قبل از به وجود آمدن محنت خلق قران، در مصادر تاریخی به موضع اصحاب رسول الله در باب روایاتی که خلق قرآن را تشریح نموده، توجهی نشده است آنگونه که در کتابهای فرق مختلف در هنگام مناقشه آمده است مانند معتزله و اشاعره یا معتزله و سلف؛ با وجود این بهتر است به آرا و نظریههایی که بعدها در شناخت موضع صحابه کمک میکند با بیان آراء ائمه و پیشوایان صحابه امثال علی، ابن مسعود و ابن عباس اشارهای کنیم که اقوالشان حجت است و در تاریخ مشهور است. اولین کسی که ادعای خلقت قرآن کرد، جعد ابن درهم در سال ۱۲۰ هجری و سپس جهم بن صفوان بود. اما از صحابه ثابت است که در این زمینه میگفتند: قرآن کلام الله متعال است و لفظ غیر مخلوقی در آن نیامده است. چراکه اشکال در این زمینه پس از آنها ظهور کرد و متکلمان این لفظ جدید را به کار بردند اما استنباط از نصوص وارد شده از آنها مفید این مطلب است. چنانکه معروف است خوارج بر علی اعتراض کردند که چرا دو انسان را به عنوان حَکَم انتخاب کردی؛ گفت: من مخلوقی را حکم قرار ندادم بلکه قرآن را حکم و داور قرار دادم. و در این جواب علی، نفی صفت خلقت از قرآن میباشد.
روزی ابن عباس بر جنازهای گذر میکرد، چون میت در لحد نهاده شد، مردی بلند شده و گفت: پروردگارا، ای رب قرآن او را بیامرز. ابن عباس از جای جهید و به سوی آن فرد رفته و گفت: قرآن از الله است؛ و در روایت دیگری آمده است: «قرآن کلام الله متعال است و مخلوق و مربوب نیست از او خارج شده و به او باز میگردد.»[۱]
[۱] – ابن تیمیه (الفتاوی الکبری) تحقیق حسنین محمد مخلوف ج ۵، ص ۵۶