محکم و متشابه (۵)

سعید حوی در «الأساس فی التفسیر» می‌گوید:

﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ﴾ یعنی او ذاتی است که قرآن ‌را بر پیامبرش  صلی الله علیه و سلم فرو فرستاده است که قسمتی از این قرآن، آیاتی دارای عبارات روشن و محکم و محفوظ از تخالط و تشابه هستند ﴿هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ﴾: این آیات پایه و مغز قرآنند و متشابهات به آن‌ها برگردانده می‌شوند.

﴿وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ﴾ یعنی: متشابهاتی که دلالتشان در بر دارنده‌ی چند معنای موافق با محکم است و احتمال دارد اندک تفاوت از جهت لفظ با هم داشته باشند نه از لحاظ معنا و مقصود ﴿فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ﴾ کسانی که در قلب‌هایشان رویگردانی و انحراف از حق وجود دارد، آنان اهل بدعت و انحطاط هستند. ﴿فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ﴾ به‌ متشابهاتی چنگ فرا می‌زنند که‌ احتمال دیدگاه مبتدع را در بر دارد و مطابق محکم نمی‌باشد، گفتنی است آنان از این‌رو بدان رویی می‌آورند، چون می‌توانند آن را به‌ مقاصد فاسد خود تحریف نمایند و مطابق آن تفسیر کنند، زیرا لفظ و عبارت احتمال مراد آنان را در بر دارد، اما در رابطه با محکم، آن‌ها بهره‌ای از آن ندارند، زیرا محکم عقیده‌ی آنان ‌را رد نموده و حجتی علیه آنان می‌باشد.

هر فرقه‌ای از فرق اسلامی که گمراه گشته‌ و با گمراهی مواجه‌ شده‌، حتما به‌ نصوصی چنگ فرا زده‌ که‌ معنی آن را اشتباه تلقی نموده‌ و تأویل فاسد و غلطی را برای آن در نظر گرفته‌ است، بدین خاطر می‌توانیم بگوئیم: هر آنچه را که این فرقه‌ها بدان متوسل می‌شوند، از باب آیات متشابهات است.

در ادامه می‌گوید: اکنون از لابه‌لای آیاتی که در مورد متشابه بحث شد، می‌توانیم صفات و خصوصیات فرقه‌ی ناجیه و فرقه‌های ضاله را مشخص کنیم.

فرقه‌ی ناجیه از آیات محکم پیروی نموده و بدان‌ها عمل می‌کند، به متشابه ایمان می‌آورد و تسلیم آنچه در آن است می‌شود، البته برای فهم آن به آیات محکم مراجعه‌ می‌کند و برای آن معنایی را در نظر نمی‌گیرد که با معنای آیات محکم در تعارض باشد.

اما فرقه‌های گمراه، اولین خصوصیاتشان این است که آیات محکم را تأویل نموده و از آیات متشابه پیروی می‌کنند.

‌گویم: متشابه معنی دیگری نیز دارد که در واقع زیر مجموعه‌ی معنای اول است و آن این است که حقیقت معنای متشابه را کسی جز خدا نمی‌داند، زیرا آنچه که فقط خدا تأویلش را می‌داند برای ما در بردارنده یک یا چند معناست.

قرطبی از جابر بن عبدالله نقل می‌کند که: متشابه؛ هیچ کسی از هیچ راهی بدان علم ندارد و خداوند آن را به علم خود اختصاص داده نه بندگان، -بعضی گفتند-: مانند وقوع قیامت، خروج یأجوج و مأجوج و دجال و نزول حضرت عیسی علیه السلام و مانند حروف مقطعه‌ی ابتدای سوره‌ها.

شیخ حسنین محمد مخلوف در مقدمه‌ی تفسیرش (صفوه البیان لمعانی القرآن) می‌گوید:

خطابی متشابه را بر دو نوع قرار داده است:

اگر به اصل (محکم) برگردانده شود، معنایش فهمیده شود.

هیچ راهی برای دست یافتن به کنه و حقیقت آن وجود ندارد.

حالدست‌های از متشابهات امکان آگاهی بر معنایشان وجود دارد ودست‌های دیگر، جز خدا کسی معنای آن را نمی‌داند.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …