طلب باران از ستارگان و اعتقاد به تأثیر ستاره ها در بارندگی. در این مورد با توجه به مختلف بودن عقیده ها، حکم ها نیر متفاوت هستند:
** اینکه کسی ستارگان را به طور مستقیم عامل در بارندگی بداند، این عقیده و باور حکمش شرک در ربوبیت است. دلیل آن هم این گفته الله متعال میباشد: (هَلْ مِن خالِقٍ غیْرُ الله) فاطر ۳ « آیا جز الله، آفریننده ای وجود دارد؟! »
استفهام در این آیه از نوع استفهام انکاری است و به این معناست که هیچ آفریننده ای به جز ذات الله وجود ندارد و اینکه اگر گفته شود ستارگان در بارندگی تأثیر دارند در واقع معتقد به خالق و آفریننده بودن آنها هستیم.
دلیل دیگر شرک اکبر دانستن این عقیده و باور عبارت است از: اتّفاق نظر داشتن و متّفق القول بود درباره یگانه و بی همتا دانستن ذات الله در مورد آفریدن و خالقیت و اینکه تنها اوست که خالق و آفریدگار است.
** اعتقاد به اینکه الله متعال خالق باران است و ستارگان خالق و پدید آورنده باران نیستند، ولی ستارگان را برای نزول باران بخواند و دعا نماید، این عقیده و باور حکمش شرک در الوهیت است، چراکه وی به جز ذات الله چیزی را به فریاد خوانده و از وی طلب چیزی نموده که جز الله متعال از قدرت کسی بر نمیآید. به عنوان مثال بگوید: ای ستارگان! بر ما ببارید و باران را برای ما نازل کنید!
برخی از اعراب نیز ستارگان را به فریاد میخواندند، الله متعال میفرماید: (و أنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى) النجم ۴۹ « و این که اوست خداوندگار ستاره ی شعری. »
دلایل آن نیز این گفته های الله متعال میباشد: (وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً) الْجن ۱۸ «مسجدها مختصّ پرستش خدا است، و (در آنها) کسی را با خدا پرستش نکنید.» (وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ) الْمؤمنون ۱۱۷ « هرکس که با خدا، معبود دیگری را به فریاد خواند و مسلّماً هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن نخواهد داشت حساب او با خدا است. قطعاً کافران رستگار نمیگردند (و بلکه مؤمنان رستگار میشوند.) »
** نسبت دادن و مؤثر دانستن ستارگان: معتقد بودن به اینکه الله متعال آفریدگار است و اوست که فرستنده باران است، ولی ستارگان را در ریزش باران سبب و علّت بداند. به عنوان مثال بعد از ریزش باران، طلوع یا غروب فلان ستاره را سبب و علّت باران بیشتر و سیل آسایی بداند. این عقیده حکمش شرک اصغر است.
** نسبت دادن اخبار و وقایع غیبی: به طور مثال شخصی بگوید، اگر فلان ستاره طلوع کند، باران خواهد بارید! این عقیده و باور داخل در شرک اکبر است، چراکه از امور غیبی سخن گفته و خبر داده است و این همان چیزی است که منجمان و طالع شناسان انجام میدهند. الله متعال میفرماید: (قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَواتِ و الأرضِ الغَیْبَ إلّا اللهُ، و ما یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ) النمل ۶۵ « بگو کسانی که در آسمان ها و زمین هستند غیب نمیدانند به جز ذات الله، و نمیدانند چه وقت برانگیخته میشوند. »
این قسم از ملحقات قسم قبلی است، تفاوت میان آنها در این است که این قسم خبر دادن از چیزی بود که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، ولی قسم دیگری عبارت بود از اینکه بعد از بارش باران، دلیل آن را به ستارگان نسبت میدهند. تفاوت دیگر آنها در حکم آنهاست که یکی شرک اکبر و دیگری شرک اصغر بود.
** نسبت دادن وقت و زمان: اعتقاد به اینکه زمان ریزش باران، خارج شدن فلان ستاره است. در اینجا ستارگان سبب و علّت بارش باران قلمداد نمیشوند، بلکه فقط گفته میشود که اگر فلان ستاره ظاهر گردد و نمایان شود، باران میبارد. به عنوان مثال گفته میشود هرگاه ستاره ثریا طلوع کند، باران میبارد و یا اینکه اگر ستاره سهیل خارج گردد، باران میبارد.
در مورد حکم این عقیده باور برخلاف عقاید قبلی اختلاف است. برخی از اهل علم آن را جایز و برخی دیگر به خاطر جلوگیری از بهانه جوی آن را مکروه دانستهاند.