سخنی کوتاه پیرامون کتاب جعلی سلیم بن قیس هلالی (۱)

بسیاری از استنادات کوبنده نویسندگان شیعه از همین کتاب گرفته شده است که نویسنده آن یعنی سلیم (برای محکم کاری‌) مدعی مشاهده مستقیم و بلاواسطه وقایع مهم و بیشماری است که یا آنها را مستقیم نقل می‌کند و یا از قول سلمان، حضرت علی، ابوذر،‌ و از جناح مخالف: پسر عمر و پسر ابوبکر و… البته جای تعجب است که چگونه ایشان می‌توانسته با تمام سران و افراد شاخص از دوست و دشمن این چنین نزدیک شده و محرم راز همه باشد؟ در ادامه باید گفت:

ماسینیون[۱] وجود چنین شخصی را موهوم و افسانه‌ای می‌داند:

L.MASSIJNON، EXPLICATION DU PLAN DE KUFA. (PARIS. 1935).P.360

گلدزیهر[۲] می‌نویسد: این کتاب از جمله مجهولات منسوب به اهل تشیع است (‌همان منبع ص۳۸)[۳].

عجیب است که این شخص در همه مواقع مهم حضور داشته: به هنگام بیماری ابوذر[۴] به همراه سلمان و مقداد بر بالین اوست و مواردی را از آنها ثبت می‌کند از سال ۱۶ هـ تا آغاز خلافت عثمان خبری از او در دست نیست در سال ۳۰ هـ او را در مکه همراه ابوذر می‌بینیم که سخنان ابوذر را ثبت می‌کند. در سال ۳۴ او را در ربذه بر بالین ابوذر می‌بینیم که وصایای او را می‌نویسد! در سال ۳۵ همراه حضرت علی از مدینه به کوفه می‌آید. در جنگ جمل حاضر می‌شود. سپس او را در خانه زیاد ابن ابیه می‌بینیم که خطبه حضرت علی را می‌نویسد. در سال ۳۶ همراه حضرت علی برای نبرد صفین آماده می‌شود. وی در صف مقدم نبرد وقایع را گزارش می‌کند (و مسلما مانند همیشه هیچ آسیبی به او نمی‌رسد!) بعد از جنگ صفین به کوفه بر می‌گردد و از کوفه به مداین می‌رود تا حذیفه استاندار مداین را ملاقات کند. زیرا حذیفه در جریان توطئه سری سقیفه علیه نهضت اسلام قرار داشته و دیده‌ها و شنیده‌های او باید در تاریخ ثبت شود (با چه اعتمادی به سلیم که هوادار علی بوده چنین اسرار مهمی را می‌گفته‌اند و چرا چنین شخص[۵] باید در حکومت علی استاندار مدائن باشد و…؟!) در سال ۳۹ برای نبرد با مارقین آماده می‌شود! در سال ۴۰ شاهد شهادت علی است! سپس به مدینه می‌رود در سال ۴۹ با منشی زیادابن ابیه رفیق شده و بخشنامه سری معاویه را از او گرفته و در کتابش ثبت می‌کند! در سال ۵۰ پس از شهادت امام حسن او را ناگهان در مدینه می‌بینیم او در مجلس گفتگوی معاویه و قیس بن‌سعد بن عباده و… نفوذ کرده و گزارشی از گفتگوها تهیه می‌کند! در سال ۵۲ در کوفه است.

[۱]– ماسینیون استاد دکتر شریعتی بوده و شریعتی در کتاب کویر علاقه وافر خود را به او بیان کرده است. ماسینیون کتب بسیار علمی و تحقیقی دقیق و عمیقی پیرامون سلمان (سلمان پاک) و حلاج نوشته او چندین هزار فیش در رابطه با زندگانی حضرت فاطمه تهیه کرده ولی متاسفانه به علت مرگ، موفق به تدوین آن نشد.

[۲]– اکثر محققین می‌دانند که ماسینیون و گلدزهیر از محققین بی‌طرف و به نام در روایات شیعی هستند. البته علاقه آنها به شیعه از لابه لای تحقیقات آنها پیداست.

[۳]– جالب است که بدانیم این دو نفر یعنی ماسینیون و گلدزیهر تحقیقات جالب و علمی و کارشناسانه و عمیقی در برخی مباحث تشیع انجام داده و مسلماً به علت مسیحی بودن به دور از تعصبات فرقه‌ای و بی‌طرفانه قضاوت کرده‌اند. نکته دیگر اینکه تمایل و علاقه خاص آنها به شخصیت‌های تشیع از لابه‌لای متون آنها به روشنی مشهود است.

[۴]– نه آن بیماری که منجر به مرگ ابوذر در ربذه شد.

[۵]– البته به عقیده شیعه زیرا مانند همیشه عوام شیعه مسائل را بهتر از امام می‌فهمند!!! (دقیقا مانند خوارج).

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …