عبادت خداوند در کنار قبر صالحان به شدت منع شده، چه رسد به اینکه صالحان به جای خداوند پرستش شوند(۶)

بغوی در شرح السنه می‎گوید: «می‎خواهد این را بگوید که برای اهل کتاب نماز خواندن جز در کنیسه‎ها و کلیساهایشان جایز نبود، اما خداوند برای این امت نماز خواندن را در هر جایی که باشند جایز قرار داده است، تا اینکه کار برایشان راحت باشد و دچار مشکل نشوند، سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم حمام، قبرستان و مکان آلوده را استثناء کرده که در این مواضع نماز خواندن جایز نیست»[۱].

و منظور از اینکه زمین پاکیزه است، یعنی جایگاه تیمم است .

 از جمله نکته‎ها و فواید روایت جندب این است که پیامبر صلی الله علیه و سلم در ساختن مساجد بر قبرها به شدت نهی کرد، که ایشان ابتدا نیز این قضیه را برای صحابه توضیح داد و سپس پنج روز قبل از وفاتش نیز در این مورد سخن گفت، سپس وقتی در حال وفات بود به آنچه در گذشته گفته بود اکتفا نکرد، بلکه کسانی را که قبور را مسجد قرار می‎دهند نفرین و لعنت کرد.

پس این احادیث صحیح و صریح بر این دلالت می‎کند که ساخت و ساز بر قبرها مطلقاً حرام است، از همین رو مؤلف به ارائه‌ی همین احادیث بسنده کرده و احادیث دیگری که در این موضوع آمده مانند حدیث‎ جابر «که پیامبر صلی الله علیه و سلم از اینکه قبر گچ‎کاری شود، از نشستن بر آن و از ساخت و ساز بر آن نهی کرده است». فراوانند. مسلم و دیگران آن را روایت کرده‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏اند و ابوداود و حاکم به این حدیث این را هم اضافه کرده‌اند «که از نوشتن بر قبر نیز نهی کرده است»[۲].

گفت: (احمد با سند جید از ابن مسعود و او از پیامبر روایت می کند که فرمود: «بدترین مردم کسانی هستند که وقتی قیامت فرا می‎رسد زنده هستند و بدترین مردم کسانی‎اند که قبرها را مسجد قرار می‎دهند»). ابوحاتم در صحیح خود روایت کرده است[۳].

گفته‌اش: (إن من شرار الناس) با کسر ش جمع شر است.

گفته‌اش: (من تدرکهم الساعه وهم أحیاء) یعنی کسانی که در حال نفخ صور و برپایی قیامت زنده هستند. این مانند حدیث دیگری است که در مسلم روایت شده که قیامت بر پا نمی‎شود مگر بر بدترین مردم[۴].

اگر گفته شود این حدیث را چگونه با حدیثی که ثوبان روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «همواره گروهی از امت من بر حق خواهند بود».[۵] جمع می‌کنید؟

در جواب گفته می‎شود حدیث ثوبان ادوار و زمان‎ها را به طور کلی شامل می‎شود و این حدیث تخصیص داده شده است و در بحث حدیث ثوبان این مطلب بیشتر توضیح داده خواهد شد.

گفته‌اش: (و آنان که قبرها را مسجد قرار می‎دهند) ابوحاتم در صحیح خود روایت کرده است[۶].

«الذین» در محل نصب و عطف به (مَن) موصوله است یعنی و همچنین بدترین مردم کسانی هستند که قبرها را با نماز خواندن به سوی آن و در کنار آن، و ساختن مسجد بر آن، مسجد قرار می‎دهند و این مفهوم به تواتر از پیامبر صلی الله علیه و سلم نقل شده و از مسلّمات دین ایشان  صلی الله علیه و سلم است. همه این تأکیدات به خاطر آن است که پیامبر صلی الله علیه و سلم نسبت به امت مهربان بود و می‎ترسید که این کار آنان را به سوی شرک سوق دهد همان‎طور که همین کار یهود و نصارا را به شرک کشاند. اما قبرپرستان همه‌ی این احادیث را به دیوار کوبیده و دست رد بر سینه‌ی آن زده و می‎گویند منظور این احادیث قبور انبیاء و صالحان نیست. نماز خواندن به سوی قبرهای انبیاء، صالحان، ساختن مسجد و گنبد بر آن به امید رسیدن عواطف روحانی از سوی آنها جایز است. و تردیدی نیست که این ادعای آنها مخالفت با خدا و پیامبرش می‎باشد و این همان گفته‌ی یهود و نصارا است که گفتند: شنیدیم و سرپیچی کردیم: ﴿سَمِعۡنَا وَعَصَیۡنَا﴾ [النساء: ۴۶]. پیامبر صلی الله علیه و سلم چنان‎که در حدیث عایشه روایت  شده کسانی را که قبور انبیا و صالحان را مسجد قرار می‎دهند لعنت کرده است.

و ممنوعیت ساخت و ساز بر قبور دیگران غیر از انبیا و صالحان از همین احادیث به طریق اولی استنباط می‎شود.

از بزرگترین مخالفت‎ها و دشمنی با خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم این است که این نصوص بر غیر مرادش حمل شود و آنچه از آن نهی شده و انجام دهنده‌ی آن لعنت شده، مباح و جایز قرار داده شود. اما قبرپرستان اینگونه هستند که: ﴿أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَیۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [القصص: ۵۰]. «آنان تنها از خواسته‌های نفسانی خویش پیروی می‌کنند. و هیچ‌کس گمراه‌تر از کسی نیست که بدون رهنمود و هدایتی از سوی الله، از خواسته‌های نفسانی خویش پیروی می‌کند. بی‌گمان الله مردم ستمکار را هدایت نمی‌کند».

و بر اساس این احادیث صحیح و صریح، علما بر ممنوعیت و حرام بودن ساخت و ساز بر قبرها و وجوب منهدم کردن قبرهای ساخته شده، اجماع کرده‎اند و قبرهایی که وقف شده‎اند با قبرهایی که زمین آن در مالکیت کسی است فرق نمی‎کند، جز اینکه تحریم و ممنوعیت قبرهای موقوفی بیشتر است.

و اینکه بعضی از متأخرین برخلاف جمهور این کار را به طور مطلق یا در قبرهای ملکیتی مباح و جایز قرار داده‌اند اعتباری ندارد.

امام ابو محمد بن قدامه می‎گوید: مسجد ساختن بر قبرها جایز نیست چون پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «لعنت خدا بر یهود و نصاری باد آنان قبور انبیای خود را مسجد قرار دادند». پیامبر صلی الله علیه و سلم آنان را از کارشان برحذر می‎داشت و چون تعظیم قبرها با نمازخواندن در کنار آن مانند تعظیم بت‎ها با سجده کردن و تقرّب جستن به آن است و روایت است که بت‎پرستی با تعظیم تصاویر مرده‎ها و دست کشیدن بر آن و نماز خواندن بر آن آغاز گردید.[۷]

 شیخ الاسلام می‎گوید: «عموم علما به پیروی از احادیث صحیح از ساختن مساجد بر قبرها نهی کرده‎اند و دوستان ما و شاگردان مالک و شافعی به صراحت آن را حرام دانسته‌اند». و تردیدی نیست که ساختن مسجد بر قبرها حرام است، سپس احادیث وارد شده در این زمینه را ذکر نموده تا اینکه می‎گوید: پس این مساجدی که بر قبور پیامبران یا صالحان یا پادشاهان و غیره ساخته شده‎اند باید منهدم شوند و از بین برده شوند و علمای معروف در این مورد اختلافی ندارند.[۸]

 

[۱]– شرح السنه۲/۴۱۲٫

[۲]– مسند احمد۳/۳۳۹، مسند عبد بن حمید۱۰۷۵، مصنف ابن أبی شیبه۳/۲۳، سنن ابوداود۳۲۲۵، سنن ترمذی۱۰۵۲، سنن نسائی۴/۸۶، صحیح ابن حبان۷/۴۳۴، مستدرک حاکم۱/۳۷۰، السنن الکبری بیهقی۴/۴ و سند آن صحیح است و اصل حدیث در صحیح مسلم به ش۹۷۰ روایت شده است و ترمذی، ابن حبان و حاکم با تأیید ذهبی آن را صحیح دانسته‎اند.

[۳]– صحیح بخاری به صورت معلق ش۷۰۶۷، معمر در جامع خود به صورت موصول ۱۱/۴۰۲، مسند احمد۱/۴۳۵، ۴۰۵، مصنف ابن أبی شیبه۳/۳۰، مسند بزار ۵/۱۳۶، المعجم الکبیر طبرانی۱۰۴۱۳ صحیح ابن خزیمه۲/۶، صحیح ابن حبان۶۸۴۷ و دیگران روایت کرده‎اند و این حدیث با شواهد خود صحیح است و اسنادش حسن می‎باشد. ذهبی در سیر اعلام النبلاء ۹/۴۱۰ می‏گوید: حدیث حسن و دارای اسنادی قوی است. قسمتی از حدیث اول را مسلم در صحیح خود ۲۹۴۹ از ابن مسعود  اینگونه روایت کرده: «لاتقوم الساعه إلا علی شِرار الناس» و نیمه دوم حدیث را بخاری به شماره ۴۱۷ و مسلم ۵۲۸ از حدیث ام سلمه با لفظ«إن اولئک اذا کان فیهم الرجل الصالح فمات؛ بنوا علی قبره مسجداً و صوروا فیه تلک الصور فاولئک شرار الخلق عندالله یوم القیامه» روایت کرده‌اند.

[۴]– صحیح مسلم۲۹۴۹ از ابن مسعود.

[۵]– صحیح مسلم۱۹۲۰٫

[۶]– ابوحاتم همان حافظ ابن حبان صاحب الصحیح و کتاب الثقات و کتاب المجروحین و کتابهای دیگر است.

[۷]– المغنی۲/۳۸۸٫

[۸]– اقتضاء الصراط المستقیم۲/۶۶۷٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …