(۵۸) در نهج البلاغه آمده است: (و امام -علیه السلام- در نامه ای به معاویه گفت: «با من کسانی بیعت کرده اند که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت نموده اند. و آنها بر آنچه با آنها بیعت کرده اند با من هم براساس آن چیز بیعت کرده اند، پس فردی که در بیعت حاضر بوده است حق ندارد که انتخابی دیگر نماید، و کسی که حضور نداشته است حق ندارد که انتخاب را قبول نکند، و شورا از آنِ مهاجرین و انصار است، پس اگر مهاجرین و انصار کسی را انتخاب کردند و امام نامیدند خداوند این را پسندیده است، و اگر کسی از اعتراض کند و یا با ایجاد بدعتی از فرمان آنها بیرون رود او را دوباره باز گردانند، و اگر نپذیرفت با او بجنگند، چون راهی غیر از راه مؤمنان را پیروی کرده است.
و به جانم سوگند[۷] ای معاویه اگر با عقل خودت بنگری نه با هوا و هوس خود، خواهی دید که در مورد خون عثمان پاک ترین و بیگناه ترین فرد هستم، و خواهی دانست که دخالتی در آن نداشته ام، مگر آن که به ناحق مرا متهم کنی؛ پس به هر چه می خواهی مرا متهم کن. والسلام»)[۸].
این سخنان امام علی دلیلی برای امور ذیل مى باشند:
۱ ـ امام را مهاجرین و انصار انتخاب می کنند، پس انتخاب امام هیچ ربطی با اصل امامت که شیعه می گویند ندارد!
۲ ـ به همان صورتی که با ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم بیعت شد به همان گونه با علی رضی الله عنه بیعت شد.
۳ ـ شورا از آنِ مهاجرین و انصار است، و این نشانگر فضیلت و مقام والای آنها نزد خداوند است و این بر خلاف صورتی است که شیعه از آنها ارائه مى نمایند.
۴ ـ اگر کسی را مهاجرین و انصار قبول کنند و با او بیعت نمایند خداوند این را پسندیده است، پس حق امامت آن گونه که شیعه ادعا می کنند غصب نشده است، واگرنه چگونه خداوند از این کار راضی مى شود؟!
۵ ـ شیعیان معاویه رضی الله عنه را لعنت می کنند اما علی رضی الله عنه در نامه هایش او را لعنت نمى کند!
(۵۹) شیعه نمی توانند بیعت کردن ابوبکر و عمر رضی الله عنهما در زیر درخت (بیعه الرضوان) با پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم را انکار کنند، و خداوند خبر داده است که او تعالی از کسانی که زیر درخت با پیامبر بیعت نموده اند[۹] راضی است و می دانسته که در دلهایشان چه هست، پس چگونه شیعه بعد از این به خبر الهی کفر مى ورزند و خلاف آن را می گویند؟! و گویا شیعیان می گویند (پروردگارا تو درباره آنها چیزی را که ما مى دانیم نمی دانی)! والعیاذ بالله.
(۶۰) شیعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب به خصوص خلفای راشدین ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم را عبادت می دانند و با این کار به خدا تقرب می جویند؛ در حالی که هیچ سنّی به کسی از اهل بیت ناسزا نمی گوید! بلکه اهل سنّت با دوست داشتن اهل بیت به خدا تقرّب می جویند.
و شیعه این واقعیت را نمی توانند انکار نمایند.
(۶۱) شیعیان همواره در کتاب های خود و در داستان هایی که در مورد حسین می گویند تکرار می کنند که حسین تشنه در میدان جنگ به شهادت رسیده است، بنابراین روی مخزن های آب این عبارت را می نویسند (به نوش با یاد حسین)! سوال اینجاست که طبق آنچه شیعه می گویند ائمه غیب می دانند، پس آیا حسین نمی دانست که در اثنای جنگ به آب نیاز پیدا خواهد کرد و تشنه خواهد مرد، و نباید مقدار کافی آب برای خود تهیه می کرد؟!
سپس آیا فراهم نمودن آب در جنگ از ضروریاتی نیست که باید از آن استفاده کرد؟! و خداوند متعال می فرماید: ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ﴾. (الأنفال: ۶۰).
«هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها (دشمنان)، آماده سازید! و (همچنین) اسبهاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید».
(۶۲) دین در دوران پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم کامل گردید؛ زیرا خداوند می فرماید: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ﴾. (المائده: ۳). «امروز، دین شما را کامل کردم».
و مذهب شیعه بعد از وفات پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم پدید آمده است؟!
(۶۳) خداوند متعال در مورد پاکدامنی و بیگناهی عایشه رضی الله عنها در قصه معروف افک آیه نازل فرموده است و او را از این زشتی پاک دانسته است، اما مى بینیم که بعضی از شیعیان هنوز هم او را متهم به خیانت[۱۰] می نمایند! و این کار آنها همان طور که طعنه زدن به پیامبر خداست همچنین آنها با این کار به خداوندی که غیب می داند طعنه می زنند، آیا خداوند پیامبرش را آگاه نکرده که همسر او خیانتکار است؟!
چه بد مذهبی است آن مذهب که به همسران بهترین انسان و به امهّات المؤمنین طعنه می زند!!
(۶۴) اگر علی و دو فرزندش رضی الله عنهم دارای این قدرت خارق العاده ای هستند که کتاب های شیعه آن را روایت می کنند، و معتقدند که علی و حسن و حسین رضی الله عنهم به آنها هم اینک که مرده اند باز هم فایده و سود می رسانند، پس چرا آنها وقتی که زنده بودند برای خودشان کاری نکردند و به خودشان سودی نرساندند؟!
علی را مى بینیم که در خلافت و حکومت با دشواری هایی مواجه بود و سپس کشته شد، و حسن به ناچار با معاویه صلح کرد و از خلافت دست کشید و حسین در سختی قرار گرفت و سپس کشته شد و به هدفش و آنچه می خواست نرسید ….. و همچنین ائمه بعد از آنها! پس قدرت های، خارق العاده ای که داشتند کجا بود؟!
[۱]- الکافی ۱/۱۴۹٫
[۲]- روضه الکافی ۸/۲۳۷٫
[۳]- کشف الغمه ۲/۳۶۰٫
[۴]- صفحه ۸۸، ۱۴۲، ۱۸۸ چاپ بیروت.
[۵]- ۲/۶۶٫
[۶]- ص ۵۸۲٫
[۷]- درباره قسم خوردن به جان خود بین علما اختلاف است که قول صحیح جایز نیست.