(۱۶۵) به تواتر ثابت شده و همه می دانند که ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم از افراد بسیار نزدیک به پیامبر و از بزرگترین همراهان و یاران او بوده اند، و پیامبر داماد ابوبکر و عمر، و عثمان داماد پیامبر بوده است، و ایشان صلی الله علیه وآله وسلم آنها را دوست می داشت و می ستود، پس آنها یا در حیات پیامبر و بعد از حیات او مسلمان کامل و واقعی بوده اند، و یا اینکه در حیات او یا بعد از وفاتش اسلام و ایمان آنها رنگ باخته است. اگر آنها با آن که چنان با پیامبر نزدیک بودند مسلمان واقعی نبوده اند پس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آنها را نمی شناخته است و یا اینکه از وضعیت آنها آگاه بوده اما با آنها سازش کرده است، و هر یک از این دو فرضیه توهین بزرگی به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است، چنان که گفته اند:
فإن کنت لا تدری فتلک مصیبه
وإن کنت تدری فالمصیبه أعظم
«اگر نمیدانی این یک مصیبت است
و اگر میدانی پس مصیبت بزرگتری است».
و اگر آنها بعد از استقامت و راستی منحرف شده اند پس پیامبر در تربیت خواص امت خود و بزرگان اصحابش شکست خورده و موفق نشده است، و کسی که خداوند به او وعده داده است که دین او را بر همه ادیان غالب و چیره خواهد کرد، پس چگونه بزرگان اصحابش او مرتد بوده اند؟ این باور و دیدگاه شیعه بزرگترین توهین به پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- است. چنان که ابوزرعه رازی می گوید: «اینها مى خواهند به پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- طعنه بزنند، تا دشمن بگوید که پیامبر مرد بدی بود، و یاران بدی داشته است و اگر مرد صالح و شایستهای می بود دوستان و یارانش افراد شایستهای می بودند».
(۱۶۶) شیعیان می گویند که امامت واجب است؛ چون امام جانشین پیامبر است که شریعت اسلامی را حفاظت می نماید و مسلمان ها را به راه درست سوق مى دهد و احکام را از اضافه و کم شدن پاسداری مى کند»[۱]، و می گویند که: امام باید از سوی خدا تعیین و منصوب شود، و چون جهان به او نیاز دارد باید چنین شود بنابراین تعیین و نصب امام واجب است …..»[۲]، و می گویند: که امامت برای آن واجب است که لطفی است از الطاف الهی …. چون مردم وقتی رهبر و راهنمایی داشته باشند ستمگر را از ستم کردن منع مى کند و آنها را به انجام کارهای خیر وادار می نماید، و از شرّ آنها را باز می دارد، و مردم به صلاح و درستکاری نزدیکتر می شوند و از فساد دورتر میگردند، و لطف همین است»[۳].
به آنها گفته مى شود که ائمه دوازده گانه تان غیر از علی و حسن رضی الله عنهما دبه ریاست و حکومت و فرمانروایی نرسیده اند، و این قدرت را نداشته اند که ظالم را از ظلمش باز دارند و مردم را به خیر وادار نمایند و از شرّ و بدی آنها را باز دارند! پس چگونه ادعاهای خیالی در مورد آنان که هرگز واقعیت نداشته است می کنید؟! و اگر فکر کنید طبق باور و عقیده خودتان آنها امام نیستند، چون لطفی که شما ادعا می کنید از آنها حاصل نشده است.
(۱۶۷) در کتاب نهج البلاغه آمده است که علی رضی الله عنه با پروردگارش مناجات می کرد و این دعا را می گفت: «اللهم اغفر لی ما أنت أعلم به منی، فإن عدت فعد علیّ بالمغفره، اللهم اغفر لی ما وأیت من نفسی ولم تجد له وفاء عندی، اللهم اغفر لی ما تقربت به إلیک بلسانی ثم ألفه قلبی، اللهم اغفر لی رمزات الألحاظ وسقطات الألفاظ، وسهوات الجنان وهفوات اللسان».
«بار خدایا آنچه در مورد من که تو بدان از من آگاهتری را بیامرز، اگر باز مرتکب گناه شدم باز مرا بیامرز، بار خدا وعدههایی که با خودم کرده ام و به آن وفا نکرده ام مرا بیامرز، بار خدایا اگر با زبان خود به تو خودم را نزدیک کرده ام و دلم با آن مخالفت نموده مرا ببخش، بار خدایا نگاهها و سخنان بیهود و اشتباهات مرا ببخش»[۴].
او -رضی الله عنه- دعا مى کند که خداوند گناهانش از قبیل فراموشی و خطا و غیره را ببخشد، و این با عصمتی که شما ادعا می کنید منافات دارد!
(۱۶۸) شیعیان می گویند که هیچ پیامبری نبوده است مگر آن که به ولایت علی رضی الله عنه دعوت داده است.![۵] و خداوند از پیامبران برای ولایت علی رضی الله عنه پیمان گرفته است[۶]! و چنان مبالغه و غلو کرده اند که شیخ آنها تهرانی می گوید: که ولایت علی بر همه چیزها عرضه شده است و هر چیزی که ولایت او را پذیرفته درست شده است، و هر چیزی آن را بپذیرفته فاسد خراب گشته است[۷]!.
به شیعه گفته مى شود که پیامبران به توحید و اخلاص عبادت برای خدا و یگانهپرستی دعوت میداده اند نه به ولایت علی آنگونه که شما ادعا می کنید، خداوند متعال مى فرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ﴾. (الأنبیاء: ۲۵).
«ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر اینکه به او وحی کرده ایم که معبود به حقی جز من نیست پس فقط مرا پرستش کنید».
و اگر ولایت علی چنان که شما ادعا می کنید در صحیفههای همه پیامبران نوشته شده است؛ پس چرا فقط و تنها شیعیان آن را نقل کرده اند و کسی دیگر از آن خبر ندارد؟! و چرا اهل ادیان آن را ندانستهاند؟! و بسیاری از پیروان ادیان دیگر مسلمان شده اند و این ولایت را ذکر نکرده اند، بلکه چرا در قرآن که بر دارنده همه کتابهاست ذکر نشده است؟!
(۱۶۹) آیا ائمه صیغه (ازدواج موقت) کرده اند؟! و پسرانی که از صیغه دارند چه کسانی هستند؟!
(۱۷۰) شیعیان می گوید: ائمه آنچه را که شده و آنچه را که مى شود می دانند و هیچ چیزی بر آنها پنهان نمی ماند، و علی بن ابی طالب رضی الله عنه دروازه علم است؛ پس چگونه علی رضی الله عنه حکم مذی را نمى داند و کسی را نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرستد تا احکام متعلق به مذی را به او بیاموزد؟!