در حالی که او خلیفه بود و طبق ادعّای شیعه از سوی خدا کمک می شده است و دارای صفاتی آن چنانی بوده است، اما با وجود این از ترس اینکه مردم مرتد می شوند قرآن را بیرون نمیآورد و راضی مى شود که مردم در گمراهی بمانند، و ابوبکر، با مرتدان به خاطر یک زانوبند می جنگد!!
(۳۱) شیعه و اهل سنت همه بر این اجماع دارند که علی رضی الله عنه فرد بسیار شجاع و دلیری بوده است که کسی به گرد پای او نمیرسیده است، و او در راه خدا، از ملامت هیچ ملامتکنندهای نمیترسید، و از آغاز زندگیاش تا وقتی که به دست ابن ملجم کشته شد یک لحظه این شجاعت از او جدا نگردید، و شیعه اعلام مى کند که علی جانشین بلافصل پیامبر است.
آیا بعد از وفات پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم شجاعت علی تمام شد و به خاطر این با ابوبکر رضی الله عنه بیعت کرد؟ و سپس بعد از او با عمر فاروق رضی الله عنه بیعت نمود؟!
و سپس بعد از عمر بلافاصله با عثمان بن عفان رضی الله عنه بیعت کرد؟!
و آیا نمى توانست که حتی برای یک بار بالای منبر پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم برود و با صدای بلند اعلام کند که خلافت از او غصب شده است؟! و او از دیگران به آن سزاوارتر است چون او وصی پیامبر است؟!
چرا علی با اینکه فردی شجاع و دلیر بود و یاوران و دوستداران زیادی هم داشت چنین نکرد؟!
(۳۲) حدیث کساء شامل چهار نفر از خانواده علی مى شود که تطهیر شامل آنها می گردد[۵].
پس دلیل شامل کردن دیگران در تطهیر و عصمت چیست؟!
(۳۳) شیعه از امام جعفر صادق که به پندار آنها مؤسس مذهب جعفری است روایت می کنند که او با افتخار می گفت: (ابوبکر دو بار مرا زاده است)[۶]. چون نسب جعفر صادق از دو طریق به ابوبکر می رسد: اوّل از طریق مادرش فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی بکر.
و دوّم از طریق مادر بزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکر، که اسما مادر فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی بکر است. سپس مى بینیم که شیعه روایت های دروغینی از امام صادق ارائه مى دهند که او جدّش ابوبکر رضی الله عنه را مذمّت می نماید!
سوال اینجاست که چگونه امام صادق از یک طرف به جدّ خود افتخار مى کند، و از طرفی به او طعنه می زند؟! و ممکن است چنین سخنی از یک بازاری جاهل سر زند، نه از امامی که شیعه او را فقیهترین و پرهیزگارترین فرد دورانش می شمارند، و هرگز کسی او را مجبور نکرده که کسی را ستایش کند یا مذمت نماید.
(۳۴) مسجد الاقصی در زمان عمر رضی الله عنه آزاد شد، سپس در زمان رهبر سنّی مذهب صلاح الدین ایوبّی رحمه الله آزاد گردید.
شیعه چه دستاوردهایی در طول تاریخ داشته اند؟! آیا یک وجب از زمین را فتح کرده اند، و آیا دشمنی از دشمنان اسلام و مسلمین را عقب رانده اند؟
(۳۵) شیعه ادعا می کنند که عمر رضی الله عنه با علی رضی الله عنه دشمن بوده است، اما می بینیم که عمر وقتی که برای تحویل گرفتن کلید های بیت المقدس می رود علی را به عنوان جانشین خود در مدینه مقرر می نماید[۷]؟! با اینکه اگر کوچکترین مشکلی برای عمر پیش بیاید علی خلیفه خواهد شد!
پس این دشمنی کجاست؟!
(۳۶) شیعه می گویند: مهدیشان وقتی ظهور مى کند طبق حکم آل داود فرمانروایی می نماید! پس شریعت محمد صلى الله علیه وآله وسلم که نسخ کننده همه شریعت هاست کجاست؟! که در شریعت محمد صلى الله علیه وآله وسلم نص بر این است که باید با دلائل و براهین قضاوت کرد.
(۳۷) چرا وقتی مهدی ظهور مى کند با یهودیان و مسیحیان از در صلح و آشتی در می آید و عرب ها و قریش را به قتل می رساند؟!
آیا محمد از قریش و عرب نیست و همچنین طبق گفته خودتان آیا ائمه چنین نیستند؟! یعنی از عرب نیستند؟!
(۳۸) شیعه معتقدند که ائمه در پهلوی مادرانشان هستند و از ران راست متولد می شوند[۸]!! آیا مگر محمد صلى الله علیه وآله وسلم که برترین پیامبران و والاترین انسانها بود، در شکم مادرش نبود و از رحم او بیرون نیامد؟!
(۳۹) شیعه از امام جعفر صادق روایت مى کند که گفت: «صاحب هذا الأمر رجل لا یسمیه باسمه إلاَّ کافر..».
«صاحب این امر مردی است که کسی جز کافر او را اسمش صدا نمی زند …..»[۹].
و از ابی محمد حسن عسکری روایت می کنند که به مادر مهدی گفت: «ستحملین ذکرًا واسمه محمد وهو القائم من بعدی….». «بچه دار خواهی شد و بچه ات پسری است که اسم او محمد است و بعد از من امام قائم اوست…»[۱۰].
آیا این تناقض نیست؟! یک مرتبه می گویید هر کس مهدی را به نام او صدا بزند کافر است، و بار دیگر می گویید که حسن عسکری او را محمد نامیده است؟!
[۱]- نگا: فروع الکافی کلینی ۷/۱۲۷٫
[۲]- تهذیب الاحکام ۹/۲۵۴٫
[۳]- اصول الکافی کلینی، کتاب الحجه باب أن الأرض کلها للإمام ۱/۴۷۶٫
[۴]- نهج البلاغه ۱/۲۱۱٫
[۵]- آن چهار نفر چنانکه گذشت: علی و فاطمه و حسن و حسین رضی الله عنهم هستند.