هاجرهخاتون گفت: این کار اراده خداوند است و هر چیزی که خدا بخواهد به آن راضی هستیم. بعداً شیطان سه بار در سه محل به سراغ اسماعیل علیه السلام رفت و گفت: پدرت میخواهد شما را سر ببرد. او نیز گفت من به دستور خداوند راضی هستم و از او اطاعت میکنم و هر سه بار در هر سه مکان شیطان را رجم کرد. دستور رجم شیطان در این سه مکان که واجب است حجاج انجام دهند از این جریان نشأت کرده است. هنگامی که حضرت ابراهیم علیه السلام و پسرش برای انجام مراسم قربانی به کوه مینا رسیدند حضرت اسماعیل از پدرش پرسید حیوان قربانی کجا است؟ پدرش با دل پر خون و دیده پر آب گفت:
﴿یَٰبُنَیَّ إِنِّیٓ أَرَىٰ فِی ٱلۡمَنَامِ أَنِّیٓ أَذۡبَحُکَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ قَالَ یَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِیٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِینَ﴾ [الصافات: ۱۰۲].
«ای فرزندم من در خواب چنان میبینم که باید ترا سر ببرم و قربانیات کنم بنگر نظرت چیست؟ اسماعیل گفت ای پدر کاری که به تو دستور داده میشود بکن به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت».
﴿فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِینِ١٠٣﴾ [الصافات: ۱۰۳].
«هنگامی که پدر و پسر هر دو تسلیم فرمان خدا شدند و ابراهیم رخساره او را بر خاک انداخت».
﴿وَنَٰدَیۡنَٰهُ أَن یَٰٓإِبۡرَٰهِیمُ١٠۴﴾ [الصافات: ۱۰۴].
«فریادش زدیم که ای ابراهیم».
﴿قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡیَآۚ إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلۡمُحۡسِنِینَ١٠۵﴾ [الصافات: ۱۰۵].
«تو خواب را راست دیدی و دانستی برابر فرمان خدا عمل کردی و مأموریت خود را به جای آوردی (دست نگهدار که در این آزمایش بزرگ موفق شدی. بیش از این رنج تو و فرزندت را نمیخواهم) ما این گونه به نیکوکاران سزا و جزا میدهیم».
«بعداً حضرت جبرئیل به دستور خداوند قوچی را برای حضرت ابراهیم آورد تا آن را به جای حضرت اسماعیل قربانی کند».
همچنانکه خداوند میفرماید:
﴿وَفَدَیۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِیمٖ١٠٧﴾ [الصافات: ۱۰۷].
«ما قربانی بزرگ و ارزشمندی را فدا و بلاگردان اسماعیل کردیم».
بعداً حضرت اسماعیل به عنوان پیامبر مبعوث گردید. حضرت ابراهیم علیه السلام و پسرش به دستور خداوند ساختمان کعبهالله را بنا کردند و به صورت زیارتگاه حجاج در آمد.