عدم پیروی از فقه (امام زمان)…. چرا؟!

امامیه معتقدند که در هر عصری وجود یک معصوم ضروری است و هرگز معصومی به جای دیگری کفایت نمی‌کند و گر نه عصمت با فوت پیامبر قطع می‌شد و مردم به معصومی بعد از آن نیاز نداشتند.

آیا این واجب نمی‌کند که امامیه از فقه امام عصرشان پیروی کنند و او- طبق عقیده‌شان ـ مهدی است، پس فقه مهدی کجاست؟ یا این‌که‌ فقه پدرش حسن کجاست؟! یا فقه علی الرضا یا پدرش موسی؟ فقه بقیه‌ی ائمه کجاست؟ چرا فقط دنباله رو فقه جعفری هستند نه کس دیگری؟ آیا با مرگ جعفر انتقال به امام دیگر و پیروی از او واجب نیست؟

و چنانچه فقه جعفری بی‌نیاز از فقهی است که بعد از او می‌آید پس چه نیاز به (امام) بعد از اوست؟ و اگر فقه جعفری کافی نیست پس چرا روی فقه او توقف کرده‌اید؟ و چیست که تنها بدان اهمیت می‌دهید و بس؟ تا حدی که بعد از او (و قبل از او نیز) اقوال هیچ امامی یافت نمی‌شود که تشکیل دهنده‌ی مذهبی باشد!

کلینی که برای مدتی در جوار حسن عسکری و تقریباً در یک سرزمین (بغداد و سامرا) زیسته، اما در کتابش (کافی) ـ که ۸ جلد می‌باشد و حاوی روایاتی است که اکثرشان به جعفر صادق نسبت داده شده- چیزی را به نام حسن عسکری ثبت نکرده است. جز چند روایاتی که عددشان به انگشتان دست نمی‌رسد! و به جعفر رویی آورده که بین او جعفر مسافتی طولانی از نظر زمانی و مکانی وجود داشت!!

از جهت زمان تقریباً ۲۰۰ سال با هم فاصله داشتند و از لحاظ مکان نیز جعفر در مدینه می‌زیست و کلینی در بغداد!! چرا قرابت زمانی و مکانی (حسن عسکری) را رها کرد و به نقطه‌ای دور رفت؟! در حالی که بهتر و بلکه واجب بود آثار حسن عسکری را جمع کند، زیرا او بسیار به کلینی نزدیک بود؟ و بلکه واجب بود که به وسیله‌ی سفیران و هم عصر بودنشان با هم، اقوال مهدی را گردآوری کند.

چرا کلینی پیوسته ۶ امام را رها کرده تا از هفتمین آن‌ها روایت کند؟! و چرا ۵ امام را ترک نموده تا از امام ششم بعد از آن‌ها روایت کند؟!…

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …