زندگی حضرت داود علیه السلام (۱)

بعد از وفات حضرت موسی علیه السلام «یوشع» پسر «نون» جانشین او گردید. «یوشع» بنی‌اسرائیلی‌ها را روانه خاک فلسطین کرد. اولین شهری را که تصرف کردند «اریحا» یا اورشلیم بود.

چنان که قرآن در سوره بقره می‌فرماید:

﴿وَإِذۡ قُلۡنَا ٱدۡخُلُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَهَ فَکُلُواْ مِنۡهَا حَیۡثُ شِئۡتُمۡ رَغَدٗا وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّهٞ نَّغۡفِرۡ لَکُمۡ خَطَٰیَٰکُمۡۚ وَسَنَزِیدُ ٱلۡمُحۡسِنِینَ۵٨﴾ [البقره: ۵۸].

«به یاد آورید آنگاه را که گفتیم به این شهر بزرگی که پیغمبرتان موسی برایتان نام برده است وارد شوید و هر گونه که می‌خواهید و هر چه که لازم دارید فراوان و آسوده بخورید و از دروازه آن شهر با خشوع و خضوع وارد شوید و بگوئید خدایا از گناهان ما در گذر تا گناهان شما را بیامرزیم. ما به نیکوکاران از عفو مغفرت فزون‌تر می‌بخشیم».

 

﴿فَبَدَّلَ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ قَوۡلًا غَیۡرَ ٱلَّذِی قِیلَ لَهُمۡ فَأَنزَلۡنَا عَلَى ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ۵٩﴾ [البقره: ۵۹].

«ولی ستمکاران، سخنی را که [بیرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنی دیگر تبدیل کردند [به جای درخواست ریزش گناهان، درخواست امور مادی کردند]. ما هم بر ستمکاران به سبب آنکه همواره نافرمانی می‌کردند، عذابی از آسمان فرود آوردیم».

بعد از وفات حضرت «یوشع» مدت ۳۵۶ سال قوم بنی‌اسرائیل پادشاهی نداشتند ولی چند نفر از خودشان را به عنوان سرپرست انتخاب کردند. ولی فلسطینی‌ها، عمالقه و آرامی‌ها آنها را مورد ستم قرار می‌دادند، حتی در یک جنگ بنی‌اسرائیلی‌ها شکست خوردند و دارایی و فرزندانشان اسیر شدند.

تابوتی که تورات در آن بود نام آن تابوت عهد بود بنی‌اسرائیلی‌ها طبق معمول آن را به جهت تیمن و برکت آن، در هر جنگی آن را با خود حمل می‌کردند. اتفاقاً در جنگی آن را از دست دادند و به دست دشمن افتاد و یهودی‌ها در این مورد بسیار ناراحت شدند.

در سال ۱۰۴۰ قبل از میلاد عیسی، معتمدان بنی‌اسرائیلی‌ها پیش «صموئیل» که یک پیغمبر بود رفتند و گفتند: پادشاهی را برای ما انتخاب کن تا این که از او اطاعت کنیم و در زمان جنگ از فرمان او پیروی کنیم. چنانکه قرآن می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ مِنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰٓ إِذۡ قَالُواْ لِنَبِیّٖ لَّهُمُ ٱبۡعَثۡ لَنَا مَلِکٗا نُّقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ قَالَ هَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِتَالُ أَلَّا تُقَٰتِلُواْۖ قَالُواْ وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقَٰتِلَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَقَدۡ أُخۡرِجۡنَا مِن دِیَٰرِنَا وَأَبۡنَآئِنَاۖ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ تَوَلَّوۡاْ إِلَّا قَلِیلٗا مِّنۡهُمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ٢۴۶﴾ [البقره: ۲۴۶].

«آیا آگاهی، از داستان شگفت جماعتی از بنی‌اسرائیل که بعد از موسی می‌زیستند و در آن وقت به پیغمبر خود گفتند شاهی برای ما انتخاب کن تا تحت فرماندهی او در راه خدا جنگ کنیم پیغمبرشان برای اطمینان از تصمیمشان بدیشان گفت شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود سرپیچی کنید و در راه خدا جهاد و پیکار نکنید. گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم؟ در حالی که از خانه و فرزندانمان رانده شده‌ایم؟ اما هنگامی که دستور پیکار به آنان داده شده همه جز عده کمی از ایشان سرپیچی کردند و به خود و پیغمبرشان و دینشان ستم کردند و خداوند از ستمکاران آگاه است».

مقاله پیشنهادی

نزول عیسی بن مریم علیهما السلام

بعد از خارج شدن دجال و به فساد پرداختن در زمین، الله، عیسی بن مریم …