سیاق آیه در تفسیر آیه و شناخت معنی آن و منظور گوینده ارتباط اساسی دارد.
هر کلمه و عبارتی در هر جایی به مناسبت آن جا و یا بر حسب ترکیب کلام و موضوعی که بیان میشود معنایی دارد که در جایی دیگر آن معنی را نمیدهد. بیرون آوردن کلمه از سیاق و جای آن و حمل کردن آن به یکی از معنیهایی که احتمال میرود بدون آن قرینهای باشد یا ربطی به آن معنی داشته باشد دیوانگی و هذیان است! پس چگونه جایز است که ما با سخن خداوند رفتاری اینگونه داشته باشیم؟! و آیه را از سیاق و موضوع آن که جهاد و کارزار است بیرون بیاوریم، و به سوی موضوعی کاملاً متفاوت بکشانیم و بگوییم منظور اموال مسلمانان است؟! موضوع آیه اموالی است که از کافران در میدان جنگ به دست میآید، نه اموال تجار و کسبه و بازاریهای مسلمین که با کسی جنگی ندارند!.
قرآن بین درآمدها و غنیمتها فرق گذاشته است، خداوند در کتاب خود بین کسب و درآمد و غنیمت فرق گذاشته است، و بیان کرده که درآمد زکات و صدقه واجب است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَٰتِ مَا کَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَکُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾ [البقره: ۲۶۷]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از قسمتهاى پاکیزه اموالى که (از طریق تجارت) به دست آوردهاید، و از آنچه از زمین براى شما خارج ساختهایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان)، انفاق کنید».
این آیه در ضمن چهارده آیه آمده که از انفاق و بخشندگی سخن میگویند و این آیات با این آیه شروع میشوند: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنۢبُلَهٖ مِّاْئَهُ حَبَّهٖۗ وَٱللَّهُ یُضَٰعِفُ لِمَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ ٢۶١﴾ [البقره: ۲۶۱]. «کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند; که در هر خوشه، یکصد دانه باشد; و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مىکند; و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست».
و با این آیه تمام میشوند که ﴿ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِیَهٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ٢٧۴﴾ [البقره: ۲۷۴]. «آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق مىکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است; نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگین مىشوند».
سپس بعد از این خداوند هفت آیه در مورد ربا بیان نموده و در دو آیه درباره وام سخن گفته و آنگاه سوره را به سه آیه تمام کرده است و به هیچ وجه ذکر نکرده که در درآمدها چیزی به نام خمس واجب است.
اما در سوره انفال وقتی قتال و جنگ را بیان کرده فرموده است که در غنیمتهای به دست آمده از جنگ خمس واجب است و فرموده: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ﴾ [الأنفال: ۴۱].
پس خمس در اموال غنیمت واجب است، نه در درآمدها، و اگر در درآمدها واجب میبود خداوند میفرمود: (واعلموا أنما کسبتم من شیء فأنَّ لله خمسه) بدانید که همه آنچه را که به دست میآوردی یک پنجم آن متعلق به خداست.
اما میبینیم که خداوند چنین نفرموده و بلکه فرموده است: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ﴾ [الأنفال: ۴۱]. «بدانید که همه غنائمی را که فرا چنگ میآورید یک پنجم آن متعلق به خداست».
بنابراین فکر کنید.