شرح هفتاد و سه فرقه (۳)

امام ابن تیمیه رحمه الله

اصل دوم:
اظهار نظر و اعتقاداتی چون انکار واجب بودن نماز، زکات، روزه و حج و حلال دانستن زنا، شرابخواری، قمار و نکاح با محارم است. اما گوینده آن گاهاً از کسانی است که این مسائل به او ابلاغ نشده است لذا به سبب انکار آنها کافر نمی شود مانند افرادی که تازه مسلمان شده یا در منطقه دور افتاده ای زندگی می کنند که شریعت اسلام به آن جاها نرسیده است در چنین مواردی فرد به واسطه انکار چیزی از دستورات و آیات نازل شده کافر نمی شود چون نمی داند که آن مسئله بر رسول خدا نازل گردیده است و اعتقادات جهمیه نیز که صفات پروردگار را انکار می کنند از این قبیل مسائل است ولی نظرات اعتقادیشان با توجه به سه دلیل غلیظتر است:
۱٫  نصوص مخالف نظراتشان در کتاب و سنت و اجماع بسیار زیاد است ولی با تحریف نمودن آن را رد می کنند.
۲٫ حقیقت سخنان آنها تعطیل کردن صانع متعال است هرچند در میانشان کسانی وجود دارند که لازمه سخن خویش را نمی دانند و می گویند: اصل ایمان اقرار به الله است و اصل کفر نیز انکار الله است.
۳٫ آنها مخالف آن چیزی هستند که همه اهل ملل و ادیان و فطرتهای سالم بر آن اتفاق دارند اما با این وصف گاهاً بعضی از مقالاتشان بر بسیاری از اهل علم پوشیده مانده و چه بسا به خاطر شبهاتی که طرح نموده اند گمان می کنند حق با آنهاست و آنها همان مؤمنان به خدا و رسولش در ظاهر و باطن هستند آری بر آنها پوشیده می ماند همانگونه که بر سایر اهل بدع از گروههای متعدد پوشیده خواهد ماند.
اینها قطعاً کافر نیستند بلکه در میانشان فاسق و عاصی وجود دارد و گاهاً بعضی از آنها دچار خطا می شوند که قابل بخشش می باشد و چه بسا دارای ایمان و تقوا است و به نسبت آن از ولایت و محبت پروردگار بهره مند می گردد.
اصل اعتقاد اهل سنت که موجب مفارقت خوارج، جهمیه، معتزله و مرجئه گردید این است که اهل سنت این است که اهل سنت معتقدند ایمان افزایش می یابد و قابل تقسیم می باشد همانگونه که رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: (یَخْرُجُ مِنْ النَّارِ مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّهٍ مِنْ إِیمَانٍ) [۱۷] (کسی که به اندازه یک ذره ایمان در دل داشته باشد از آتش خارج می گردد).

بنابراین ولایت پروردگار قابل افزایش و کاهش و قابلیت تقسیم پذیری را دارد.[۱۸]

حال که اصل بدعت دانسته شد اساس سخن خوارج این است که آنها به واسطه ارتکاب گناه تکفیر می کنند و معتقد به گناه بودن چیزی هستند که در واقع گناه نیست و معتقد به پیروی از کتاب هستند ولی سنتی را که با ظاهر کتاب مخالف باشد را تبعیت نمی کنند هر چند متواتر هم باشد. مخالفان خویش را تکفیر و به خاطر اینکه آنها را مرتد می دانند بیشتر از کافر اصلی جان و مالشان را حلال می دانند چنانچه رسول الله صلی الله علیه و سلم به آن خبر داده: (یَقْتُلُونَ أَهْلَ الْإِسْلَامِ وَیَدَعُونَ أَهْلَ الْأَوْثَانِ) [۱۹] (با اهل اسلام می جنگند ولی صاحبان بت و مشرکین را رها می کنند.) به همین سبب عثمان و علی و پیروانشان را تکفیر نمودند و هر دو گروه متقابل اهل صفین را تکفیر کردند و امثال این گفته های خبیث زیاد دارند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …