خداوند متعال به نقل از سخن عیسی علیه السلام خطاب به قوم مریم میفرماید:
﴿قَالَ إِنِّی عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِیَ ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیۡنَ مَا کُنتُ وَأَوۡصَٰنِی بِٱلصَّلَوٰهِ وَٱلزَّکَوٰهِ مَا دُمۡتُ حَیّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِی وَلَمۡ یَجۡعَلۡنِی جَبَّارٗا شَقِیّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَیَّ یَوۡمَ وُلِدتُّ وَیَوۡمَ أَمُوتُ وَیَوۡمَ أُبۡعَثُ حَیّٗا ٣٣ ذَٰلِکَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِی فِیهِ یَمۡتَرُونَ ٣۴﴾ [مریم: ۳۰-۳۴].
«عیسی علیه السلام گفت: من بندهی خدایم. کتاب (آسمانی انجیل) را به من خواهد داد و مرا پیامبر خواهد کرد (و هر چه بخواهد به من وحی میکند) و مرا در هر کجا که باشم شخص پر خیر و برکتی (برای دین خود و دعوت بدان) مینماید و مرا به نماز خواندن و زکات دادن تا وقتی که زنده باشم سفارش میفرماید و (مرا توصیه میکند) به نیکی در حق مادرم. و مرا زورگو قرار نداد که (از اطاعت و بندگی او و نیکی به مادرم سرباز زنم و در نتیجه) بدبخت شوم. و سلام (خدا) بر من است آن روز که متولد شدم و آن روز که میمیرم و آن روز که زنده و برانگیخته میشوم. این است عیسی پسر مریم (با این صفات و ویژگیهایی که گذشت) این سخن راستین دربارهی اوست، سخن راستینی که در آن شک و تردید میکنند».
با توجه به این آیات اولین سخنی که عیسی علیه السلام بر زبان رانده است، اقرار به بندگی خدا است. و با این اقرار خود از یک طرف پروردگار خود را از داشتن فرزند منزه داشته و از طرف دیگر مادرش مریم را از ظن و گمانهای باطل قومش تبرئه کرده است[۱].
ابن کثیر در تفسیر آیهی: ﴿وَٱلسَّلَٰمُ عَلَیَّ یَوۡمَ وُلِدتُّ﴾ گفته است: این آیه دلالت میکند بر اینکه عیسی علیه السلام خود را بندهی خدا و یکی از آفریدههای او میدانست که مانند بقیهی بندگان خدا زندگی میکند و میمیرد و در قیامت برانگیخته میشود با این تفاوت که وی در طی این مراحل -که برای دیگر بندگان بسیار دشوار است- از سلامتی کامل برخوردار خواهد بود[۲].
[۱]– تفسیر ابن کثیر: ج ۳، ص ۱۱۹، تفسیر شوکانی: ج ۳، ص ۳۳۲٫
[۲]– تفسیر ابن کثیر: ج ۳، ص ۱۲۰٫