شفاعت(۷)

اگر گفته شود: خداوند کسانی را مشرک نامیده که واسطه‎ها و شفیعان را عبادت و پرستش می‎کنند، اما کسی که واسطه‎ها را فقط برای این بخواند که شفاعت کنند، او در حقیقت آنها را عبادت نکرده است. پس این شرک نیست.

در پاسخ گفته می‎شود: به مجرد شفیع قرار دادن لازمه‎اش شرک و آن شرک محض است، همان‎طور که شرک‌ورزیدن مستلزم عیب‌جویی از خداوند متعال است و عیب‎جویی از لوازم شرک است، خواه مشرک بخواهد یا نخواهد، از این‎رو سؤال مذکور از اساس باطل است و در خارج چیزی به این صورت وجود ندارد و فقط تئوری است که مشرکین در ذهن خود می‎سازند، دعا عبادت است بلکه دعا اساس و حقیقت عبادت است پس وقتی کسی واسطه‎هایی که مقرر می‎کند را برای شفاعت به فریاد بخواند آنها را عبادت کرده است و در عبادت الهی شرک ورزیده است، خواه این را بپذیرد یا نپذیرد.

گفته اش: (و خداوند متعال می‎فرماید: ﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ۵١﴾ [الأنعام: ۵۱] «و با آن (= قرآن) کسانی را که می‌ترسند به سوی پروردگارشان گرد آیند؛ اِنذار (= بیم) ده (زیرا که) برایشان  (در آن روز) دوست و شفیعی جز او (= خدا) نیست؛ باشد که پرهیزگاری پیشه کنند».)

انذار یعنی ترساندن و هشدار[۱].

و گفته‌اش: (بِهِ) یعنی با قرآن هشدار بده، چنان‎که ابن عباس می‎گوید[۲].

و گفته‌اش: ﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ﴾ [الأنعام: ۵۱]. «و با این (قرآن)، به کسانی که از حشر شدن در پیشگاه پروردگارشان می‏ترسند، هشدار بده»). یعنی: ای محمد، کسانی که از پروردگارشان بیم دارند و از بدی حساب‌شان می‌ترسند را به وسیله‌ی قرآن هشدار بده و آنها مؤمنا‎ند، چنان‎که از ابن عباس و سدی روایت شده است[۳].

از فضیل بن عیاض روایت است که: «خداوند همه‌ی‌ آفریده‎هایش را مورد سرزنش قرار نداده و بلکه فقط آنان را سرزنش می‎کند که خرَد و درک دارند، از این رو می‎فرماید: ﴿وَأَنذِرۡ بِهِ ٱلَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ﴾ [الأنعام: ۵۱][۴] «و با این قرآن، به کسانی که از حشر شدن در پیشگاه پروردگارشان می‏ترسند، هشدار بده».

آنها مؤمنان‎اند که دارای دلهای آگاه و بیدار می‎باشند و افراد مورد نظر در آیه همین‎ها می‎باشند نه کسانی که اهل تجمل و ریاست هستند، چون خداوند به صورت‎ها و اموال شما نمی‎نگرد بلکه به دلها و اعمالتان نگاه می‎کند»[۵].

گفته‌اش: ﴿لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ﴾ [الأنعام: ۵۱]. «جز الله هیچ دوست و شفاعت کننده­ای ندارند»).

زجاج گفته: «لیس» در محل نصب قرار دارد چون حال است، گویا می‎گوید در حالی که از ولی و شفاعت کننده دست کشیده‎اند و عامل در آن «یخافون» است[۶].

 ابن کثیر می‎گوید: ﴿وَلِیّٞ وَلَا شَفِیعٞ﴾ ﴿لَیۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ﴾ یعنی آنان در آن روز یاوری جز خدا و شفاعت کننده‎ای ندارند که آنان را از عذاب خداوند با شفاعت خود نجات دهد، ﴿لَّعَلَّهُمۡ یَتَّقُونَ﴾ باشد که تقوا پیشه کنند و در این دنیا کاری انجام دهند که به سبب آن خداوند روز قیامت آنها را از عذاب خویش نجات دهد[۷].

می‎گویم: خداوند اینکه مؤمنان ولی، کارساز و شفاعت کننده‎ای غیر از الله داشته باشند -چنانکه دین مشرکین این گونه است- را رد و نفی کرده است. پس هر کسی غیر از الله واسطه‎هایی قرار دهد از مؤمنان نیست و شفاعت به او نمی‎رسد.

و در آیه دلیلی وجود ندارد که بگوید شفاعت برای مرتکبین گناهان کبیره نفی شده است، چنان‎که معتزله می‎گویند، بلکه دلیلی است بر اینکه مؤمنان واسطه و شفیع نمی‎گیرند و همچنین شفاعت بدون اجازه‌ی خداوند نفی شده است، از این رو شفاعت با اجازه‌ی خداوند را در چند جا اثبات کرده است، چنان‎که خداوند متعال می‎فرماید:

﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِکُمُ ٱللَّهُ رَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ٣﴾ [یونس: ۳]. «همانا پروردگار شما، الله است؛ ذاتی که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و بر عرش استقرار یافت؛ تمام امور را تدبیر می‌کند. جز به اذن و شفاعت او، هیچ شفاعت‌کننده‌ای نیست. این است الله که پروردگار شماست؛ پس او را پرستش نمایید. آیا پند نمی‌گیرید؟‏».

گفته‌اش: (و می‎فرماید: ﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَهُ جَمِیعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ۴۴﴾ [الزمر: ۴۴]. «بگو: همه‌ی شفاعت و میانجی‌گری در اختیار الله است؛ فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید»).

در مورد این آیه و آیه‌ی قبل از آن سخن می‎گوییم تا معنی آن روشن شود. خداوند متعال می‎فرماید: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ۴٣ قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَهُ جَمِیعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ۴۴﴾ [الزمر: ۴۳-۴۴] «آیا شفیعان و واسطه‌هایی به جای الله برگزیده‌اند؟ بگو: اگر چه واسطه‌هایتان، هیچ‌کاری نتوانند انجام دهند و عقل و خردی هم نداشته‌ باشند(باز هم آنان را واسطه قرار می‌دهید؟)  بگو: همه‌ی شفاعت و میانجی‌گری در اختیار الله است؛ فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید».

پس فرموده‌اش: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ﴾ همزه برای استفهام انکاری است. یعنی: آیا مشرکین غیر از خدا واسطه‎ها و شفاعت‌کنندگانی گرفته‎اند که به گمان آنها برایشان نزد خداوند شفاعت می‎کنند؟! چنان‎که می‎فرماید: ﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ١٨﴾ [یونس: ۱۸]. «و جز الله چیزهایی را می‌پرستند که نه زیانی به آنان می‌رسانند و نه سودی؛ و می‌گویند: «اینها شفیعان ما نزد الله هستند». بگو: آیا به گمان خود الله را (از وجود شفیعانی) آگاه می‌سازید که او در آسمان‌ها و زمین سراغ  ندارد؟! الله از شرکی که به او می‌ورزند، پاک و برتر است».

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– در فتح المجید۱/۳۵۳ می‎گوید: انذار یعنی اعلام با اسباب هراس و ترس و بر حذر داشتن از آن.

[۲]– رازی در تفسیرش۱۲/۱۹۲، آلوسی در روح المعانی۷/۱۵۷و دیگران این قول را به ابن عباس نسبت داده‌اند.

[۳]– ثعلبی در تفسیرش ۱/۵۲۱ به ابن عباس نسبت داده است. اما نظر سدی را ابن أبی حاتم در تفسیرش ۷۳۲۷ روایت کرده و اسنادش مشکلی ندارد.

[۴]– ابن أبی حاتم در تفسیرش ش۷۳۲۸ روایت کرده و اسناد آن حسن است.

[۵]– روایت مسلم در صحیحش۲۵۶۴ از حدیث ابوهریره.

[۶]– تفسیر رازی۱۲/۱۹۲ به نقل از زجاج.

[۷]– ابن کثیر۲/۱۳۵٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …