از شرایط مفتی این نیست که به تمامی مسائل جواب دهد، از امام مالک ـ رحمه الله ـ در مورد چهل مساله سئوال شد. در جواب سی و شش تا از آنها گفت: نمیدانم و چقدر امام شافعی ـ رحمه الله ـ حتی صحابه کرامش در جواب مسائل به بن بست رسیدهاند. پس مجهتد باید در مورد مسألهای که میخواهد، فتوی بدهد، اطلاع و آگاهی کامل داشته باشد، و در این حالت مجهتددر مورد آنچه که میداند، فتوی میدهد و خود میداند که همانا او میداند و بین آنچه را نمیداند و آنچه را که میداند، تمییز و جدایی ایجادمی کند، لذا در مورد آنچه که نمیداند جواب نمیدهد و فقط در مورد مسائلی که میداند، فتوی میدهد. جملگی اینها شرایط اجتهاد میباشند.[۱] واین شرایط همانطور که مشاهده میکنی برای کسی است که توانایی و استعداد درستی برای بحث، تحقیق و رای و نظر داشته باشد، به همین دلیل اشتباه و خطا زیادی که از طرف علماء متاخر و تندی و سختگیری آنان بدین شکل که اجتهاد را به مانند کاری نا ممکن و محال فرض میکنند، و از علما که راغب و مشتاق این کار هستند و توانایی و استعداد آن را دارند، در رابطه با اجتهاد چیزهایی طلب میکنند که حتی ۴/۱ بلکه ۱۰/۱ تمامی این صفات را مجهتدین صحابه کرام (رضی الله عنه)در خود نداشتهاند و به همین دلیل برای تو مشخص میشود که بحقیقت اتهاماتی که شیخ غزالی[۲] ـ رحمه الله ـ و امثال او بر کسانی که برای رسیدن به درجه اجتهاد سعی و تلاش میکنند، وارد کردهاند، ظلم و خطا و تندی وسختگیری است که هیچ گونه دلیلی برای ادعای خود ندارند و سرسختی، اذیت کردن و آزردن و در نهایت پریشان کردن آنان است که هیچ گونه دلیلی شرعی بر این کار خود ندارند.
و با توجه به مذکورات فوق خطا و اشتباه دکتر البوطی زمانیکه گفتۀ المعصومی ـ رحمه الله ـ را مورد مسخره قرار میدهد برای تو مشخص میگردد ـ معصومی میگوید: بحقیقت اجتهاد برای کسی که تمامی همت و تلاش خود را در فراگیری علم، صرف کرده و عزم و اراده خود را در بدست آوردن تقوی، قوی و محکم گرداند، کاری آسان و ممکن است، و او نیازمند مطالعه و آگاهی و احاطه کامل بر کتابهای زیادتر از موطّا، صحیح بخاری و صحیح مسلم، سنن ابی داود و جامع ترمذی و نسائی ندارد. دیدیی که امام محمد غزالی که خود مذهبی است در این رابطه معتدل تو بوده و کار را آسانتر گرفته است در حالیکه معصومی نسبت به رأی و نظر امام محمد غزالی ـ رحمه الله ـ سختتر و تندتر میباشد و این گفته دکتر البوطی و امثال او که ادعا میکنند پیرو امام محمد غزالی ـ رحمه الله ـ بوده و نهایت احترام و قدردانی را برای او قائل هستند دلیل و حجتی بر علیه خودشان میباشند. مجدداً به آقای دکتر البوطی و امثال میگوئیم: آیا شما اطلاع و آگاهی و احاطه داشتن و فهم کتابهایی را که معصومی ـ رحمه الله ـ در مسیر اجتهاد ذکر کرد، کاری آسان و راحت میدانید؟ بحقیقت من مطمئن هستم به اینکه علما مجهتد بزرگ از جمله آنان امامان چهارگانه (شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی) حتی خود آنان اطلاع و آگاهی بیشتری از این احادیثی که معصومی کتابهای آنها را نام برده، نداشته حتی بعضی از آنان ۱۰/۱ علم بر این احادیث را نداشتهاند. براستی خواندن و تحصیل، مطالعه و بررسی این کتابها برای کسی که قدرت و توانایی و استعداد دارد، نیاز به چندین سال دارد، پس شما چطور آن را ساده می پندارید؟. چطور گمان میکنید که این کار، برای هر انسانی حتی عادی و معمول و یا عرب بادیه نشینی که هیچ گونه علم و آگاهی ندارد همانگونه که به دروغ و بهتان در رساله اللامذهبیه، خود گفته اید که معصومی ـ رحمه الله ـ اجتهاد بر هر انسانی را واجب و فرض کرده است؟ به حقیقت هر کسی که بتواند ۴/۱ این کتابها را بخواند و بفهمد البته با استعانت و کمک از شرح این مطالب توسط علماء و بیان مراتب احادیث توسط آنان، و اگرنسبت به علوم لغت و قرآن و اصول توانایی قابل توجهی داشته باشد، میتواند اهل اینکار باشد، زیرا استعداد و توانایی موجود در او نشان دهنده جایگاه و درجه و مرتبه بزرگ اجتهاد است و ما مطمئن هستیم که افراد خیلی خیلی کم از مردم میتوانند به این درجه برسند، و بر ما واجب است که این تعداد از افراد را تشویق کرده و به آنان کمک کنیم و دستشان را به عنوان یاری و مساعدت بگیریم، نه اینکه دشمن سر سخت در مقابل آنان باشیم، حتی دشمنی با آنان از دشمنی ما با کافران هرزه و فاسد، سخت تر و بدترباشد، یا اینکه مانع همت و تلاش آنان بوده و تلاش وکوشش آنان را از بین برده و بر آنان افترا و دروغ ببندیم.
۲- امام محمد غزالی در رابطه با اجتهاد با کسانی است که توانایی و استعداد اینکار را ندارند و بدون علم و آگاهی بوده و دارای دینی ضعیف هستند. (لزوم اتّباع مذاهب الائمه) ص ۱۳٫