شیخ محمد مختار الشنقیطی
زندگی یا موافق میل انسان است و یا برخلاف میل او. ساعات، لحظات، روزها و
سالها می گذرد. (اعمال صالح در این اوقات) انسان را به سوی بندگی و رضوان
الله رهنمون می کند تا اینکه از اهل رستگاری و بهشت می گردد.
یا اینکه این لحظات (با معصیت و گناه) سپری شده و انسان را به سوی جهنم و
خشم الله یگانه سوق می دهد.
دوستان و عزیزان دینی من
سخن (ما) درباره ی زندگی پاک و سعادتمندانه است. موضوعی که هر یک از ما
باید درباره ی آن تأمل کند.
زندگی یا موافق میل انسان است و یا برخلاف میل او. ساعات، لحظات، روزها و
سالها می گذرد. (اعمال صالح در این اوقات) انسان را به سوی بندگی و رضوان
الله رهنمون می کند تا اینکه از اهل رستگاری و بهشت می گردد.
یا اینکه این لحظات (با معصیت و گناه) سپری شده و انسان را به سوی جهنم و
خشم الله یگانه سوق می دهد.
زندگی یا به این گونه است که ساعتی تو را می خنداند تا عمری گریه کنی. یا
اینکه ساعتی تو را به گریه در می آورد تا همیشه بخندی!!
زندگی یا نعمتی برای انسان و یا سبب بدبختی و رنج اوست.
این زندگی ای است که انسان های قبل از ما و پدران و نیاکان از آن بهره
جستند و سپس با اعمال خود به سوی الله عزوجل رفتند.
زندگی به معنای هر لحظه ای است که در آن زیست می کنی و هر ساعتی که آن را
سپری می کنی. و ما در این لحظه داریم زندگی می کنیم. (این لحظات) یا به
نفع و سود ماست یا به ضررمان.
پس انسان موفق و سعادتمند کسی است که نظری بر زندگی اش داشته باشد و ارزش و حق آن را بداند. زیرا این زندگانی به والله!! حیاتی است که چه بسا
انسان هایی گریسته اند و اشکهایشان خشک نشده است و چه بسا انسان هایی
خنده اند و خنده و خوشحالی شان تکرار نگشته است.
دوستان من: الله متعال زندگی را آزمایش و امتحان قرار داده است. امتحانی
که در آن حقیقت بندگان آشکار می شود. پس هر کس مشمول رحمت الهی قرار
بگیرد، سعادتمند می شود و هر آن کس که از رضوان الله محروم شود، بدبخت و
رانده شده است.
هر لحظه ای که در آن زندگی می کنی از دو حالت خارج نیست: یا الله متعال
در این لحظه از تو راضی و خشنود است و یا برعکس (پناه بر الله)
(اعمالی که هر لحظه انجام می دهی) یا تو را به الله متعال نزدیک می کند و
یا اینکه سبب دوری تو از الله می شود. در نتیجه ممکن است که تو لحظه ای
از زندگی ات را با محبت الله و طاعت و فرمانبرداری بگذرانی و به سبب آن
تمام گناهان و خطاهای زندگی ات مورد عفو و بخشش قرار گیرد.و ممکن است (به سبب اعمالی که در) یک لحظه از زندگی ات انجام می دهی از راه الله منحرف شوی و از طاعت و بندگی فاصله بگیری که سبب بدبختی تمام زندگی انسان شود. (از الله متعال سلامت و عافیت را خواستاریم)
این زندگانی دو دعوتگر دارد:
دعوتگری به سوی رحمت، رضوان و محبت الله متعال
و داعی دوم: مخالف دعوتگر اول است
(مانند) شهوت طغیانگری که به سوی اعمال زشت فرا می خواند یا هوی و هوسی
که به خاتمه نافرجام دعوت می دهد. انسان ممکن است لحظه ای در زندگی اش
بخاطر کوتاهی هایی که در حق پروردگارش کرده از روی پشیمانی گریه کند، و
الله متعال بخاطر ندامت و گریه اش، گناهان وی را به نیکی تبدیل نماید .
چقدر از انسان هستند که گناه انجام داده اند؟؟ چقدر از انسان ها هستند
که مرتکب جرم شده اند؟؟ و چقدر از انسان ها که (از الله) دور شدند و چه
بسا نسبت به پروردگارشان غریب شدند (به سبب اعمالشان). درنتیجه از رحمت
الله دور و نسبت به رضوان الله غریب شدند. سپس آن لحظه ای (که طلب بخشش
میکنند) فرا می رسد، همان لحظه ای که منظور و هدف ما از زندگی
سعادتمندانه است. تا اشک پشیمانی از چشمانشان فرو ریزد و احساس درد و
پشیمانی از گناه در قلب شان شعله ور شود. پس انسان احساس می کند که دوری
و غربت و غیبتش از الله متعال به درازا کشیده و طولانی شده است.
بنابراین او می گوید: من به سوی الله متعال توبه کرده ام و به سوی رحمت و
رضوان او برمی گردم.
و این لحظه (لحظه طلب مغفرت) کلید سعادت و رستگاری انسان است… لحظه ی پشیمانی!!
علماء می گویند: همانا انسان مرتکب گناهان زیادی می شود اما اگر واقعا
پشیمان شود و توبه اش راستین باشد، الله متعال گناهان او را به نیکی
تبدیل می کند. و زندگی اش پاک و خالص می شود به پاکی و خلوص توبه و
پشیمانی اش!! و به صمیمیت درد و آشفتگی که در خود احساس می کند.
و از الله بزرگ مرتبه و صاحب عرش کریم خواستاریم که در قلب های ما این
دعوتگر به سوی رحمت خویش و این درد متعالی که بخاطر کوتاهی در حق او است
را زنده کند.
دوستان من، هر یک از ما باید یک سوال از خود بپرسد.
باید از خودش درباره (لحظات) روز و شب سوال کند.
چقدر از شب ها را تا صبح به بیداری گذرانده و چقدر از ساعات را سپری کرده است؟؟
چقدر در این زندگانی خندیده است؟؟ و آیا این خنده ها، سبب خشنودی الله
عزوجل از او شده است؟؟
چقدر از زندگی اش را صرف سرگرمی و لذت بردن کرده است؟؟ و آیا این لذت ها
سبب خشنودی الله از او شده است؟؟
و چقدر از شب ها را، بیدار مانده است؟؟ و آیا این شب نخوابیدن ها باعث
خشنودی الله از تو شده است؟؟ و چقدر و چقدر؟؟!!!
سوالی که هر کس باید از خودش بپرسد..
شاید شخصی بگوید چرا باید این سوال ها را (از خودم) بپرسم؟؟
بله!! باید این سوال ها را از خودت بپرسی زیرا هیچ چشم بر هم زدن و هیچ
لحظه ای از زندگی ات نیست مگر اینکه تو غرق در نعمت های الهی هستی.
بنابراین این از حیاء و ادب و احترام نسبت به الله است که انسان همواره
قدر و عظمت نعمت های او را در زندگی اش به جا آورد.
این از تواضع و ادب است که بدانیم ما از طعام الله می خوریم و از نوشیدنی
هایی که الله خلق کرده می نوشیم و ما زیر سقف او (آسمان) زندگی کرده و بر
روی زمین (که او خلق کرده) راه می رویم و ما همواره از رحمات او بهره می
بریم… پس (در ازای این همه نعمات او) در حقش چه کاری کرده ایم؟؟
هر کس باید از خودش این سوال را بپرسد.
پزشکان می گویند: در قلب انسان ماده ای وجود دارد. که اگر یک درصد از
مقدار آن کم و یا زیاد شود، (انسان) فورا می میرد. پس (فکر کن) این چه
لطف و رحمت و شفقتی از جانب الله است که انسان از آن همواره بهره میجوید!!
کافیست که انسان از خودش فقط درباره رحمت الله سوال کند..
(مثلا) زمانی که انسان صبح از خواب بلند می شود و میبیند که شنوایی،بینایی، نیرو و توان او (سالم و) همراهش است… چه کسی شنوایی او را حفظکرده؟؟
و چه کسی بینایی او را حفظ کرده است؟؟
و چه کسی عقل و هوشیاری او را حفظ کرده است؟؟
و چه کسی روح و روان او را حفظ کرده است؟؟
از خودش باید سوال کند!! چه کسی از این ها محافظت کرده است؟؟
چه کسی صحت و سلامتی را به او ارزانی داده است؟؟
(تصور کن) انسان هایی را که بیمارند و (در بیمارستان) بر تخت های سفید
قرار گرفته اند و آه و درد می کشند!!!
والله! خداوند عزوجل با این نعمات، لطف و محبت زیادی درحقمان کرده است.
با نعمت صحت، عافیت، امنیت و سلامت. همه این نعمتها برای این است که زندگی سعادتمندانه ای داشته باشیم.
الله پاک و بلندمرتبه از بندگانش دو کار را می خواهد:
۱- انجام فرائض و واجبات
۲- پرهیز از منکرات و محرمات
و هر کس بگوید که تقرب جستن به الله عزوجل سبب حیاتی دردناک یا تنگی و
سختی می شود، مسلما نسبت به الله بدگمان شده است. والله!! اگر زندگی با
تقرب الله به سعادت نرسد، پس با هیچ چیز دیگر به سعادت و خوشبختی نائل
نخواهد سد.
و اگر با زندگی بوسیله انجام فرائض و ترک محرمات الهی به سعادت نرسد، پس
با هیچ چیز دیگری به سعادت نخواهد رسید.
ممکن است انسان همه ی لذت های دنیا را امتحان کند. اما والله!! هیچ
لذتی بهتر از بندگی الله پیدا نمی شود.. و بندگی الله بوسیله انجام فرائض
و ترک محرمات محقق می گردد.
تو (در زندگی) دو انتخاب داری.
زمانی که کاری در جلوی رویت قرار گرفت. باید یکی را انتخاب کنی. یا (آن
کار را) انجام دهی یا انجام ندهی!!
هر گاه تصمیم گرفتی هر کاری را در زندگی ات انجام دهی، از خودت سوال کن!
آیا الله عزوجل به تو اجازه انجام این کار را داده است یا خیر؟؟ هر کاری که می خواهی انجام دهی این سوال را بپرس. (زیرا) اجساد، قلب ها و ارواح،از آنِ الله متعال است.
بنابراین انسان هرگاه خواست کاری را انجام دهد یا از کاری دست بکشد و به
طرف آن نرود، باید از خودش سوال کند. آیا الله متعال (از این کار) خشنودمی شود؟ (اگر جواب مثبت است) آن کار را انجام دهد.یا (از خود سوال کند) آیا الله متعال از این عمل ناراض می شود؟؟ (اگرجواب مثبت است)، آن کار را انجام ندهد.والله!! هر انسان که کاری را بخاطر خشنودی الله انجام دهد یا بخاطرخشنودی الله از کاری دست بکشد، و به رحمت الله امیدوار باشد، مسلما خداوند او را خوشبخت می کند.
بنابراین سعادت حقیقی و زندگی پاک فقط در تقرب الله متعال یافت می شود.
نزدیکی و تقرب به چه کسی؟؟!!
تقرب به پادشاه پادشاهان و گرداننده ی با قدرت آسمان ها و زمین. آن ذاتی
که امر، امر اوست و خلقت وآفرینش از آن او است. و تدبیرکننده و مدبر است.
بنابراین ممکن است انسان را ببینی که دائما در نگرانی و پریشانی و خستگی
به سر می برد.
(ممکن است) شخصی را ببینی که از همه ی شهوات و لذات فانی استفاده می کند.
اما والله!! می بینی، افرادی که بیشترین لذات شهوانی را می برند، بیشترین
دردها و مشکلات درونی و روانی را دارند.
(و این افراد) از همه بیشتر نگرانی و پریشانی نفسی دارند و از همه بیشتراز زندگی زجر می کشند و اذیت هستند.و برو ثروتمندترین افراد رو مشاهده کن… میفهمی که از بدبخترین انسان هادر زندگی هستند.. چرا؟؟زیرا که الله متعال، آرامش (قلب و) روح را در تقرب به خودش قرار داده است.و لذت زندگی را در تقرب خود قرار داده است.و لذت زندگی را در انس گرفتن با خودش قرار داده است.(به طور مثال) یک وعده نماز که انسان انجام می دهد و از فرائض است (را درنظر بگیر). وقتی که انسان رکوع و سجود و بندگی پروردگارش را به جا آوردهو وقتی که از مسجد خارج می شود، احساس آرامشی درونی می کند، که اگر تمامثروت های دنیا را به او بدهی به این آرامش دست نخواهد یافت.
بنابراین زندگی سعادتمندانه (تنها) در تقرب و بندگی الله است. زندگیمبارک و لذت بخش در تقرب و بندگی الله است.اگر زندگی انسان بوسیله تقرب با الله به سعادت نرسد، پس چگونه به سعادت وخوشبختی دست خواهد یافت؟؟