تعظیم واقعی پیامبر و صالحان و محبت آنان این است که از علم مفید و عمل صالحی که آنان به سویش فرا خواندهاند پیروی شود و انسان در مسیر و راه آنان گام بر دارد نه اینکه انبیا و صالحان و قبرهایشان را پرستش کند و مجاورت قبرهایشان را اختیار کند، همانند مشرکینی که بتپرستی میکردند و در کنار بتهای خود به عبادت مینشستند و نباید قبور انبیا و صالحان محل جشن، زیارت، کارهای زشت و ترک نماز باشد. هر کس از راه صالحان پیروی کند و مردم را به راه آنان دعوت دهد، سبب میشود تا پاداش صالحان بیشتر شود و هرگاه از آنچه انبیا و صالحان به آن فرا خوانده اند روی بگرداند و به خلاف آن مشغول شود، خودشان و آنان را از آن پاداش محروم میکند. پس این چه تعظیم و احترامی است ؟!
مؤلف میگوید: (و از ابن عباس روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «لعنت خدا بر زنهایی که قبرها را زیارت میکنند، و کسانی که قبور را سجدهگاه قرار داده و آن را چراغانی میکنند». صاحبان سنن روایت کردهاند.)[۱]
گفتهاش: (لعنت خدا بر زنهایی که قبرها را زیارت میکنند). این حدیث دلالت میکند که زیارت قبور برای زنان حرام است، چنانکه دیدگاه امام احمد و گروهی از علماء همین است.[۲]
در مورد علت حرام بودن زیارت قبور برای زنها گفتهاند که زن وقتی به زیارت قبرها بیاید ممکن است داد و فریاد و نوحه سر دهد و سبب فتنه شود و مرده نیز از گریهی او اذیت میشود، چنانکه در حدیثی دیگر آمده است: «شما زنان زندهها را به فتنه میاندازید و با گریه مردهها را آزار میدهید»[۳].
و از آنجا که اگر زنان به زیارت قبور بروند احتمال آن میرود که آنها و مردان مرتکب امور حرامی بشوند و اندازه و مقدار آن قابل اندازهگیری نیست زیرا نمیتوان اندازه و حدی را تعیین کرد که منجر به حرام نشود و نمیتوان نوعی را ز نوع دیگر متمایز ساخت. و از اصول شریعت این است که اگر حکمتی پنهان یا منتشر باشد حکم به احتمال در مورد آن تعلق میگیرد. از این رو زیارت قبور برای زنان به خاطر سد ذریعه حرام است، چنانکه نگاه کردن به زینت پنهان حرام است چون سبب فتنه میشود و همانطور که خلوت با زن نامحرم، حرام است و در زیارت زنها مصلحتی نیست که با این فساد برابری کند، چون تنها کاری که زنان با زیارت قبور انجام میدهند دعا برای مردههاست و یا عبرت گرفتن است که این در خانه هم ممکن است[۴].
امام احمد، ابن ماجه و حاکم از حسان بن ثابت و او از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمود: «لعنت خدا بر زنانی باد که به زیارت قبرها میروند»[۵].
و ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمود: «لعنت خدا بر زنانی باد که به زیارت قبرها میروند». احمد، ابن ماجه و ترمذی روایت کردهاند. و آن را صحیح دانستهاند.[۶]
و عبدالحق آن را ضعیف قرار داده[۷] و ابن القطان آن را حسن شمرده است.[۸]
و این با حدیثی که پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم، پس قبرها را زیارت کنید» به روایت مسلم و غیره[۹] منافاتی ندارد، چون اگر پذیرفته شود که زنان نیز مشمول این حدیث هستند، این حدیث عام است و حدیث اول خاص است و خاص مقدم است بر عام و همچنین اصولیها در مورد اینکه آیا زنان در این خطاب داخل هستند اختلاف دارند.
گفتهاش: (و کسانی که قبرها را مسجد میکنند) در باب قبل شرح و تعلیل آن بیان شد.
گفتهاش: (و کسانی که قبرها را چراغانی میکنند) این دلیلی است بر اینکه چراغ روشن کردن بر قبرها حرام است.
ابومحمد مقدسی میگوید: اگر چراغ روشن کردن بر قبرها جایز میبود پیامبر انجام دهندهی آن را لعنت نمیکرد.(چراغانی کردن قبور حرام است) چون به هدر دادن مال است و افراط در تعظیم قبور است که بیشتر شباهت به تعظیم بتها دارد[۱۰].
و ابن قیم میگوید: «مسجد قرار دادن قبور و چراغانی کردن آن از گناهان کبیره است»[۱۱].
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– مسند طیالسی ش۲۷۳۳، و مسند علی بن جعد ش۱۵۰۰ و مسند احمد۱/۳۳۷،۳۲۴،۲۸۷، ۲۲۹ و مصنف ابن ابی شیبه۷۵۴۹، ۱۱۸۱۴، سنن ابی داود ش ۳۲۳۶، سنن ترمذی۳۲۰ و گفته که حدیث حسن است. ابن ماجه ۱۵۷۵ و سنن نسائی۴/۹۴ صحیح ابن حبان۳۱۸۰،۳۱۷۹ المعجم الکبیر طبرانی۱۲۷۲۵ و ابن شاهین در الناسخ و المنسوخ ۳۰۸ و مستدرک حاکم۱/۳۷۴ و بیهقی السنن الکبری ۴/۷۸ بغوی در شرح السنه ۵۱۰ و غیره از طریق أبی صالح از ابن عباس روایت کردهاند. در مورد ابو صالح اختلاف وجود دارد گفته شده که او باذام، مولی ام هانی بوده که این نظر جمهور است. و گفته شده که او ذکوان سمان است که این نظر طبرانی است و روایت صیداوی آن را تصریح میکند. ابن حبان گفته که او میزان بصری است. نظر راجح این است که او باذان باشد و در مورد او اختلاف وجود دارد و برای من معلوم شده که او حسن الحدیث است و در تفسیر ضعیف است و به دلیل شواهد زیاد صحیح است. این حدیث را ترمذی و بغوی حسن دانسته و ابن حبان، حاکم، ابن سکن و دیگران صحیح دانستهاند شیخ الاسلام ابن تیمیه در مجموع الفتاوی ۲۴/۳۴۹-۳۵۲ حکم به ثبوت آن کرده است و در فتح المجید ۱/۴۱۵ به آن اقرار کرده است. ابن رجب در فتح الباری ۲/۳۰۷ میگوید: امام احمد او را ضعیف دانسته و میگوید: این حدیث وی نزد من صحیح نیست. مسلم در کتاب التفصیل میگوید: این حدیث ثابت نیست و گاهی مردم از حدیث ابوصالح باذام پرهیز میکنند و شنیدن حدیث او از ابن عباس ثابت نشده است. عبدالرزاق در المصنف ۳/۵۶۹ با سند صحیح از عکرمه مولی ابن عباس روایت کرده که پیامبر فرمود: «لُعن زوارات القبور: زنهایی که به زیارت قبرها میروند لعنت شده اند.»
[۲]– شیخ الاسلام در مجموع الفتاوی۲۴/۳۳۳- ۳۵۶ به تفصیل بحث کرده، و خلاصهی آن ابحاث را در فتح المجید ۱/۴۱۶-۴۱۹ آورده است.
[۳]– خطیب در تاریخ ۶/۲۰۱ روایت کرده است و ابن جوزی در العلل المتناهیه ش ۱۵۰۶ از طریق ابی هدبه از انس روایت کرده که پیامبر جنازهای را تشییع میکرد که چند نفر زن نیز همراه جنازه بودند که فرمود: زنان برگردند که اجری برای آنها ندارد و باعث فتنهی زندگان و اذیت مرده میشوند. حدیث با این سند دروغ است. ابن جوزی میگوید: این حدیث صحیح نیست چون ابوهدبه در آن است و بر دروغگو بودن وی اجماع است. «ارجعن مأزورات غیر مأجورات» از طریق دیگری از انس روایت شده که ابویعلی در مسندش ۴۰۵۶ و غیره روایت کردهاند و در سندش حارث بن زیاد وجود دارد که مجهول است و شواهدی دارد: ازجمله: حدیث علی به روایت ابن ماجه ۱۵۷۸ و غیره و در سندش اسماعیل بن سلمان وجود دارد که ضعیف است و از مرسل مورّق عجلی به روایت عبدالرزاق در المصنف ۶۲۹۸ و در آن جهالت راوی وجود دارد و ابراهیم بن هراسه –که متروک است- آن را موصول دانسته است از حدیث انس به روایت خطیب در تاریخ ۹/۱۰۲ و شاهدش حدیث أبی بکره به روایت حکیم در نوادر الأصول ۱/۱۲۵ است.
[۴]– مجموع الفتاوی ۲۴/۳۵۵- ۳۵۶ با اندکی تصرف.
[۵]– در مسند احمد ۳/۴۴۲،۴۴۲، بخاری در التاریخ الکبیر۳/۲۹، سنن ابن ماجه ش۱۵۷۴، المعجم الکبیر طبرانی، ش۳۵۹۲، ۳۵۹۱ ومعجم الصحابه ابن قانع ۱/۱۹۹، الناسخ و المنسوخ ابن شاهین ش۳۰۸، مستدرک حاکم۱/۳۷۴، سنن بیهقی ۴/۷۸ و عبارت بخاری «زائرات القبور». در سند این حدیث عبدالرحمن بن بهمان قرار دارد که ابن مدینی میگوید شناخته شده نیست و عجلی آن را ثقه قرارداده و حاکم حدیث را صحیح قرار داده است و بوصیری گفته که اسنادش صحیح و رجالش ثقه هستند و حدیث با شواهد صحیح است و شاهدی در حدیث ابوهریره و ابن عباس دارد.
[۶]– مسند طیالسی ش۲۳۵۸، مسند احمد۲/۳۵۶،۳۳۷ مصنف ابن أبی شیبه۳/۳۱ و ترمذی ۱۰۵۶ و گفته که حسن و صحیح است، ابن ماجه ۱۵۷۶، ابن أبی عاصم در الآحاد و المثانی ۲۰۷۱ طبرانی المعجم الکبیر ۴/۴۲ ابویعلی در المسند ۵۹۰۸ و ابن حبان در صحیح خود ۳۱۷۸ و بیهقی در السنن الکبری ۴/۷۸ و دیگران از طریق عمر بن أبی سلمه از پدرش از ابوهریره همگی با لفظ «لعن الله زوارات القبور» و ابن أبی شیبه و ابن حبان «زائرات» آورده اند. و اسنادش حسن است و ابن عدی در کامل ۵/۴۱ در مورد این حدیث گفته که اشکالی ندارد و عمر بن أبی سلمه متماسک الحدیث است و اشکالی در او نیست. و شیخ الاسلام در مجموع الفتاوی ۲۴/۳۶۰ و بغوی در شرح السنه ۲/۴۱۷ آن را صحیح دانستهاند.
[۷]– الأحکام الوسطی ۲/۱۵۱ و ذهبی در المیزان ۵/۲۴۲ و ترمذی حدیث: « لعن زوارات القبور» را صحیح قرار داده است که عبدالحق با او مناقشه کرده است. و میگوید: این که عمر بن أبی سلمه در نزد آنها ضعیف است را عبدالحق زیادروی کرده است.
[۸]– بیان الوهم و الإیهام ۵/۵۱۱-۵۱۲٫
[۹]– مسلم در صحیح ش۱۹۷۷ ابن حبان در صحیح ش۹۷۱ امام احمد و صاحبان سنن و خیلی دیگران از عبدالله بن بریده روایت کردهاند.
[۱۰]– المغنی(۲/۱۹۳_الفکر)
[۱۱]– اغاثه اللهفان ۱/۲۱۵٫