اهل سنت و جماعت اجماع دارند بر اینکه فضیلت خلفا بر حسب ترتیب آنها در خلافت است. ابتدا ابوبکر، سپس عمر، سپس عثمان و در آخر علی است. در فضل و بزرگی هریک از آنها احادیث بسیاری وارد شده است که برای هر یک از آنها حدیثی را روایت میکنیم: در مورد فضیلت ابوبکر رضی الله عنه در صحیحین ثابت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم بر بالای منبرش فرمود: «لَوْ کُنْتُ مُتَّخِذًا خَلِیلًا لَاتَّخَذْتُ أَبَا بَکْرٍ خَلِیلًا لَا تُبْقَیَنَّ فِی الْمَسْجِدِ خَوْخَهٌ إِلَّا خَوْخَهَ أَبِی بَکْرٍ»[۱] «در صورتی که خلیلی برمی گرفتم ابوبکر را خلیل خویش قرار میدادم آگاه باشید همه درهای رو به مسجد جز دروازه ابوبکر بسته شود».
در فضیلت عمر رضی الله عنه در صحیحین ثابت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «قَدْ کَانَ یَکُونُ فِی الْأُمَمِ قَبْلَکُمْ مُحَدَّثُونَ فَإِنْ یَکُنْ فِی أُمَّتِی مِنْهُمْ أَحَدٌ فَإِنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ مِنْهُمْ»[۲] «در امتهای پیش از شما کسانی بودند که به آنها الهام میشد اگر چنانچه در امت من کسی باشد آن عمر است» .
در فضیلت عثمان رضی الله عنه در حدیث عائشه رضی الله عنها که طولانی است آمده که گفت: «دخل أبو بکر ثم عمر ثم عثمان وعندما رآه الرسول جلس وسوى ثیابه فسألته عائشه فَقَالَ أَلَا أَسْتَحِی مِنْ رَجُلٍ تَسْتَحِی مِنْهُ الْمَلَائِکَهُ»[۳] «ابوبکر داخل شد سپس عمر داخل گردید و بعد از او عثمان وارد شد در آن هنگام پیامبر که نشسته بود او را دید و لباسش را جمع نمود پس عائشه از او در این باره سؤال نمود. پیامبر فرمود: آیا از مردی که ملائکه از او حیا میکنند، حیا نکنم» .
و در فضیلت علی رضی الله عنه از شیخین روایت است که سهل بن سعد رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که در مورد سپاه خیبر فرمود: «لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَهَ الرَّایَهَ غَدًا رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ویحبه الله ورسولُه یفتَح الله على یدیه… فقال: ادعوا لی علیًّا… فدفع الرایه إلیه ففتح الله علیه»[۴] «فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند و خداوند بر دست او پیروزی نصیب مسلمانان میگرداند… فرمود: علی را برایم صدا بزنید… پرچم را به او داد پس خداوند بر دست او پیروزی نصیب مسلمانان گرداند».
[۱] صحیح البخاری برقم (۳۶۵۴) و مسلم
[۲] صحیح البخاری برقم (۳۶۸۹). ومسلم برقم (۲۳۹۸)
[۳] صحیح مسلم برقم (۲۴۰۱)
[۴] صحیح البخاری برقم (۳۷۰۲). ومسلم برقم (۲۴۰۵)