علی رضی الله عنه (۵)

«حَدَّثَنِى زُهَیْرُ بْنُ حَرْبٍ وَشُجَاعُ بْنُ مَخْلَدٍ جَمِیعًا عَنِ ابْنِ عُلَیَّهَ قَالَ زُهَیْرٌ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ حَدَّثَنِى أَبُو حَیَّانَ حَدَّثَنِى یَزِیدُ بْنُ حَیَّانَ قَالَ انْطَلَقْتُ أَنَا وَحُصَیْنُ بْنُ سَبْرَهَ وَعُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ إِلَى زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ فَلَمَّا جَلَسْنَا إِلَیْهِ قَالَ لَهُ حُصَیْنٌ لَقَدْ لَقِیتَ یَا زَیْدُ خَیْرًا کَثِیرًا رَأَیْتَ رَسُولَ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم وَسَمِعْتَ حَدِیثَهُ وَغَزَوْتَ مَعَهُ وَصَلَّیْتَ خَلْفَهُ لَقَدْ لَقِیتَ یَا زَیْدُ خَیْرًا کَثِیرًا حَدِّثْنَا یَا زَیْدُ مَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم (قَالَ) یَا ابْنَ أَخِى وَاللَّهِ لَقَدْ کَبِرَتْ سِنِّى وَقَدُمَ عَهْدِى وَنَسِیتُ بَعْضَ الَّذِى کُنْتُ أَعِى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم فَمَا حَدَّثْتُکُمْ فَاقْبَلُوا وَمَا لاَ فَلاَ تُکَلِّفُونِیهِ.

ثُمَّ قَالَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم یَوْمًا فِینَا خَطِیبًا بِمَاءٍ یُدْعَى خُمًّا بَیْنَ مَکَّهَ وَالْمَدِینَهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَیْهِ وَوَعَظَ وَذَکَّرَ ثُمَّ قَالَ «أَمَّا بَعْدُ أَلاَ أَیُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ یُوشِکُ أَنْ یَأْتِىَ رَسُولُ رَبِّى فَأُجِیبَ وَأَنَا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ». فَحَثَّ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَیْتِى أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَیْتِى أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَیْتِى أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَیْتِى». فَقَالَ لَهُ حُصَیْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَیْتِهِ یَا زَیْدُ أَلَیْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ قَالَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَلَکِنْ أَهْلُ بَیْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَهَ بَعْدَهُ. قَالَ وَمَنْ هُمْ قَالَ هُمْ آلُ عَلِىٍّ وَآلُ عَقِیلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ. قَالَ کُلُّ هَؤُلاَءِ حُرِمَ الصَّدَقَهَ قَالَ نَعَمْ». [صحیح مسلم لأبی الحسین مسلم بن الحجاج النیسابوری، کتاب فضائل الصحابه رضی الله عنهم، باب من فضائل علیّ بن أبی طالب رضی الله عنه].

«از یزید بن حیان روایت شده که گفت: من و حصین بن سبره و عمر بن مسلم نزد زید بن ارقم رفتیم. وقتی نشستیم حصین به او گفت: یا زید! خیر کثیری نصیب تو شده است. رسول الله صلی الله علیه و سلم را رؤیت کرده‌ای و حدیث او را استماع نموده‌ای و در معیت او غزوه کرده‌ای و پشت او صلات خوانده‌ای. یا زید! ما را از آنچه از رسول الله صلی الله علیه و سلم استماع کرده‌ای حدیث گو. زید گفت: ‌ای پسر برادرم! والله که کبیر السن گشته‌ام و بعضی از آنچه از رسول الله صلی الله علیه و سلم استماع کرده بودم را فراموش نموده‌ام. پس آنچه را برای شما حدیث گویم قبول کنید و بر آنچه نگویم مکلف نکنید. بعد گفت: روزی رسول الله صلی الله علیه و سلم برای ما در آبی بین مکه و مدینه که به آن خم گویند خطبه خواند و الله را حمد و ثنا کرد و وعظ نمود بعد گفت: اما بعد، ألا أیها الناس! من بشری هستم که قریب الوقوع رسول ربم خواهد آمد و او را اجابت خواهم کرد. من دو ثقل (ثقلین) را در بین شما ترک می‌کنم: اول آندو کتاب الله است که در آن هدایت و نور می‌باشد پس کتاب الله را بگیرید و به آن متمسک شوید. زید گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره کتاب الله به حث و ترغیب پرداخت و بعد گفت: و اهل بیت من. اهل بیت مرا فراموش نکنید. اهل بیت مرا فراموش نکنید. اهل بیت مرا فراموش نکنید. حصین به زید گفت: اهل بیت او کیستند؟ یا زید! آیا نساء او از اهل بیت او نیستند؟ زید گفت: نساء او از اهل بیت او هستند ولی اهل بیت او از کسانی که صدقه بر آنان بعد از او حرام شد. گفت: آن‌ها کیستند؟ زید گفت: آن‌ها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس هستند. حصین گفت: صدقه بر همه این‌ها حرام است؟ زید گفت: بله».

احتمالا منظور زید بن ارقم رضی الله عنه این است که با وجود اینکه نساء نبی صلی الله علیه و سلم جزء اهل بیت او محسوب می‌شوند ولی شامل اهل بیت او در این حدیث نیستند. اینکه نساء النبی صلی الله علیه و سلم جزء اهل بیت او باشند امری است که از آیات صریح قرآن و احادیث نبوی استخراج می‌شود و در حدیث انکاری بر آن مطرح نشده و تأیید نیز شده است ولی شامل شدن قسمتی از اهل بیت در حدیث فوق امری است که در متن حدیث اشاره‌ای به آن نشده است و رسول الله صلی الله علیه و سلم بطور کلی اهل بیت خود را ثقل دوم معرفی می‌کند حال چه امهات المؤمنین باشند چه افراد دیگر. زید بن ارقم رضی الله عنه برای این استثنای خود دلایلی نیز ارائه می‌دهد که قابل بررسی می‌باشند. از آن دلایل حرام بودن صدقه است که در حدیث فوق ذکر شده است. ولی بررسی مفهوم حدیث مشخص می‌کند که حرام بودن صدقه نمی‌تواند ارتباطی با مفهوم حدیث داشته باشد زیرا آنچه در حدیث مد نظر است شامل معرفی راه صحیح زندگی و تشخیص مفاهیم درست اسلام است و به همین دلیل رسول الله صلی الله علیه و سلم هدایت و نور موجود در قرآن را بیان می‌کند. از آنجا که بعد از قرآن، احکام اسلام از احادیث رسول الله صلی الله علیه و سلم اخذ می‌شوند و رسول الله صلی الله علیه و سلم خود به مفاهیم آیات قرآن أعلم از دیگران بوده‌اند پس می‌توان گفت که اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و سلم از این جهت حائز اهمیت هستند که ارتباط نزدیکی با رسول الله صلی الله علیه و سلم داشته‌اند و اعمال و اقوال او را از نزدیک رؤیت و استماع کرده‌اند. مشخص است که در بین اهل بیت، نساء النبی صلی الله علیه و سلم جایگاه ویژه‌ای از این بابت داشته‌اند زیرا آنچه آن‌ها رؤیت و استماع کرده‌اند دیگران از آن محروم بودند. حتی دیگر اهل بیت من جمله: فاطمه و حسن و حسین رضی الله عنهم نیز چنین جایگاهی نداشته‌اند زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم دائما نزد همسران خود بوده‌اند و آن‌ها از حضور او بهره می‌برده‌اند. علی رضی الله عنه نیز در اسفار رسول الله صلی الله علیه و سلم و در بیرون بیت او بسیار در رکاب رسول الله صلی الله علیه و سلم بوده است ولی از این نظر می‌توان او را یکی از صحابه رضی الله عنهم دانست زیرا آنان نیز معمولا نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم بودند. لهذا می‌توان گفت که منظور اصلی رسول الله صلی الله علیه و سلم از اهل بیت با توجه به مفهوم حدیث بیشتر متوجه امهات المؤمنین بوده است و احادیث نبوی نیز این امر را ثابت می‌کنند. زید بن ارقم رضی الله عنه در حدیثی دیگر دلیل این نظر خود را چنین بیان می‌کند که همسران یک مرد ممکن است دائمی نباشند و طلاق داده شوند. این دلیل درباره امهات المؤمنین صدق نمی‌کند زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم آن‌ها را طلاق نداد. با این وجود حتی اگر آن‌ها را طلاق می‌داد طبق مفهوم حدیث نمی‌شد آن‌ها را از مصداق حدیث حذف کرد زیرا آن‌ها در آن وقت که همسر رسول الله صلی الله علیه و سلم بوده‌اند اقوال و اعمال رسول الله صلی الله علیه و سلم را رؤیت و استماع کرده‌اند. با این حال در مورد اهل بیت رضی الله عنهم اختلافاتی وجود دارد و طبق نظر زید بن ارقم رضی الله عنه می‌توان گفت که اهل بیت بعد از بنی امیه به حکومت مملکت اسلامی رسیدند زیرا طبق رأی او بنی عباس از اهل بیت هستند و منظور از حدیث ثقلین نیز می‌باشند والله أعلم.

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …