و بالاخره اینکه میگویند: توده مردم با مشرکین جاهلی فرق میکنند؛ زیرا آنها مخلوق را عبادت میکردهاند و از بتهای سنگی درخواست و طلب مینمودند، امّا مردم امروزی، تنها از مخلوق درخواست میکنند و توسّل اینان به اولیاء خدا با عبادت مشرکین پیش از اسلام، خیلی تفاوت دارد و این آیات تماماً درباره آنها و بتهای سنگیشان نازل شده است!! جواب چنین است:
این سخن نیز مغالطهای بیش نیست؛ زیرا دعا و درخواست و التماس و استغاثه غیبی، برابر نصّ صریح قرآن و حدیث همانگونه که آوردیم عبادت محض میباشد. همچنین چنانچه قبلاً اشاره گردید بتهای اعراب جاهلی، تنها در قالب سنگ نبودند، بلکه به گواهی قرآن و حدیث، تندیس و مجسّمهها و یادگارهایی از فرشتگان و افراد صالح بودهاند و گذشته از این، چه در قالب سنگ باشند، و چه در قالب انسان و فرشته و…هر چه میخواهند باشند، باز هم «مِنْ دُونِ اللَّهِ» هستند! و نشاید که آنها را به فریاد خواند!
و از طرفی، آنچه در آیات قرآن مورد نظر است، عموم لفظ است؛ نه خصوص سبب! یعنی شأن نزول، معنی آیه را مقیّد نمیکند. در این صورت بایستی شرک تنها در همان دروه حرام و ناروا میگردید و پس از آن، حلال به حساب میآمد!! خداوند شرک را تنها بر اعراب جاهلی حرام نکرده است، بلکه برای غیر اعراب و همه بندگان خدا در تمام زمانها و مکانها حرام نموده است. پس اینکه میگویند: این آیات درباره اهل جاهلیّت پیش از اسلام نازل شده است و تنها خطاب بدانها بوده و به دیگران اختصاص ندارد، این سخن از جهالت و حماقت برخاسته که ما اصلاً بدان اهمّیّتی نمیدهیم و برای آن ارزشی هم قائل نیستیم و بیش از این هم بدان نمیپردازیم!
از خداوند میخواهیم که توحید و یگانهپرستی را روزیمان گرداند و ما را بر آن بمیراند و زندگی و مرگمان، با داشتن آن همراه باشد.
از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت شده است که فرمود:
«الشرک أخفی من دبیب الذر علی الصفا فی اللیله الظلماء و أدناه أن تحب علی شیء من الجور و أن تبغض علی شیء من العدل و هل الدین الا الحب و البغض؟».
«شرک ورزیدن، پنهانتر است از ردّ پای مورچه بسیار ریز بر سنگ صاف در شب تاریک! و کمترین درجه شرک آن است که چیزی از ظلم را دوست داشته باشی و با کمترین چیزی از عدالت دشمنی کنی، و اصلاً آیا دین غیر از حبّ و بغض، چیز دیگری است؟».
[ بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهان شما را بیامرزد؛ زیرا خداوند غفور و رحیم است ]…
یعنی اخلاص توحید، مقتضی دوست داشتن عدالت و دشمنی با ظلم و ستم است. پس هر گاه انسان، شخص ظالم و ستمکاری را دوست داشت و از عادل و دادگری بدش آمد، به راستی شرک ورزیده است!!
هر گاه اسلام تا این اندازه در پاکسازی دلها و انتقاد از عقاید غلط و اشتباه آنان، حسّاس و دقیق و گوشبهزنگ باشد، پس ما چگونه افرادی را ببینیم که در دعای خویش به غیر خدا پناه میبرند و خوف و رجایشان، متوجّه غیر اوست، و آنگاه به آنها بگوییم: بر تو هیچ اشکالی نیست و میتوانی همچنان ادامه دهی!!
[ حقگرا و مخلص و حنیف باشید و هیچ گونه شرکی را برای خدا قرار ندهید؛ چرا که هر کس برای خدا شریکی قرار دهد، انگار (به خاطر سقوط از اوج ایمان به حضیض شرک) از آسمان به زمین فرو افتاده است (و به بدترین شکل ممکن جان داده است) و پرندگان (تکّههای بدن) او را میربایند، یا اینکه تندباد او را به مکان بسیار دوری پرتاب میکند! ] … [ بیگمان خداوند هرگز شرک به خود را نمیبخشد، ولی گناهان جز آن را از هر کس که بخواهد میبخشد؛ زیرا هر که برای خدا شریکی قائل شود، گناه بزرگی را مرتکب شده و دروغ بزرگی را به هم بافته است! ] … [ همانا شرک، ظلم بزرگی است ] … [ بدون شک، هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است و جایگاهش آتش دوزخ است، و ظالمان (همان کسانی که با شرک به خود ظلم کردهاند) هیچ یار و یاوری ندارند! ] …