پیروان هر یک از پیامبران ﻹ، مؤمنانی بودهاند که در حیات پیامبرشان با او همراه بودهاند، با او میزیستند، از وی میآموختند و به او اقتدا میکردند؛ کتاب الله و آثار و سنتهای رسولی را که الله جل جلاله برای این مؤمنان فرستاده بود، حفظ میکردند. هر کاری که بر آنان سخت و مشکل مینمود، از وی سؤال میکردند. و مستقیماً هر کاری که مربوط به امور روزمره و آخرتشان میشد، بدون واسطه از او میپرسیدند، تا اینکه آن پیامبر از دنیا رفت و در نبودش، زمانِ مدیدی بر قومش گذشت و یاران پراکنده شدند، نسلها نو شد، همّتها سست گشت، خواستهی درون غالب شد، پیروی و اقتدا کَم، سنتها نایاب و بدعتها چیره گشت، حق و باطل در هم آمیخت، کتابهای آسمانی و آثار نبوی با فلسفهبافیهای شرکی و اولویتهای عقلی با مقدماتِ منطقی مخلوط گشت. امت بعد از آن که یکدست و یکپارچه برحق بودند، اختلاف کرده و از هم پراکنده شدند. ﴿وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّهٗ وَٰحِدَهٗ فَٱخۡتَلَفُواْ﴾ [یونس: ۱۹].
یعنی: «و مردم [بر محور یکتاپرستی] جز امت واحدی نبودند؛ پس دچار اختلاف شدند».
﴿فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡیَۢا بَیۡنَهُمۡ﴾ [الجاثیه: ۱۷].
یعنی: «پس آنان اختلاف نکردند مگر پس از آنکه دانش و آگاهی برای آنان آمد، آنهم از روی حسادت و برتری جویی در میان خودشان بود».
﴿فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡ زُبُرٗاۖ کُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَیۡهِمۡ فَرِحُونَ۵٣﴾ [المؤمنون: ۵۳].
یعنی: «پس کار خود را میان خویش قطعه قطعه کردند، در حالی که هر گروهی به آن [آیینی] که نزد آنان است خوشحال و شادمانند».
﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّ ٱللَّهَ نَزَّلَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّۗ وَإِنَّ ٱلَّذِینَ ٱخۡتَلَفُواْ فِی ٱلۡکِتَٰبِ لَفِی شِقَاقِۢ بَعِیدٖ١٧۶﴾ [البقره: ۱۷۶].
یعنی: «و یقیناً آنان که در کتاب اختلاف کردند در ستیزی دور و درازی قرار دارند».
به تناسب فاصله گرفتن مردم از کتاب پروردگار و سنت پیامبرشان، به هر اندازه در جهالتهای هوی و هوس و بیخردی غوطهور باشند، به میزانِ انحراف از راه راست بعد از دانستنِ حق، تمام یا بخشی از آن را تکذیب کردند و از الله جل جلاله و رسولش صلی الله علیه وسلم پیش تاختند، به پیامد آن، هر نسل بعد از نسل دیگر گمراه گشت و با یکدیگر اختلاف نموده و بنا بر سرکشی و حسادت بعد از آن که دانش و آگاهی به آنان رسید، پراکنده شدند.
ابن تیمیه رحمه الله میگوید: «هر کس از برنامه نبوت خارج گردد، وارد شرک و غیره خواهد شد… در ابتدای امر و در اصل، آدمیزاد دچار شرک نبود؛ بلکه آدم و فرزندان او که بر آیین وی بودند، موحد و یکتاپرست بودند؛ چرا که تابع نبوت بودند. الله جل جلاله فرموده است: ﴿وَمَا کَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّهٗ وَٰحِدَهٗ فَٱخۡتَلَفُواْ﴾ [یونس: ۱۹].
یعنی: «و مردم [بر محور یکتاپرستی] جز امت واحدی نبودند؛ پس دچار اختلاف شدند».
ابن عباس رضی الله عنه گوید: «میان نوح و آدم جل جلاله ده قرن فاصله بود و جملگی معتقد به اسلام بودند؛ ولی از آنجا که پیروی از شریعت پیامبران را رها کردند، دچار شرک شدند»[۱].
[۱]– مجموع الفتاوی ج۲۰ ص ۱۰۶ به بعد.