ابوالسعادات میگوید: «متنطّعون: یعنی کسانی که در سخن گفتن تعمّق بیجا و افراط میکنند و از آخر حلق حرف میزنند …»[۱].
و دیگران گفتهاند: متنطّعون، یعنی کسانی که در عبادتهایشان غلو و افراط میکنند به گونهای که از قوانین شریعت خارج میشوند و شیطان آنان را وسوسه میکند[۲].
و همهی این اقوال در تعریف «متنطّعون» درست است.
سختگیران از اهل کلام از متنطعون هستند و آنان که در سخن گفتن و ادای حروف سخت گیرند و افراط مینمایند از متنطعون هستند و کسانی که در عبادتهایشان غلو میکنند نیز از متنطعون به شمار میآیند.
خلاصه اینکه تنطّع یعنی تعمق، تکلف در سخن یا عمل. همانگونه که ابوسعادات میگوید.
امام نووی میگوید: از این ثابت میشود که تکلف در سخن گفتن و چرخاندن زبان به این سو و آن سو و از جمله تکلفی که برای فصاحتگویی و به کار بردن لغات و کلمات سخت در سخن گفتن با عوام، مکروه است.[۳]
و گفتهاش: پیامبر صلی الله علیه و سلم این جمله را سه بار تکرار کرد تا بیشتر مردم را از سختگیری و تکلف بر حذر دارد و به آنان این را بیاموزد پس سلام و درود خدا بر کسی که پیام آشکار و مبین را ابلاغ کرد. ایشان هیچ چیزی که انسان را به بهشت نزدیک میکند و از دوزخ دور میدارد را نگذاشته مگر اینکه آن را برای مردم بیان کرده است و بیشتر مردم به خاطر مخالفت با چنین احادیثی گمراه شدهاند و راه سختگیری و افراط و تکلف را در پیش گرفته و هلاک شدهاند و اگر به آنچه از سوی خدا بوسیلهی پیامبر صلی الله علیه و سلم برای آنها آمده اکتفا میکردند سالم و خوشبخت میماندند. چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ یَکۡفِهِمۡ أَنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ یُتۡلَىٰ عَلَیۡهِمۡۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَرَحۡمَهٗ وَذِکۡرَىٰ لِقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ۵١﴾ [العنکبوت: ۵۱]. «آیا برای آنان کافی نیست که ما، این کتاب را که پیوسته بر آنها تلاوت میشود، بر تو نازل کردهایم؟ بیگمان در این کتاب رحمت و پندی برای مؤمنان وجود دارد».
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– النهایه فی غریب الحدیث والاثر ۵/۷۳٫
[۲]– فیض القدیر۶/۳۵۵٫
[۳]– ریاض الصالحین، ص۳۹۳٫