ناصرالدین ألبانی، از کشور ألبانیا ودر اصل از نسل انگریز (انگلیس)بود،و سپس خاندان وی مسلمان شده مذهب حنفی را اختیار مینماید.
(فتاوای علمای اهل حدیث جلد ۳ صفحه/۱۷۶)
و بعد از اشغال ألبانیا توسط غرب، خاندان وی از ألبانیا به دمشق(سوریه)می آید.ألبانی در دمشق دکان ساعت سازی باز می کند.
(مقدمه الأدب المفرد تحقیق ألبانی)
وی در نزد پدرش«قرآن،علم تجوید،صرف و فقه حنفی»را می آموزد،و تنها در نزد:یکی از دوستان پدرش،شیخ سعید برهانی ،کتاب«مراقی الفلاح»وبعضی کتب ابتدای حدیث و بلاغت را می خواند:
و سپس نسبت بی خبری و نا آگاهی به سلفیت رو آورده غیرمقلد می شود.ألبانی کسی است که هیچ یکی از کتب حدیث را از کدام استاد و یا عالم حدیث درس نگرفته و نشنیده است،و در نزد هیچ عالمی،علم حدیث را نیاموخته است و تحت تربیت و همنشینی هیچ عالمی قرار نگرفته است،
اثرالحدیث الشریف/۴۷
و تنها یکی از علمای حلب به نام«شیخ راغب طباخ»به او إجازه روایت حدیث را داده است.
{أخذ الشیخ إجازه فی الحدیث من الشیخ راغب الطباخ علامه حلب فی زمانه} مقدمه الأدب المفرد
و علاوه از این هیچ مشایخ دیگری را ذکر نه نموده است یعنی ألبانی جز همین إجازه روایت از شیخ طباخ از کسی دیگری کسب علم حدیث نه نموده است.
محقق عصر،محدث کبیر امیر الهند شیخ العرب و العجم علامه حبیب الرحمن اعظمی گفته است:
کسی که با ألبانی معرفت دارد میداند که ألبانی علم را از زبان علماء نیاموخته است و تمام علم وی تا مختصر القدوری و اصلاح ساعت(ساعت سازی) خلاصه می شود و خودش نیز این را میداند ألبانی راجع به علم حدیث حتی به اندازه ى یک طالب العلم هم آگاهی ندارد.