در روز موعود یعنی روز زینت مردم جمع شدند و فرعون به همراه دستیاران و سربازان خود آمد و ساحران هم با ریسمانها و عصاهای خود در صحنه حاضر شدند و موسی هم به همراه برادرش هارون و با عصایش که بر آن تکیه میداد وارد صحنه شد وساحران در برابر فرعون صف کشیدند و فرعون آنان را به پیروزی در این روز مهم تشویق میکرد و به آنان وعده میداد. سپس ساحران رو به موسی علیه السلام کردند و گفتند:
﴿یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ ۶۵﴾ [طه: ۶۵].
«ای موسی! آیا تو اول (عصای خود را) میاندازی یا ما اول بیاندازیم».
موسی در پاسخ آنان گفت همانطور که خداوند فرموده است:
﴿قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ ۴٣ فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَعِصِیَّهُمۡ وَقَالُواْ بِعِزَّهِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ۴۴ فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ ۴۵﴾ [الشعراء: ۴۳-۴۴].
«موسی به ساحران گفت: آنچه را میخواهید بیفکنید، بیاندازید. پس ساحران ریسمانها و عصاهای خود را انداختند و گفتند: به عزت فرعون قسم که ما قطعاً چیره و پیروز هستیم. موسی هم عصای خود را انداخت وناگهان شروع کرد به بلعیدن آنچه که با دروغ سر هم میکردند».
خداوند در سوره اعراف در مورد ساحران فرموده است:
﴿سَحَرُوٓاْ أَعۡیُنَ ٱلنَّاسِ وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ وَجَآءُو بِسِحۡرٍ عَظِیمٖ﴾ [الأعراف: ۱۱۶].
«چشمان مردم را جادو کردند و آنان را به هراس انداختند و جادوی بزرگی از خود نشان دادند».
و در سوره طه در مورد سحر ساحران فرموده است:
﴿فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ ۶۶ فَأَوۡجَسَ فِی نَفۡسِهِۦ خِیفَهٗ مُّوسَىٰ ۶٧ قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ ۶٨ وَأَلۡقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَیۡثُ أَتَىٰ ۶٩﴾ [طه: ۶۶-۶۹].
«(موسی) چنان به نظرش رسید که بر اثر جادوی آنان ریسمانها و عصاهایشان تند راه میروند. موسی در درون خود احساس هراس کرد. گفتیم: نترس! حتماً تو برتر هستی! و آنچه را که در دست راست داری بیانداز تا همهی آنچه که آنان (مزورانه) ساختهاند، به سرعت ببلعد. چراکه کارهایی که کردهاند، نیرنگ جادوگر است، و جادوگر هر کجا برود پیروز نمیشود».
نتیجهی مبارزه بین ساحران و موسی این شد که حق نمایان شد و سحر ساحران باطل گردید[۱]. همانطور که خداوند میفرماید:
﴿فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١١٨﴾ [الأعراف: ۱۱۸].
«پس حق ثابت و ظاهر گردید و آنچه آنان میکردند باطل شد».
[۱]– تفسیر قرطبی: ج ۷، ص ۲۶۰٫