از جواب محکم و مفید جناب ناصرالدین البانی، خداوند او را موفق بدارد در روزنامهی المسلمون مطلع شدم مبنی بر تکفیر کردن کسی که به غیر آنچه که خداوند متعال نازل کرده، حکم کند بدون تفصیل و شرح و آن را کلامی گرانقدر که به حق اصابت شده، یافتم. ایشان راه مؤمنین را پیموده و در آن روشن نموده است که هیچ فردی حق ندارد و برایش جایز نیست که کسی را به خاطر حکم به غیر از آنچه خداوند نازل کرده و به صرف عمل کردن به آن بدون اطلاع از اینکه آیا قلباً هم آن را حلال میداند، تکفیر کند و در آن به آنچه از ابن عباس رضی الله عنهما و دیگران از سلف امت وارد شده، استفاده کرده است. و بدون شک آنچه ایشان در جوابش زیر تفسیر آیات: ﴿وَمَن لَّمۡ یَحۡکُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ۴۴﴾ [المائده: ۴۴]. ﴿وَمَن لَّمۡ یَحۡکُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ۴۵﴾ [المائده: ۴۵]. ﴿وَمَن لَّمۡ یَحۡکُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ۴٧﴾ [المائده: ۴۷] بیان داشته، حق است و توضیح داده است که کفر به دو نوع اکبر و اصغر قابل تقسیم است همانگونه که ظلم و فسق نیز به دو نوع اکبر و اصغر تقسیم پذیرند و هرکس حکم به غیر از اسلام را چون زنا کردن و ربا خواری و دیگر حرامهایی که بر تحریمش اجماع شکل گرفته، حلال بداند؛ به تحقیق او به کفر اکبر، ظلم اکبر و فسق اکبر مبتلا گشته است ولی اگر کسی بدون استحلال قلبی آن را انجام دهد کفرش اصغر و همچنین ظلم و فسقش نیز اصغر خواهد بود. چنانکه رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیث ابن مسعود میفرماید: «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ»[۱]: «ناسزا گفتن به مسلمان فسق و کشتنش کفر است.» رسول الله صلی الله علیه و سلم در این فرموده قصدش فسق و کفر اصغر بوده است و به خاطر تنفر از این عمل منکر و ناپسند آن را به صورت مطلق بیان فرموده است. همانگونه که در حدیث دیگری میفرماید: «اثْنَتَانِ فِی النَّاسِ هُمَا بِهِمْ کُفْرٌ الطَّعْنُ فِی النَّسَبِ وَالنِّیَاحَهُ عَلَى الْمَیِّتِ»[۲]: «دو چیز در میان مردم وجود دارد که به واسطهی آن دچار کفر میشوند: در نسب دیگران عیب وارد کردن و برای مرده نوحه خوانی نمودن.» و همچنین میفرماید: «لَا تَرْجِعُوا بَعْدِی کُفَّارًا یَضْرِبُ بَعْضُکُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»[۳]: «بعد از من با کشتن همدیگر به کفر برنگردید.» و احادیث در این زمینه زیاد است.
بر هر مسلمان و خصوصاً اهل علم لازم است که در امورات تحقیق نماید و با اطلاع از کتاب و سنت و راه و روش سلف امت، حکم کند و از راه خطرناک کسانی که احکام را به صورت مطلق و بدون تفصیل به کار میبرند، بپرهیزد و بر اهل علم واجب است که بطور مفصل و به منظور روشن نمودن مسائل اسلام همراه دلایلشان از کتاب و سنت، به سوی الله تعالی دعوت نمایند و بر پایداری و استقامت در آن و خیرخواهی و توصیه به خیر تشویق نمایند و در همان حال آنها را از هر آنچه که مخالف احکام اسلام است، ترسانده و با این کار بر راه و روش رسول الله صلی الله علیه و سلم و خلفای راشدین و اصحابش قرار گرفته، به حق گرویده و عملاً از هر آنچه مخالف اسلام است بر حذر مانده است آنگاه شاهد تحقق بخشی این آموزههای قرآن خواهیم بود: ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ٣٣﴾ [فصلت: ۳۳] «گفتار چه کسی نیکوتر از فردی است که به سوی الله دعوت کرده و عمل صالح انجام میدهد و میگوید بدرستی که من مسلمانم». ﴿قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِیلِیٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِیرَهٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِیۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ١٠٨﴾ [یوسف: ۱۰۸] «بگو این راه من است آگاهانه خودم و پیروانم به سوی الله دعوت میکنیم و خداوند پاک و منزه است و من از مشرکین نیستم.» ﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِٱلۡحِکۡمَهِ وَٱلۡمَوۡعِظَهِ ٱلۡحَسَنَهِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُۚ﴾ [النحل: ۱۲۵] «با حکمت و پند نیکو به سوی پروردگارت دعوت کن و با شیوهی پسندیده با آنها مجادله نما».
[۱]– متفق علیه
[۲]– مسلم آن را روایت کرده است.
[۳]– متفق علیه.