حضرت ابراهیم بعد از نه پشت به حضرت نوح میرسد یا به عبارت دیگر حضرت نوح جد دهم حضرت ابراهیم است، حضرت ابراهیم÷ بعد از گذشت ۲۱ قرن از طوفان حضرت نوح در شهر «فدارام» که در کردستان عراق است متولد شده است. در آن موقع شخصی به نام «نمرود» پادشاه آن مملکت بود و ادعای معبودیت میکرد و مردم آن زمان بیشتر بتپرست بودند. روزی نمرود بر تخت پادشاهی خود نشسته بود و راهبان و ستارهشناسان دور و جمع شده بودند و او را کرنش میکردند ولی بسیار غمگین و اندوهناک بودند. نمرود از آنها پرسید که چرا امروز ناراحت و غمناک هستید؟ ستارهشناسان گفتند: ستاره درخشان و عجیبی در آسمان پیدا شده است و دلیل بر تولد کسی است که در آینده قدرت و سلطنت شما را برچیده میکند و در ظرف سه شب و روز دیگر به دنیا میآید. نمرود دستور داد که در این سه شب و روز نباید بین هیچ همسر و شوهری نزدیک صورت گیرد اما کاری که خداوند اراده کند هیچ چیزی نمیتواند مانع آن شود. مردی که شبها نگهبان نمرود بود نام او آذر بود. آذر آرزوی نزدیک با همسرش کرد. همسرش پیدا شد و به اراده خداوند یک پسری پیدا شد و به صورت آذر در آمد و به جای آذر نگهبان نمرود بود. آذر با همسرش در آن شب جمع شد و نطفه حضرت ابراهیم از پشت پدر به رحم مادر انتقال یافت.
برابر معمول نمرود روی تخت زرین خود نشست و راهبان و ستارهشناسان دور او جمع شدند و از آنان پرسید که خبر چیست؟ ستارهشناسان جواب دادند که قضا انجام شده است و نطفه به وجود آمده است. نمرود دستور داد هر بچهای که متولد شد و پسر بود آن را بکشند ولی این کار زشت و شنیع نتوانست مانع اراده الهی گردد. بعد از نه ماه و نه روز حضرت ابراهیم متولد شد مادرش او را در غاری گذاشته بود. حضرت جبرئیل روز آمد و انگشت شهادهاش را در دهانش گذاشت و مانند پستان مادرش از آن شیر جاری میشد و مادرش هر هفته یک بار به او سر میزد و این جریان را به شوهرش آذر خبر داد و وقتی آذر بچه را دید بسیار خوشحال شد. بعد از مدتی حضرت ابراهیم را پنهانی به منزل بردند.
حضرت ابراهیم از همان دوران کودکی و نوجوانی دارای رشد و خرد سرشار و کمنظیر بود و علائم بزرگی و آینده درخشان او در همان سن و سال نمایان بود.
چنان که خداوند میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَیۡنَآ إِبۡرَٰهِیمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَکُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِینَ۵١﴾ [الأنبیاء: ۵۱].
«ما وسیله هدایت و راهیابی را پیش از موسی و هارون در اختیار ابراهیم گذارده بودیم و از احوال و فضایل او که در سرشت ابراهیم قرار داده بودیم چه در دوران کودکی و چه در دورانهای دیگر برای حمل رسالت، آگاهی داشتیم».