و موارد ذیل نیز از معجزات ایشان صلی الله علیه و سلم است:
شکافته شدن ماه، که نشانۀ بزرگی بود که الله متعال به عنوان دلیل نبوت وی به ایشان عطا کرد و این معجزه در مکه اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین از او نشانهای خواستند.
زیاد شدن خوراک کم، که بارها با دستان ایشان صلی الله علیه و سلم اتفاق افتاد.
زیاد شدن آب و جوشیدن آن از لابلای انگشتانش صلی الله علیه و سلم ، و تسبیح خوراک برای او در حالی که خورده میشد، و این بارها از ایشان صلی الله علیه و سلم سر میزده است.
بهبود یافتن بیماران، و شفا یافتن بعضی از اصحابش بوسیله وی، بدون داروی مادی.
ادب حیوانات با ایشان صلی الله علیه و سلم و منقاد شدن درختان برای وی.
و سلام گفتن سنگ ها به ایشان صلی الله علیه و سلم قبل از نبوت.
ایشان صلی الله علیه و سلم کسانی را که پشت سر وی نماز میخواندند میدید همان طور که جلوی خود را میدید.
وقتی گوشت مسمومی به او تقدیم شد تا آن را تناول کند گوشت به سخن در آمد و گفت که مسموم است.
خبر دادن ایشان صلی الله علیه و سلم از امور غیبی، و خبر دادن ایشان از کارهایی که در مسافت بسیار دوری از ایشان اتفاق میافتاد اما به محض وقوعش ایشان از آن خبر میداد و خبر دادن ایشان در امور غیبی قبل از روی دادنش، که بعداً به همان صورتی که ایشان خبر داده بود اتفاق میافتاد.
پذیرفته شدن دعایش به طور کلی.
انتقام گرفتن زود هنگام الله متعال از بعضی از کسانی که به ایشان صلی الله علیه و سلم خیانت کرده و یا با او دشمنی کرده بودند.
سرانجام وخیم کسانی که ایشان را گرامی نداشته یا به سخن و یا فرمان و نهی ایشان صلی الله علیه و سلم بیاعتناء بودهاند.
حفاظت الله متعال از ایشان صلی الله علیه و سلم و دور نگه داشتن دشمنان از او.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که: «ابوجهل گفت: آیا محمد در میان شما چهرهاش را به خاک میمالد؟ گفتند: بله! گفت: سوگند به لات و عُزی اگر او را ببینم پایم را بر گردنش میگذارم و چهرهاش را به خاک میمالم.
ابوهریره میگوید: ابوجهل آمد و رسول اکرم صلی الله علیه و سلم مشغول نماز بود ـ او میخواست پایش را بر گردنش بگذارد ـ ناگهان دیدند که او در حالی که دستهایش را به جلو کرده بود وحشت زده به عقب میرفت. به او گفتند: تو را چه شده؟ ابوجهل گفت: بین من و بین او خندقی آکنده از آتش است و وحشت و بالهایی را میبینم. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: اگر او به من نزدیک میشد ملائکه او را میربودند و قطعه قطعه میکردند»[۱].
[۱]– مسلم (کتاب صفات المنافقین و احکامهم) باب قوله: «ان الانسان لیطغی».
برادر مسلمانم ایمان مقتضیات و شرایطی دارد که ایمان بنده جز با آن کامل نمیشود، پس باید مسلمانی که در فکر آخرتش است این شرایط را بداند و به آن از لحاظ اعتقادی و عملی پایبند باشد، و مهمترین آن عبارتند از:
ـ رسول اکرم صلی الله علیه و سلم ، پیامبر الله متعال به سوی همه جهانیان است و مخصوص عربها نیست و برای انسانها و جنها فرستاده شده است.
ـ اینکه ایشان صلی الله علیه و سلم آخرین پیامبر است و بعد از وی پیامبری نیست و رسالتی وجود ندارد.
ـ ایمان و اسلام هیچ کس بعد از بعثت ایشان صلی الله علیه و سلم درست نخواهد بود مگر اینکه به ایشان صلی الله علیه و سلم ایمان بیاورد و از شریعت و حکم ایشان پیروی کند، چون رسالت او پایان بخش رسالتها و شریعت او ناسخ شریعتهای پیشین است.
ـ ایشان صلی الله علیه و سلم رسالت خود را آشکار و واضح رسانیده و امامت را ادا نموده و امت خود را نصیحت کرده تا جایی که آنان را بر شاهراه روشنی قرار داده که شب آن چون روز روشن است و از آن جز فردی که هلاک شده منحرف نمیشود.
ـ ایشان صلی الله علیه و سلم در تبلیغ رسالت خویش از ارتکاب گناه و لغزش معصوم است.
ـ نباید در حق ایشان غلو کرد و ایشان بنده الله متعال و پیامبرش میباشد، پس باید نه افراط و نه تفریط کرد.
ـ باید محبت ایشان بر محبت جان و فرزند و همه مردم مقدم باشد.
ـ باید از ایشان ج الگو برداری کرد و به رهنمودهای ارزشمند ایشان چنگ زد، و به سنت او پایبند بود و برآن محافظت کرد، و اطاعت از اوامر ایشان ج و تصدیق وی در آنچه خبر داده، و پرهیز کردن از آنچه از آن نهی فرموده است.
ـ باید مطلقاً از نافرمانی پیامبر ج بر حذر بود و خداوند را فقط براساس آنچه مشروع و مقرر کرده عبادت کرد.
ـ و ایشان ج به اتفاق همه برترین عبادت کنندگان است، پس هر عبادتی که با عبادت و شیوه او مخالف باشد و یا ایشان آن را مشروع و مقرر نکرده بدعت و گمراهی است و انجام دهندهاش را به الله متعال نزدیک نمیکند بلکه او را بیشتر از الله متعال دور میسازد.
ـ تنها راه رسیدن به الله متعال و به رضامندی و بهشت خداوند راه رسول اکرم ج است.
ـ بیان کردن جایگاه والا و برتری مقامش نزد پروردگارش و به کثرت ایشان را یاد کردن و درود و سلام فرستادن بر او و نیکی کردن به خاندان و ذریه پاکش و دانستن حق همسران پاک ایشان و یاران بزرگوارش.