عمل انسان عبادت محسوب نمی شود تا دو چیز در آن کامل نشود : ۱- کمال دوستی ۲- نهایت فروتنی و ذلّت ، خداوند می فرماید : ( وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ ) البقره/ از آیه ۱۶۵ ، یعنی : کسانى که ایمان آوردهاند به خدا محبت بیشترى دارند ، و نیز می فرماید : ( إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَهِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ) المؤمنون/ از آیه ۵۷ ، یعنی : “در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند” ، خداوند در این آیه هردوی آنها را با هم جمع نموده است ، چنانکه می فرماید : ( إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ) از آیه ۹۰/ الانبیاء ، یعنی : “آنان در کارهاى نیک شتاب مىنمودند و ما را از روى رغبت و بیم مىخواندند و در برابر ما فروتن بودند” .
بعد از روشن شدن آن باید دانسته شود که عبادت قبول نمی شود مگر از کسی که مسلمان و اهل توحید باشد ، چنانکه خداوند می فرماید : ( وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا ) الفرقان /۲۳ ، یعنی : “و به هر گونه کارى که کردهاند مىپردازیم و آن را [چون] گردى پراکنده مىسازیم” .
(فی صحیح مسلم ( ۲۱۴ ) عن عائشه رضی الله عنها قَالَتْ : قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ ابْنُ جُدْعَانَ کَانَ فِی الْجَاهِلِیَّهِ یَصِلُ الرَّحِمَ وَیُطْعِمُ الْمِسْکِینَ فَهَلْ ذَاکَ نَافِعُهُ قَالَ لَا یَنْفَعُهُ إِنَّهُ لَمْ یَقُلْ یَوْمًا رَبِّ اغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ” یعنی أنه لم یکن یؤمن بالبعث ویعمل وهو یرجو لقاء الله )
یعنی : در صحیح مسلم ازعائشه روایت شده ، گفت : گفتم : ای رسول الله ( صلی الله علیه و سلّم ) ابن جدعان در جاهلیت صله رحم بجا می آورد و به فقرا طعام می داد آیا این کار نفعی به او می رساند ؟ فرمودند : هیچ نفعی به او نمی رساند چون او روزی نگفته است : “پروردگارا در روز قیامت از گناهانم در گذر”، یعنی او به قیامت ایمان نداشته تا به هنگام عمل به امید لقای خدا باشد .
سپس مسلمان نیز عبادتش قبول نمی شود مگر دو شرط اساسی در آن متحقق شود :
اوّل : اخلاص نیّت برای خدا : و آن عبارت است از اینکه منظور بنده از تمام گفتار و کردار ظاهری و باطنیش رضایت خدا باشد نه غیر او .
دوّم : گفتار و رفتارش موافق شریعتی باشد که خداوند امر فرموده اند جز با آن نباید عبادت شود ، و این با پیروی از آنچه که پیغمبر ( صلی الله علیه و سلّم ) آورده ، ترک کردن آنچه که مخالف او باشد ، و دایر نکردن عبادت و یا صورتی که از پیغمبر ( صلی الله علیه و سلّم ) ثابت نشده است .
دلیل بر این دو شرط فرموده خداوند است که می فرماید : (فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا ، الکهف/ از آیه ۱۱۰ ، یعنی : “پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد” .
ابن کثیر رحمه الله می گوید : ( فمن کان یرجوا لقاء ربّه ) یعنی : جزا و پاداش نیکویش و ( فلیعمل عملاً صالحاً ) یعنی : عملی که موافق شریعت خدا باشد . و (و لا یشرک بعباده ربّه أحداً ) یعنی : کسی که قصدش تنها رضای خدا باشد و هیچ شریکی برای او قرار ندهد ، اینها دو رکنی هستند که موجب قبول واقع شدن اعمال نزد خداوند می باشند ، لازم است که عبادت خالصانه برای خدا ، و موافق شریعت رسول الله ( صلی الله علیه و سلّم ) باشد ..
نویسنده: شیخ محمّد صالح المنجد