از وفاداری ایشان صلی الله علیه وسلم به نسبت خدیجه این بود که، پس از وفاتش با دوستانش قطع رابطه نکرد، از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت:
«کَانَ النَّبِیُّ صلى الله علیه وسلم یُکْثِر ذِکْرَهَا وَرُبَّمَا ذَبَحَ الشَّاهَ ثُمَّ یُقَطِّعُهَا أَعْضَاءً، ثُمَّ یَبْعَثُهَا فِی صَدَائِقِ خَدِیجَهَ»[صحیح بخاری: ۳۸۱۸؛ صحیح مسلم: ۲۴۳۵]
(پیامبر صلی الله علیه وسلم بسیار او را یاد می کرد، و گاهی اوقات می شد گوسفندی را ذبح می کرد و آن را تکه می کرد، و سپس میان دوستان خدیجه تقسیم می کرد)، و در روایتی دیگر آمده:
«وَإِنْ کَانَ لَیَذْبَحُ الشَّاهَ فَیُهْدِی فِی خَلَائِلِهَا مِنْهَا مَا یَسَعُهُنَّ» [صحیح بخاری: ۳۸۱۶]
(می شد که گوسفندی را ذبح می کرد و بعنوان هدیه تا آنجا که می رسید برای دوستان خدیجه می فرستاد).
و در روایتی دیگر آمده: «وَإِنْ کَانَ لَیَذْبَحُ الشَّاهَ فَیَتَتَبَّعُ بِهَا صَدَائِقَ خَدِیجَهَ فَیُهْدِیهَا لَهُنَّ» [سنن ترمذی: ۱۹۴۰].
(می شد که گوسفندی را ذبح می کرد و در پی دوستان خدیجه بود تا آن را برایشان بفرستد).
«اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم به دوستان خدیجه گوشت هدیه می داد، بخاطر رعایت و حفظ عهد و پیمان او بود».
«و همه اینها دالّ بر وفاداری و حُسن عهد، و حفظ محبت، و رعایت حرمت همراه و همسر، و گرامی داشت اهل آن همسر در زندگی و بعد از وفاتش است» .
و از انس رضی الله عنه روایت است که گفت: زمانی که چیزی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آورده می شد می فرمود: «اذهبوا به إلى فلانه؛ فإنها کانت صدیقه خدیجه، اذهبوا به إلى بیت فلانه؛ فإنها کانت تحب خدیجه» [ادب المفرد: ۲۳۲].
(این را بسوی فلانی ببرید که دوست خدیجه بود، این را به خانه فلانی ببرید که خدیجه را دوست داشت).
بلکه به دوستان خدیجه بیش از دیگران احسان و نیکی می کرد، از عایشه رضی الله عنهاروایت است که گفت:
«جَاءَتْ عَجُوزٌ إِلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم وَهُوَ عِنْدِی ، فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم: مَنْ أَنْتِ؟ فَقَالَتْ: أَنَا جَثَّامَهُ الْمُزَنِیَّهُ، فَقَالَ: بَلْ أَنْتِ حَسَّانَهُ الْمُزَنِیَّهُ، کَیْفَ أَنْتُمْ؟ کَیْفَ حَالُکُمْ؟ کَیْفَ کُنْتُمْ بَعْدَنَا؟ قَالَتْ: بِخَیْرٍ بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ، فَلَمَّا خَرَجَتْ، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، تُقْبِلُ عَلَى هَذِهِ الْعَجُوزِ هَذَا الإِقْبَالَ، فَقَالَ: إِنَّهَا کَانَتْ تَأْتِینَا زَمَنَ خَدِیجَهَ، وَإِنَّ حُسْنَ الْعَهْدِ مِنَ الإِیمَانِ» [المستدرک حاکم: ۱/۱۷؛ سلسله الصحیحه: ۲۱۶]
(پیر زنی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد، و پیامبر نزد من بود، رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود: تو چه کسی هستی؟ گفت: من جثَّامه ی مُزَنِی هستم، فرمود: (خیر) بلکه تو حسَّانه ی مزنی هستی، چطور هستید؟ حالتان چطور است؟ بعد از ما چطور بودید؟ خوب هستیم پدر و مادرم فدایت باد ای رسول الله، وقتی بیرون رفت، گفتم: ای رسول الله، اینگونه (به این گرمی) از این پیرزن استقبال می کنید؟!! فرمود: او در زمان خدیجه نزد ما می آمد، و نیک عهدی از ایمان است).
نکته: با وجود اینکه این زن کهن سال بود، اما پیامبر صلی الله علیه وسلم نام او را به نامی زیباتر و بهتر تغییر داد؛ زیرا جثَّامه به انسان نادان و تنبل می گویند که حوصله حرکت کردن نیز ندارد.
و حَسَّانه به معنای زیباتر از حُسنا است، و آن نامی زیبا است که بسیار کم زنان این دور و زمان چنین اسمی دارند .
پس نیک عهدی و وفای به پیمان از اخلاق اهل ایمان است، و این موضع پیامبر –صلی الله علیه وسلم- برخورد بسیار زیبا، و لطف و مهربانی و نرم خویی، و وفا به همسرش خدیجه است که بسیار او را همراهی کرد، و از ناراحتی ها و مشکلات او کم می کرد، و او را یاری می نمود.
و امروزه بسیاری از مردان رنج و سختی که همسرانشان در اول
زندگی با آنان متحمل شده اند، و با آن حال دست خود را در دست شوهرش قرار داده، و او را در ساختن خانواده یاری کرده را انکار می کنند، و این از نیک عهدی نیست.
نکته جالب:
شیخ البانی بخاطر اتباع از رسول الله یکی از دخترانش را به این اسم نام گذاری کرده است.[سلسله الصحیحه].