود ندارد که برای ما امکان فهم معنایش نباشد، زیرا آیه یا محکم بدون واسطه است مانند خود آیات محکمات یا محکم با واسطه است مانند متشابهات.

محمد جواد مغنیه در (تفسیر الکاشف) می‌گوید:

آیات قرآن به اعتبار روشن یا خفی بودن معنا به دو نوع تقسیم می‌شوند: محکم و متشابه.

محکم: آن است نیاز به تفسیر ندارد و به طور واضح، قطعی و غیر قابل تأویل و تخصیص و نسخ، بر معنای مورد نظرش دلالت دارد. و برای کسانی که در دل‌هایشان بیماری است، فرصتی باقی نمی‌ماند تا با تأویلات و تحریفات خود در صدد بر انگیختن فتنه و گمراه‌سازی مردم برآیند.

متشابه در مقابل محکم است و خود دارای چند نوع است:

دسته‌ای از آن معنایش به طور خلاصه و کلی فهمیده می‌شود.

دسته‌ای دیگر، الفاظشان بر چیزی دلالت می‌کند که عقل از پذیرفتن آن امتناع می‌ورزد.

دسته‌ای دیگر نیز دلالت لفظشان بین دو معنا یا بیشتر می‌چرخد.

دسته‌ای هم حکم آن منسوخ هستند.

سخنان مفسرانی که به آن‌ها رجوع کردم خارج از آنچه در تفسیر این آیه ذکر کردم نیست. و البته نظریات در این زمینه بسیار است، و من نظریاتی را ذکر کردم که در بیان مقصود کافی هستند.

و خلاصه‌ی این گفتارها این است که در آیه‌ی ۷ سوره‌ی آل عمران سخن از محکم مطلق به میان آمده یعنی: واضح و روشن و دارای دلالت صریح و قطعی، غیر قابل تأویل و تخصیص و نسخ باشد و در این آیه منظور از محکم، عموم محکمات نیست.

[۱]– ترجمه احمد حسینی ص ۳۴-۳۵-۳۷- دارالزهراء بیروت – لبنان.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …