امام ابن تیمیه رحمه الله
پایان سخن در این زمینه بیان کردن دو اصل است:
اصل اول اینکه:در واقع ممکن نیست نمازخوان کافر باشد مگر کسی که منافق است چون از همان زمان که خداوند محمد- صلی الله علیه و سلم- را مبعوث داشت و قرآن را بر او نازل نمود و به مدینه هجرت کرد مردم به سه گروه تقسیم شدند:
۱٫ کسانی که به او ایمان آوردند
۲٫ کسانی که به او کافر شدند و آن را اظهار کردند
۳٫ کسانی که کفر را در دلهایشان مخفی کرده و در ظاهر ایمان آوردند که اینها منافقان بودند و پروردگار متعال این سه گروه را در اول سوره بقره بیان داشته است: چهار آیه در وصف مؤمنان، دو آیه در توصیف کافران و چهارده آیه مربوط به منافقان است. خداوند کافران و منافقان را با هم در بیشتر از یک آیه در قرآن بیان داشته است چنانکه می فرماید:{وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ}[۱۱]
«از کافران و منافقان پیروی مکن.» و می فرماید:{إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا}[۱۲]
«خداوند همه کافران و منافقان را با هم در جهنم جمع می گرداند.» و می فرماید:{فَالْیَوْمَ لَا یُؤْخَذُ مِنکُمْ فِدْیَهٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا}[۱۳]
«امروز نه از شما و نه از کسانی که کافر شدند فدیه ای دریافت نمی شود.» آنها را بر کافران عطف نموده است تا به واسطه اظهار نمودن اسلام از آنان تشخیص داده شوند در حالیکه آنان در باطن از کافران بدترند چنانکه می فرماید:{إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ}[۱۴]
«همانا منافقان در پایین ترین مرتبه جهنم قرار دارند.» و می فرماید:{وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ}[۱۵]
«بر هیچکدام از آنها از این به بعد که مردند نماز مخوان و بر گورشان قرار مگیر. آنها به خدا و رسولش کافر شدند.» و می فرماید:{قُلْ أَنفِقُواْ طَوْعًا أَوْ کَرْهًا لَّن یُتَقَبَّلَ مِنکُمْ إِنَّکُمْ کُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِینَ وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلاَ یَأْتُونَ الصَّلاَهَ إِلاَّ وَهُمْ کُسَالَى وَلاَ یُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ کَارِهُونَ}[۱۶]
«بگو ای منافقان چه با علاقه و رغبت و یا با اجبار انفاق کنید از شما پذیرفته نمی شود به درستی که شما قوم فاسقی هستید. و مانع قبولی نفقاتشان نشد بجز اینکه به خدا و رسولش کافر شدند و با حالت کسالت و سستی نماز را انجام دادند و با حالت ناخوشایند انفاق نمودند.»
با این توضیحات در میان اهل بدع کسانی که ملحد و منافق باشند وجود دارد و آنها کافرند و از این قبیل افراد در میان رافضه و جهمیه بسیار وجود دارد چنانکه بیشتر رؤسا و بزرگانشان منافق و زندیق می باشند و بنیانگذار بدعت رافضه در اصل یک منافق بود و به همین صورت اصل جهمیه نیز منافق بوده است، لذا ملحدین منافق از قرامطه، باطنیه، متفلسفه و امثال آنها بیشتر به رافضه و جهمیه مایل و به آنها علاقه نشان می دهند و این به سبب نزدیکی آنها به هم است. ولی در میان اهل بدعت کسانی هستند که در ظاهر و باطن ایمان دارند اما مبتلا به ظلم و جهل هستند و به همین دلیل از فهم سنت بازمانده و دچار اشتباه شده اند چنین افرادی کافر و یا منافق نیستند بلکه یا دچار ظلم گردیده و به سبب آن عاصی و فاسق شده یا اینکه به سبب تأویل دچار خطا شده اند که در چنین موردی خطایش بخشیده می شود و گاه با این اوصاف دارای ایمان و تقوا نیز می باشند و به همان اندازه از ولایت پروردگار نیز بهره مند می گردد. این یکی از دو اصل بود.