محکم… مطلق و مقید

قبلاً این مطلب را گفتیم که محکم در قرآن به دو شیوه وارد شده است: مطلق و مقید. و گفتیم که محکم مطلق آن است که به هیچ وجهی اشتباه و التباس در آن نیست. و محکم مقید آن است که برای بیان معنا نیازمند دیگری است تا آن را محکم گرداند، و تشابه معانی آن را برطرف کند. بدین معنی، همه‌ی کتاب الهی محکم است چنانچه فرموده است:

﴿الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ١﴾ [هود: ۱].

تقسیم‌بندیی که رازی برای الفاظ نموده، داخل این باب (محکم مطلق و محکم مقید) می‌شود، با توجه‌ به‌ این‌که‌ الفاظ را به شیوه‌های زیر تقسیم می‌کند:

نص: برای معنای واحدی وضع شده و احتمال معنی دیگری در آن نمی‌رود.

ظاهر: علاوه بر یک معنا، محتمل معنای دیگری است اما به احتمال راجح.

محکم: آن را به نص مربوط ساخته و هر دو را در کنار هم قرار داده‌ است

متشابه: احتمال معانی مرجوح یا متساوی در آن وجود دارد.

به نظر امام فخر رازی «نص» عبارت است از محکم مطلق. و «ظاهر» برابر است با محکم مقید، و هر دو محکم هستند، اما هر یک به اعتباری.

قول رازی به این گفته شوکانی شبیه است که می‌گوید: (محکم یعنی آیه‌ی واضح المعنایی که دلالتش بر معنا روشن باشد حال یا به اعتبار خود یا به اعتبار چیز دیگری. و متشابه آن است که معنایش واضح نیست یا دلالتش روشن نیست نه به اعتبار خودش و نه به اعتبار غیر خودش). شوکانی در اینجا درباره‌ی عموم معنای (محکم) سخن می‌گوید نه از خصوص محکم که در آیه‌ی آل عمران آمده است، زیرا محکم به اعتبار غیر نمی‌تواند (ام) واساس باشد در حالی که (ام) مرجع و اساس آن غیری است که به واسطه‌ی آن آیات متشابه، محکم و روشن می‌گردند. لذا این تعریف از محکم نمی‌تواند مقصود آیه باشد و مقصود آیه همان (ام) مرجع و اساس محکمات است.

و از دقت در فرموده خداوندی:

﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ﴾ [آل عمران: ۷].

فهمیده می‌شود که محکم این آیه به معنای محکم عام نیست، یعنی هم محکم مطلق و هم مقید، بلکه این آیه محکم را فقط به محکم مطلق اختصاص داده است، زیرا در مقابل متشابه استعمال شده است. پس محکمی که در این آیه آمده به معنای خاص است نه عام. بنابراین، صحیح نیست لفظ را از سیاق اصلی خود کنار نهیم و در خارج آیه قرار دهیم. سپس صرف نظر از مناسبات و سیاقات مختلف آیه، اقوال علمایی را بیاوریم که در زمینه‌ی عموم لفظ بحث کرده‌اند تا این اقوال عمومی را بر لفظ تطبیق دهیم در حالی که لفظ با سیاق خاص وارد شده است سپس آن را محتمل معانی عجیب و غریب گردانیم و این معانی را برای آیه قرار دهیم، بنابراین می‌گوییم: مقصود از لفظ در آیه همین است که گفتیم.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …