عرف، همچنین مرجعی برای تطبیقِ احکام بر حوادث و وقایعِ جزیی به حساب میآید؛ از جمله عدالت شرطِ قبول شهادت است، زیرا خدای متعال میفرماید: ﴿وَأَشۡهِدُواْ ذَوَیۡ عَدۡلٖ مِّنکُمۡ﴾ [الطلاق: ۲]، «و بر آنان دو مرد عادل از میان خودتان گواه گیرید». و عدالت در نظرِ فقها ملکهای است که صاحب خود را به ملازمتِ تقوا و مروت [مجموعهی صفات شایسته] وا میدارد و بنابراین، پس آنچه که مخلّ به مروت باشد، قدحکننده در عدالت هم به حساب میآید و آنچه که در عدالت اختلال وارد میآورد، نیز، با اختلاف زمان و مکان تفاوت پیدا میکند، مانند این مثال که شاطبی میگوید: «مانند برهنهکردن سر (برای مردان) که این عمل، در واقع، برحسب مناطقِ مختلف اختلاف پیدا میکند؛ کما این که انجام این کار در سرزمینهای شرقی برای افراد دارای مروت قبیح است، اما در سرزمینهای غربی قبیح نیست، پس حکم شرعی هم با اختلاف مکان تفاوت پیدا میکند و در نتیجه، نزدِ اهل مشرق، قادح در عدالت خواهد بود، اما نزد اهل مغرب، نه». نیز، در تطبیق حکم وارده در نص قرآنی:
﴿وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَیۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ ذَٰلِکَ یُوعَظُ بِهِۦ مَن کَانَ مِنکُمۡ یُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ ذَٰلِکُمۡ أَزۡکَىٰ لَکُمۡ وَأَطۡهَرُۚ وَٱللَّهُ یَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٢٣٢﴾ [البقره: ۲۳۲]
«بر آن کس که فرزند برای وی متولد شده است (یعنی پدر بچه) لازم است که خوراک و پوشاک مادران را به گونهی شایسته بپردازد».
برای تعیین مقدار نفقه، به عرف رجوع میشود؛ زیرا نص مقدار آن را تعیین نکرده است.
امام جصاص در کتاب «احکام القرآن» خود میگوید: «اگر زن افراط ورزید و بیشتر از نفقهای را درخواست کرد که عرفاً به امثال وی داده میشود، (آن مقدار اضافه) به او داده نمیشود و همینطور هم، اگر شوهر کمتر از میزان نفقهی عرفیِ امثال زن خود به او داد، این کار وی حلال نیست و وی مجبور کرده میشود که نفقهای را که عرفاً به امثال زنش داده میشود به زن خود بدهد»[۱].
همچنین، در موارد دیگری نیز که شارع واجب کرده، ولی مقدار آن را تعیین ننموده است، برای تعیین مقدار آن به عرف رجوع میشود.
[۱]– أحکام القرآن، جصاص ۱/ ۴۷۸٫