وسوسه عبارت از آن صدای پنهانی است که شنیده نشود. بدین علت یکی از صفات نفس محسوب میشود، چون نوعی سخن درونی است. این نوع حدیث دل گاهی خیر است و گاهی شر. اگر وسوسه از درون کسی باشد که نفس خود را برای انجام خیرات مهیا و آن را تزکیه کرده باشد، خیر است و اگر انسان در راه تزکیه و تهذیب نفس خود زحماتی را متحمل نشده باشد، وسوسهاش وسوسۀ شر است و بر شر و بدی تشویق میکند.
امام قرطبی میگوید: وسوسه عبارت است از حدیث نفس.
تسویل بدین معنا است که کار زشت و بزهکاری را در نظر زیبا جلوه میسازد، تا سرانجام او را به انجام آن وادار کند. میفرماید:
﴿قَالَ فَمَا خَطۡبُکَ یَٰسَٰمِرِیُّ ٩۵ قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ یَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَهٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتۡ لِی نَفۡسِی ٩۶﴾ [طه: ۹۵-۹۶].
«پس موسی گفت ای سامری! این چه کاری بود که کردی؟ پاسخ داد: من دیدم آنچه را که ایشان نمیدیدند. من مشتی از خاک زیر پای ستور جبرئیل را برداشتم و برای (فریب دادن دیگران) آن را (به شکم گوساله) ریختم این چنین نفس من مطلب را در نظرم آراست».
امام قرطبی در تفسیر این آیه میگوید: موسی گفت: چه چیز تو را بر این کار واداشت؟ گفت: چیزی را دیدم که آنان نمیدیدند. دیدم جبرئیل بر اسب حیات سوار است. به نفسم خطور کرد مشتی از خاک زیر پای آن را بردارم، آن را بر هرچیزی [که] میپاشیدم برای آن روح و گوشت و خون پدید میآمد. چون دیدم بمانند بتپرستان از تو درخواست خدایی میکردند، نفس این کار را در نظرم خوب و زیبا جلوه داد و مجسمۀ گوسالهای را خدای آنان ساختم».
در سورۀ یوسف نیز کلمۀ تسویل آمده است. یعقوب÷ خطاب به پسرانش میفرماید:
﴿بَلۡ سَوَّلَتۡ لَکُمۡ أَنفُسُکُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِیلٞ﴾ [یوسف: ۱۸].
«بلکه نفس شما چیزی را پیش چشم شما زیبا نشان داده و مرتکب آن شده اید پس صبر و شکیبائی نیکو و دور از جزع و فزع را پیشه میکنم».
یوسف÷ نیز هنگامی که برادر کوچک خود را نزد خویش نگه داشت، همان عبارت را به برادرانش گفت.