و به خدا سوگند ! اگر تو از من فرمانم نبری باز هم از تو اطاعت خواهم کرد. از این رو ابوعبیده از عمرو بن عاص«رض» اطاعت نمود و عمرو بن عاص«رض» بر مردم نماز گذارد.
تعداد افراد عمروبن عاص«رض»روی هم رفته به پانصد تن مجاهد می رسید. او شب و روز حرکت می کرد تا اینکه پا به سرزمین«بلی» گذاشت و آنان را مطیع خویش ساخت. وهر وقت به مکانی می رسید، به او خبر می رسید که قبل از او تعدادی اینجا بوده اند. و هنگامی که یگان های جنگی آن سرزمین، از آمدن سپاه عمروبن عاص«رض» خبر می یافتند ، پراکنده می شدند . عمروبن عاص«رض» با سپاهیان خود به دورترین نقاط سرزمین های بلی، عذره و بلقین رسید و در آخرین موضع آن به گروهی برخورد که بسیار نبودند. آنان یک ساعت به نبرد پرداختند و به سوی یکدیگر تیر پرتاب کردند. با حمله مسلمانان ، آنان گریختند. اما نتوانستند به سوی سرزمین های خودشان فرار کنند لذا ، پراکنده شدند. عمربن عاص«رض» تمامی آن نواحی را مطیع خود ساخت. او چندین روز در آن جا اتراق کرد. اما از تشکیل دسته ها و یگان جنگی و به جایی که فرار کرده بودند، خبری به گوشش نمی رسید. دسته های سواره نظام را اعزام می کرد و آنان با گوسفند و بز و شتر و گاو… بر می گشتند و ذبح شان می کردند.
حضرت عمروبن عاص«رض» در مسیر بازگشت به مدینه در شبی سرد که سردتر از آن متصور نبود، دچار احتلام شد. به همراهانش گفت:(نظرتان چیست؟سوگند به خدا که من محتلم شده ام و چنان چه غسل کنم می میرم.) از این رو آب طلبید و با آن وضو کرد و شرمگاهش راشست و تیمم کرد. سپس برخاست و بر همراهان خود نماز گزارد.زمانی که عمر بن عاص«رض» نزد رسول خدا«ص» قرار گرفت پیامبر«ص» درباره نماز خواندنش (همراه با جنابت) از او پرسید. عمروبن عاص گفت:(سوگند به خدایی که ترا به حق مبعوث نموده، اگر غسل می کردم می مردم. هرگز سردی بمانند آن ندیده بودم و خداوند فرموده است«و خویشتن را به هلاکت میفکنید. همانا خداوند بر شما مهربان است»{نساء:۲۹}با این سخنان عمروبن عاص، رسول الله«ص» خندیدند و چیزی نگفتند.
چون مسلمانان دشمنانشان را شکست دادند، در طمع آنان بر آمدند و خواستند آنان را تعقیب کنند. اما عمروبن عاص مانع این کارشان شد. سپس همچنان که پیشتر گفتیم، خواستند آتشی روشن کنند تا خود را با آن گرم نمایند. اما عمروبن عاص«رض» آنان را از این کار نیز بازداشت. این ممانعت عمروبن عاص«رض» بر مسلمانان گران آمد.تاب این تهدید را که: هر کسی را که آتش برافزود،در آن می افکند، نداشتند. از این جهت، نزد رسول الله«ص» شکایت کردند.پیامبر«ص» در این مورد با او سخن گفت. عمروبن عاص«رض» در پاسخ گفت:«ناپسند دیدم که به تعقیب دشمن بپردازند چون ممکن بود نیروهای امدادی به همراه دشمن باشند.» این کار عمروابن عاص به شدت مورد پسند و تحسین رسول الله«ص» قرار گرفت و رأی و نظر او را ستود.
همچنان که اجتهاد او را درباره تیمم، با وجود آب و از ترس ضرر، تایید کرد. و هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم از اختلافی که میان عمرو بن عاص «رض» و ابوعبیده بن جراح روی داده بود، با خبر شد فرمود:«خداوند بر ابو عبیده بن جراح رحمت بفرست.» و این بخاطر تقدیر از موضع گیری و برخورد حکیمانه و خردمندانه ابو عبیده بن جراح بود. حضرت عمروبن عاص «رض»در این سریه ثابت کرد ، فرمانده ایست که به هنگام فرماندهی یک لشکر، از درنگ و تامل بهره می برد و بی ملاحظه و بی احتیاط نیست. و در کنترل و تسلط بر امور، فردی متین و برخوردار از شخصیتی قوی ست که به حفظ جان همرزمانش بسیار اهمیت می دهد. زیرا وی همان گونه که با شمشیرش می جنگید،با مهارتی چشمگیر به کمک عقلش با دشمنانش می جنگید. به همین جهت توانست در این سریه اش نتایج خیره کننده ای به دست آورده و تحسین و تقدیر رسول الله«ص» را بر انگیزد.
مقاله پیشنهادی
فضیلت مهاجران و انصار
الله متعال میفرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …